يك هزار حديث در يك صد موضوع

هادى موحدى

- ۸ -


52 - ذلت
(1)
امام على (عليه السلام):
من اعتز بغير الله اءهلكه العز؛(510)
هر كس به جز از خدا عزت بجويد آن عزت او را هلاك مى كند.
(2)ا
مام على (عليه السلام):
كل عزيز داخل تحت القدرة فذليل ؛(511)
هر عزيزى كه تحت قدرت و سلطه اى باشد ذليل است .
(3)
امام صادق (عليه السلام):
ترك الحقوق مذلة وان الرجل يحتاج الى اءن يتعرض فيها الكذب ؛(512)
ندادن حقوق (ديگران ) ذلت مى آورد و انسان در اين باره مجبور به دروغ گفتن مى شود.
(4)
امام حسين (عليه السلام):
ما اءهون الموت على سبيل نيل العز واحياء الحق ليس الموت فى سبيل العز الاحياة خالدة وليست الحياة مع الذل الا الموت الذى لاحياة معه ؛(513)
چه آسان است مرگى كه در راه رسيدن به عزت و احياى حق باشد، مرگ عزتمندانه جز زندگى جاويد و زندگى ذليلانه جز مرگ هميشگى نيست .
(5)
امام على (عليه السلام):
الناس من خوف الذل متعجلوا الذل ؛(514)
مردم از ترس ذلت به سوى ذلت مى شتابند.
(6)
امام صادق (عليه السلام):
لا ينبغى للمومن اءن يذل نفسه (قال مفضل بن عمر:) قلت : بما يذل نفسه ؟ قال : يدخل فيما يعتذر منه ؛(515)
سزاوار نيست كه مومن خود را خوار سازد - مفضل بن عمر مى گويد: - پرسيدم چگونه خود را خوار مى كند؟ فرمودند: دست به كارى زند كه موجب عذر خواهى شود.
(7)
امام على (عليه السلام):
المنية و لا الدنية والتقلل و لا التوسل ؛(516)
مرگ آرى اما پستى و خوارى هرگز، به اندك ساختن آرى اما دست سوى اين و آن دراز كردن هرگز.
(8)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
من اءقر بالذل طائعا فليس منا اءهل البيت ؛(517)
هر كس آزادانه ذلت را بپذيرد از ما خاندان نيست .
(9)
امام على (عليه السلام):
رضى (ب ) الذل من كشف (عن ) ضره ؛(518)
كسى كه از گرفتارى خود پرده بردارد، به خوارى تن داده است .
(10)
امام على (عليه السلام):
الصدق عز والجهل ذل ؛(519)
راستى عزت است و نادانى ذلت .
53 - غيرت
(1)
امام صادق (عليه السلام):
ان الله غيور و يحب كل غيور و لغيرته حرم الفواحش ظاهرها و باطنها؛(520)
خداوند با غيرت است و مردان غيور را دوست دارد و از همين رو، زشتى ها را چه آشكار و چه پنهان حرام كرده است .
(2)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
الغيرة من الايمان والميذاء من النفاق ؛(521)
غيرت از ايمان است و بى بندوبارى از نفاق .
(3)
امام على (عليه السلام):
... اياك والتغاير فى غير موضع غيرة فان ذلك يدعو الصحيحة الى السقم والبريئة الى الريب ...؛(522)
از غيرت نابجا بپرهيزيد زيرا اين كار، زن درستكار را به انحراف و زن پاكدامن را به ترديد مى كشاند.
(4)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان الله تعالى ليبغض الرجل يدخل عليه فى بيته فلايقاتل ؛(523)
خداى متعال ، بى گمان نفرت دارد از مردى كه به زور وارد خانه اش شوند و او نجنگد.
(5)
امام على (عليه السلام):
عفته (الرجل ) على قدر غيرته ؛(524)
پاكدامنى مرد به اندازه غيرت اوست .
(6)
امام على (عليه السلام):
غيرة المومن بالله سبحانه ؛(525)
غيرت مومن به خاطر خداوند سبحان است .
(7)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
