اسرار حج

آيت الله حسين مظاهرى

- ۱ -


بسم اللَّه الرحمن الرحيم

مقدمه

تمامى اعمال عبادى شريعت مقدس، جدا از صور ظاهرى، داراى اسرار و رازهاى شگفت‏انگيزى است كه مؤمنان به ميزان سعه وجوديشان از آن بهره‏مند مى‏گردند.
از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد : منظور از »قوّت« كه در آيه شريفه »خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ« آمده، چيست ؟ آيا مراد »قوّت جسمى« است يا »قوّت قلبى«؟] - آنچه را به شما (از دستورات و فرامين الهى) داده‏ايم با اطمينان و قوّت بگيريد. بقره 63 [
حضرت در پاسخ فرمودند: قوّت در هر دو قلمرو منظور است.
] - عن اسحاق بن عمّار و يونس قالا : سألنا أبا عبداللَّه عليه‏السلام من قول اللَّه تعالى : »خُذُوا ... أَقُوَّةٌ فِى الْاَبْدانِ أَو قُوَّةٌ فِى الْقَلْبِ ؟ قال عليه‏السلام: فيهِما جَميعاً. »المحاسن، كتاب مصابيح الظلم، ص 261، ح 319« [
آنچه در قلمرو جسم و بدنِ مكلّف است، همان احكام و آداب يك فريضه است كه بيان آن به عهده »فقه« است و آنچه در قلمرو قلب اوست، همان اسرار و بطون يك فريضه است كه تبيين آن به عهده »فقهِ فقه« است.
از اينرو اين قلب آدمى است كه به شهودِ عينى يك فريضه و اسرار نهانى يك عبادت مى‏رسد و به درك آنچه كه چشمان ظاهرى از نظاره آن عاجزند، نائل مى‏شود.
»حجّ« نيز - كه از اعظم و اهمّ عبادات الهى است - از اين اصل اصيل مستثنى نيست. زيارت بيت اللَّه الحرام، صورت و قشر و ظاهرى دارد كه همان »مناسك حجّ« است و »علم شريف فقه« آن را تبيين نموده است، و سيرت و مغز و باطنى دارد كه - فى الجمله - همان »سير الى اللَّه و سلوك الى جناب اللَّه - عزّوجلّ« است كه »فقه اللَّه الاكبر« آن را تشريح كرده است.

اين سير به جانب دوست و سفرِ عرفانى الهى، داراى منازلى است كه هر منزل، خود مشتمل بر مقامات و مراتبى است، كه پاره‏اى از آنها جُز براى اهل معارف الهى و اولياى كُمَّل و محبّين
و مجذوبين درگاه دوست، ميسّر و حاصل نمى‏شود.
فطوبى لهم ثمّ طوبى لهم   هنيئاً لأرباب النعيم نعيمُهم
] - پس خوشا به حال آنان،آنگاه باز هم خوشا به حالشان، گوارا باد براى صاحبان نعمت، نعمتهايشان. [
از اين روست كه عارف كامل باللَّه و محبّ واصل الى اللَّه، حضرت امام خمينى - قدّس اللَّه روحه الشريف - در باب اسرار نماز فرموده‏اند :
»... و هر كس از اهل سير و سلوك الى اللَّه را نمازى است مختص به خود او و حظّ و نصيبى است از آن، حسب مقام خود، چنانچه ساير مناسك از قبيل روزه و حجّ نيز همين طور است ...
... و ديگران كه به آن مقام نرسيده‏اند، از براى آنها حظّى از نماز آنان نيست، بلكه صاحب هر نشأه و مقامى، اگر از مَركب عصبيّت و انانيّت فرود نيايد، انكار ساير مراتب كند و غير از آن كه خود به آن متحقّق است مقامات ديگر را باطل و حشو شمارد، چنانچه مراتب و مقامات انسانيّت را نيز كسى كه به آن نرسيده و از حجاب انانيّت خارج نشده انكار كند و معارج و مدارج اهل معرفت و اوليا را نا چيز شمارد ...«
] - سرّ الصلوه، ص 5 [
پس حبّذا، آن قلوبى كه در سير به سوى إله از مركب عصبيّت و انانيّت فرود آمده، با خضوع در برابر مقامات بالاتر، عزم و همّت خود را بر پيمودن ساير مراتب، تا غاية القصواى عروج كمالى و معراج روحى و معنوى، جزم كرده است.
خوشا آن دل كه عرصه شهود اسرار فرائض الهى است و آفرين خداى بر آن عبد آزمون شده‏اى كه »لَهُ قَلْبٌ أَو أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيدٌ«.
] - »او را دلى ( هوشيار ) است يا با توجّه كامل گوش به كلام حق مى‏سپارد« ق :  37[

آنچه بعد از اين مقدّمه خواهد آمد، بيان مختصرى است از آن اسرار و رازهاى شگفتِ نهفته در فريضه انسان ساز »حجّ« كه در ضمن تبيين »منازل‏حجّ« به آن خواهيم پرداخت.
باشد تا خداوند قادر متعال جذوه‏اى از آتش اين اسرار در دلهامان بيفكند تا از آن رهگذر، جذبه‏اى حاصل آيد و حجابهاى ضخيم قلبهامان به كمال انقطاع الى اللَّه، يكسره خرق گردد.
«انّه ولىّ الهداية و التوفيق»