توحيد

ابى جعفر محمّد بن على بن موسى ابن بابويه ملقب به شيخ صدوق
مترجم و شارح: استاد على اكبر ميرزايى‏

- ۴۲ -


9 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا حَجَبَ اللَّهُ عِلْمَهُ عَنِ الْعِبَادِ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ

ترجمه :

9. زكريا بن يحيى از امام صادق نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمودند: آن چه را كه خداوند علمش را از بندگان پوشيده كرده است، از آنها برداشته است. (نيازى به انجام دادن آن نيست.)

10 حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ ره عَنِ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ الطَّيَّارِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِي اكْتُبْ فَأَمْلَى عَلَيَّ إِنَّ مِنْ قَوْلِنَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَحْتَجُّ عَلَى الْعِبَادِ بِمَا آتَاهُمْ وَ مَا عَرَّفَهُمْ ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهِمْ رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ فَأَمَرَ فِيهِ وَ نَهَى أَمَرَ فِيهِ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ فَأَنَامَ رَسُولَ اللَّهِ ص عَنِ الصَّلَاةِ فَقَالَ أَنَا أُنِيمُكَ وَ أَنَا أُوقِظُكَ فَاذْهَبْ فَصَلِّ لِيَعْلَمُوا إِذَا أَصَابَهُمْ ذَلِكَ كَيْفَ يَصْنَعُونَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ إِذَا نَامَ عَنْهَا هَلَكَ وَ كَذَلِكَ الصِّيَامُ أَنَا أُمْرِضُكَ وَ أَنَا أُصَحِّحُكَ فَإِذَا شَفَيْتُكَ فَاقْضِهِ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ كَذَلِكَ إِذَا نَظَرْتَ إِلَى جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ لَمْ تَجِدْ أَحَداً فِي ضِيقٍ وَ لَمْ تَجِدْ أَحَداً إِلَّا وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ الْحُجَّةُ وَ لَهُ فِيهِ الْمَشِيَّةُ وَ لَا أَقُولُ إِنَّهُمْ مَا شَاءُوا صَنَعُوا ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ يَهْدِي وَ يُضِلُّ وَ قَالَ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا بِدُونِ سَعَتِهِمْ وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ أُمِرَ النَّاسُ بِهِ فَهُمْ يَسَعُونَ لَهُ وَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لَا يَسَعُونَ لَهُ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُمْ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا خَيْرَ فِيهِمْ ثُمَّ قَالَ- لَيْسَ عَلَى الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَى الْمَرْضى‏ وَ لا عَلَى الَّذِينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ فَوَضَعَ عَنْهُمْ- ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ. وَ لا عَلَى الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ الآْيَةَ فَوَضَعَ عَنْهُمْ لِأَنَّهُمْ لَا يَجِدُونَ‏

قال مصنف هذا الكتاب رضي الله عنه قوله ع إن الله يهدي و يضل معناه أنه عز و جل يهدي المؤمنين في القيامة إلى الجنة و يضل الظالمين في القيامة عن الجنة- إنما قال عز و جل- إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ و قال عز و جل وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ

ترجمه :

10. حمزة بن طيار مى‏گويد: امام صادق (عليه السلام) به من فرمود: بنويس و اين گونه بر من املاء كرد تا بنويسم: اعتقاد ما اين است كه حقيقتا خداوند بر بندگان به آن چه به آنها داده و شناسانده است، احتجاج مى‏كند، سپس به سوى آنها پيامبرى فرستاد و كتاب نازل كرد و در آن دستور داد و نهى كرد، در آن به نماز و روزه دستور داد. خداوند، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را از نماز به خواب برد و فرمود: من تو را به خواب برده و بيدار مى‏كنم، پس (بعد از خواب) برو و نماز بخوان، تا بدانند وقتى خواب به آنها مى‏رسد، چه بايد انجام دهند و اين گونه نيست كه مردم مى‏گويند: زمانى از نماز به خواب رفتند، نابود مى‏شوند و روزه نيز همين طور است. من تو را بيدار كرده و سالم مى‏كنم و هنگامى كه تو را شفا دادم، روزه خود را قضاء كن. سپس امام صادق (عليه السلام) فرمودند: و همين طور زمانى كه به تمام چيزها نگاه كردى، هيچ كس را در تنگى نخواهى ديد و كسى را نمى‏بينى مگر اين كه از طرف خداوند حجت مى‏باشد و براى هر كسى در آن كار، اراده‏اى (از طرف خداوند) است و نمى‏گويم: مردم هر چه خواستند، انجام دادند. سپس آن حضرت فرمودند: حقيقتا خداوند هدايت و گمراه مى‏كند و فرمودند: مردم به جز به اندازه قدرتشان مأمور نشده‏اند و به هر چيزى مأمور شده‏اند، نسبت به آن در وسعت هستند و نسبت به هر چيزى كه قدرت ندارند، از آنها برداشته شده است، اما در بيشتر مردم خيرى وجود ندارد. سپس (اين آيه را تلاوت) فرمودند: بر ضعيفان، بيماران، كسانى كه چيزى ندارند تا انفاق كنند، ضررى نيست، به شرط آن كه براى خدا و رسولش خير خواه باشند و هيچ ضررى بر نيكوكاران نيست و خداوند بخشنده مهربان است و بر كسانى كه هر وقت نزد تو مى‏آيند، تا بر آنها سوار كنى.(263) پس خداوند حكم را از آنها برداشت، زيرا پيدا نكردند.

(شيخ صدوق، مى‏نويسد: اين كه امام صادق (عليه السلام) فرمودند: حقيقتا خداوند هدايت و گمراه مى‏كند، يعنى خداوند انسان‏هاى مؤمن را در روز قيامت به سوى بهشت هدايت و انسان‏هاى ستمكار را در روز قيامت از (رفتن) به سوى بهشت گمراه مى‏كند و خداوند فرموده است: حقيقتا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‏دهند، پروردگار آنها را به خاطر ايمانشان به باغ‏هاى پر نعمت هدايت مى‏كند، به طورى كه از زير (درختان آن) باغ نهرها جارى مى‏باشد.(264) و نيز خداوند مى‏فرمايد: خداوند، ستمكاران را گمراه مى‏كند.(265)

11 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَصْلَحَكَ اللَّهُ هَلْ جُعِلَ فِي النَّاسِ أَدَاةٌ يَنَالُونَ بِهَا الْمَعْرِفَةَ قَالَ فَقَالَ لَا قُلْتُ فَهَلْ كُلِّفُوا الْمَعْرِفَةَ قَالَ لَا عَلَى اللَّهِ الْبَيَانُ- لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ قَالَ حَتَّى يُعَرِّفَهُمْ مَا يُرْضِيهِ وَ مَا يُسْخِطُهُ

ترجمه :

11. عبد الأعلى مى‏گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم: خداوند (امور شما را) اصلاح كند. آيا در ميان مردم ابزارى وجود دارد كه به وسيله آن به معرفت برسند؟ ايشان فرمودند: خير. عرض كردم: آيا بر شناخت مكلف شده‏اند؟ فرمودند: خير، بر خداوند لازم است كه (حكم خود را) بيان كند (و خداوند فرموده است:) خداوند كسى را به جز به اندازه قدرتش تكليف نمى‏كند. و خداوند كسى را به اندازه آن چه به آنها داده است، مكلف نمى‏سازد.

عبد الأعلى مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره اين سخن خداوند پرسيدم: خداوند بر هيچ گروهى بعد از آن كه هدايتشان كرد، تا زمانى كه براى آنها آن چه موجب پرهيزكاريشان مى‏شود، بيان كند، گمراه نخواهد كرد.(266) آن حضرت فرمودند: يعنى تا زمانى كه آن چه موجب رضايت و خشم خداوند مى‏شود، به آنها بشناساند.

12 وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ سَعْدَانَ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُنْعِمْ عَلَى عَبْدٍ بِنِعْمَةِ إِلَّا وَ قَدْ أَلْزَمَهُ فِيهَا الْحُجَّةَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ قَوِيّاً فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ الْقِيَامُ بِمَا كَلَّفَهُ وَ احْتِمَالُ مَنْ هُوَ دُونَهُ مِمَّنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُ وَ مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ مُوَسَّعاً عَلَيْهِ فَحُجَّتُهُ مَالُهُ يَجِبُ عَلَيْهِ فِيهِ تَعَاهُدُ الْفُقَرَاءِ بِنَوَافِلِهِ وَ مَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَهُ شَرِيفاً فِي نَسَبِهِ جَمِيلًا فِي صُورَتِهِ فَحُجَّتُهُ عَلَيْهِ أَنْ يَحْمَدَ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَ أَلَّا يَتَطَاوَلَ عَلَى غَيْرِهِ فَيَمْنَعَ حُقُوقَ الضُّعَفَاءِ لِحَالِ شَرَفِهِ وَ جَمَالِهِ

ترجمه :

12. از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه فرمودند: خداوند به هيچ بنده‏اى نعمتى نداده است مگر اين كه در آن حجتى از سوى خداوند لازم مى‏آيد. پس كسى كه خداوند بر او منت گذاشته و او را قوى قرار داده است و حجت خداوند بر او همان قيام به چيزى است كه به آن مكلف شده و تحمل كردن كسى است كه از ميان افراد ناتوان، از او پايين‏تر مى‏باشد و كسى كه خداوند بر او منت گذاشته و او را در وسعت قرار داده است، حجت خدا بر چنين شخصى همان مال او است و بر او واجب است كه با زيادى مالش، با نيازمندان ارتباط برقرار كند و كسى كه خداوند بر او منت نهاده و او را از نظر نسب، شريف و در صورت زيبا قرار داده است، حجت خدا بر چنين كسى اين است كه به خاطر اين نعمت او را ستايش نمايد و ديگر اين كه نسبت به ديگران گردنكشى نكند و به خاطر شرف و زيبايى‏اش حقوق ناتوانان را ضايع نسازد.

13 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اجْعَلُوا أَمْرَكُمْ لِلَّهِ وَ لَا تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ فَإِنَّهُ مَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ لِلَّهِ وَ مَا كَانَ لِلنَّاسِ فَلَا يَصْعَدُ إِلَى اللَّهِ وَ لَا تُخَاصِمُوا النَّاسَ لِدِينِكُمْ فَإِنَّ الْمُخَاصَمَةَ مَمْرَضَةٌ لِلْقَلْبِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لِنَبِيِّهِ ص- إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ قَالَ أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ذَرُوا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا عَنِ النَّاسِ وَ إِنَّكُمْ أَخَذْتُمْ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنِّي سَمِعْتُ أَبِي ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا كَتَبَ عَلَى عَبْدٍ أَنْ يَدْخُلَ فِي هَذَا الْأَمْرِ كَانَ أَسْرَعَ إِلَيْهِ مِنَ الطَّيْرِ إِلَى وَكْرِهِ

ترجمه :

13. على بن عقبه از پدرش نقل مى‏كند كه مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مى‏فرمود: كارهاى خود را براى خدا قرار داده و براى مردم قرار ندهيد، زيرا آن چه براى خداوند است، به او اختصاص دارد و آن چه براى مردم است، به سوى خدا بالا نمى‏رود و در دين خود با مردم نجنگيد، زيرا درگيرى (با مردم) براى قلب نوعى بيمارى است و خداوند به پيامبر خود فرموده است: تو كسى را كه بخواهى نمى‏توانى هدايت كنى، اما خداوند هر كسى را كه بخواهد هدايت مى‏كند.(267) و فرموده است: آيا تو مردم را مجبور مى‏كنى تا اين كه با ايمان باشند.(268) مردم را رها كنيد، زيرا مردم از (زبان) مردم گرفته‏اند در حالى كه شما از (زبان مبارك) رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) گرفته‏ايد و من شنيدم كه پدرم مى‏فرمود: حقيقتا زمانى كه خداوند بر بنده خود نوشت كه در اين امر (مذهب شيعه و ولايت اهل بيت) داخل شود، آن شخص سريع‏تر از رفتن پرنده به لانه‏اش داخل خواهد شد.

14 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً مِنْ نُورٍ وَ فَتَحَ مَسَامِعَ قَلْبِهِ وَ وَكَّلَ بِهِ مَلَكاً يُسَدِّدُهُ وَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ سُوءاً نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً سَوْدَاءَ وَ سَدَّ مَسَامِعَ قَلْبِهِ وَ وَكَّلَ بِهِ شَيْطَاناً يُضِلُّهُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الآْيَةَ- فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ قال مصنف هذا الكتاب إن الله عز و جل إنما يريد بعبد سوءا لذنب يرتكبه فيستوجب به أن يطبع على قلبه و يوكل به شيطانا يضله و لا يفعل ذلك به إلا باستحقاق و قد يوكل عز و جل بعبده ملكا يسدده باستحقاق أو تفضل و يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ و قال الله عز و جل- وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ

ترجمه :

14. سليمان بن خالد از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه فرمودند: زمانى كه خداوند خوبى بنده‏اى را بخواهد در قلبش نكته‏اى از نور مى‏اندازد و گوش‏هاى قلبش را باز مى‏كند و فرشته‏اى را براى او نگهبان قرار مى‏دهد تا از او پاسدارى كند و زمانى كه بدى بنده‏اى را بخواهد نكته سياهى در قلبش مى‏اندازد و گوش‏هاى قلبش را مى‏بندد و شيطانى را براى حمايت از او قرار مى‏دهد تا او را به گمراهى بكشاند. سپس آن حضرت اين آيه را تلاوت كردند: پس كسى كه خداوند بخواهد او را هدايت كند، سينه‏اش را براى اسلام باز مى‏كند و كسى كه خداوند بخواهد او را گمراه نمايد، سينه‏اش را تنگ و سخت قرار مى‏دهد، مثل اين كه به سختى به آسمان بالا مى‏رود.

شيخ صدوق، نويسنده اين كتاب مى‏گويد: زمانى كه خداوند بدى را براى بنده گنهكار بخواهد، پس باعث خواهد شد كه بر قلبش مهر بزند و شيطان را نگهبان او مى‏كند تا او را گمراه كند و اين كار را از آن جهت كه آن شخص مستحق است، انجام مى‏دهد و گاهى براى بنده‏اش، فرشته‏اى از روى استحقاق يا لطف بر آن بنده، قرار مى‏دهد تا از او نگهبانى بدهد و كسى را كه بخواهد به رحمت خود اختصاص مى‏دهد و خداوند فرموده است: كسى كه از ياد خداوند مهربان روى بگرداند، شيطانى را براى او قرار مى‏دهيم تا همنشين او باشد.(269)

15 حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْأَصْبَهَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو شُعَيْبٍ الْمَحَامِلِيُّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْمَعْرِفَةِ أَ هِيَ مُكْتَسَبَةٌ فَقَالَ لَا فَقِيلَ لَهُ فَمِنْ صُنْعِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ عَطَائِهِ هِيَ قَالَ نَعَمْ وَ لَيْسَ لِلْعِبَادِ فِيهَا صُنْعٌ وَ لَهُمْ اكْتِسَابُ الْأَعْمَالِ وَ قَالَ ع إِنَّ أَفْعَالَ الْعِبَادِ مَخْلُوقَةٌ خَلْقَ تَقْدِيرٍ لَا خَلْقَ تَكْوِينٍ و معنى ذلك أن الله تبارك و تعالى لم يزل عالما بمقاديرها قبل كونها

ترجمه :

15. ابو بصير مى‏گويد: از امام صادق (عليه السلام) درباره شناخت سؤال شد كه آيا به دست آوردنى است؟ آن حضرت فرمودند: خير. به ايشان عرض شد: پس آيا دساخته خداوند و از چيزهايى است كه او داده است؟ ايشان فرمودند: بله، و بندگان، در شناخت نقشى ندارند و تنها انجام كارها بر عهده آنان است و (سپس) فرمودند: كار بندگان، به شكل تقديرى نه تكوينى آفريده شده است يعنى اين كه خداوند هميشه به اندازه آنها قبل از به وجود آوردنشان آگاه است.

16 حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ قَالَ كَتَبْتُ إِلَى الرِّضَا ع أَسْأَلُهُ عَنْ أَفْعَالِ الْعِبَادِ أَ مَخْلُوقَةٌ هِيَ أَمْ غَيْرُ مَخْلُوقَةٍ فَكَتَبَ ع أَفْعَالُ الْعِبَادِ مُقَدَّرَةٌ فِي عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ خَلْقِ الْعِبَادِ بِأَلْفَيْ عَامٍ

ترجمه :

16. حمدان بن سليمان مى‏گويد: نامه‏اى به امام رضا (عليه السلام) نوشتم و از ايشان درباره كار بندگان پرسيدم كه آيا (توسط خداوند) آفريده شده‏اند و يا آفريده نشده‏اند؟ آن حضرت نوشتند: كار بندگان در علم خداوند هزار سال قبل از آفرينش بندگان مقدر شده است.

17 حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَصْبَهَانِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ النَّخَعِيِّ الْقَاضِي قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ كُفِيَ مَا لَمْ يَعْلَمْ

ترجمه :

17. حفص بن غياث نخعى از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمودند: كسى كه به آن چه مى‏داند، عمل كند از آن چه نمى‏داند كفايت مى‏كند.