كان ابراهيم اءبى غيورا واءنا اءغير منه واءرغم الله اءنف من لايغار من المومنين ؛(526)
پدرم ابراهيم با غيرت بود و من با غيرت تر از اويم . خدابينى مومنى را كه غيرت ندارد، به خاك مى مالد.
(8)
امام على (عليه السلام):
على قدر الحمية تكون الغيرة ؛(527)
غيرت به اندازه تعصب و ننگ داشتن بستگى دارد.
(9)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
اءلا وان الله حرم الحرام وحد الحدود و ما اءحد اءغير من الله ومن غيرته حرم الفواحش ؛(528)
بدانيد كه خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود آن را مشخص كرده است و احدى غيرتمندتر از خدا نيست و از غيرت اوست كه زشتى ها را حرام فرموده است .
(10)
امام على (عليه السلام):
اءلم يبلغنى عن نسائكم اءنهن يزاحمن العلوج الاسواق اءلا تغارون ؟ من لم يغر فلا خير فيه ؛(529)
به من خبر رسيده كه زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بى ايمان و لاابالى مى خورد آيا غيرت نداريد؟! كسى كه غيرت ندارد خيرى در او نيست .
54 - همت
(1)
امام على (عليه السلام):
الشرف بالهمم العالية لا بالرمم البالية ؛(530)
شرافت به همت هاى بلند است نه به استخوان هاى پوسيده .
(2)
امام على (عليه السلام):
الفعل الجميل ينبى عن علو الهمة ؛(531)
كردار زيبا از بلندى همت خبر مى دهد.
(3)
امام على (عليه السلام):
الطاعة همة الاكياس ، المعصية همة الارجاس ؛(532)
فرمانبرى از خداوند همت زيركانه است . نافرمانى از خدا همت پليدانه است .
(4)
امام على (عليه السلام):
اءشرف الهمم رعاية الذمام ؛(533)
شريف ترين همت ها نگهدارى حق و حرمت ها و رعايت عهد و پيمان هاست .
(5)
امام على (عليه السلام):
الكف عما فى اءيدى الناس عفة و كبر همة ؛(534)
طمع نداشتن به آنچه در نزد مردم است ، (نشان ) عزت نفس و بلند همتى است .
(6)
امام على (عليه السلام):
من شرف الهمة لزوم القناعة ؛(535)
پايبندى به قناعت ، از والايى همت است .
(7)
امام على (عليه السلام):
اقصر همتك على ما يلزمك و لا تخض فيما لا يعنيك ؛(536)
همت خود را صرف چيزهايى كن كه به آن نياز دارى و آنچه را به كار تو نمى آيد پى گيرى مكن .
(8)
امام على (عليه السلام):
نعوذ بالله من المطامع الدنية والهمم الغير المرضية ؛(537)
به خدا پناه مى برم از مطامع پست و همت ها و خواسته هاى ناپسند.
(9)
امام على (عليه السلام):
ان سمت همتك لاصلاح الناس فابداء بنفسك ، فان تعاطيك صلاح غيرك و اءنت فاسد اءكبر العيب ؛(538)
اگر همت والاى اصلاح مردم را در سردارى ، از خودت آغاز كن ، زيرا پرداختن تو به اصلاح ديگران ، در حالى كه خود فاسد باشى بزرگترين عيب است .
(10)
امام على (عليه السلام):
ما اءبعد الخير ممن همته بطنه وفرجه ؛(539)
چه دور است خير و خوبى از كسى كه هم و غمش شمك و شرمگاه اوست .
55 - روانشناسى
(1)
امام على (عليه السلام):
الناس كالشجر شرابه واحد وثمره مختلف ؛(540)
مردم همانند درختانند كه آبشان يكى است و ميوه هايشان گوناگون .
(2)
امام على (عليه السلام):
الناس الى اءشكالهم اءميل ؛(541)
مردم به همانند خود، بيشتر تمايل دارند.
(3)
امام صادق (عليه السلام):
النوم راحة للجسد والنطق راحة للروح و السكوت راحة للعقل ؛(542)
خواب ، آرام بخش جسم است ، سخن گفتن آسايش روح است و سكوت ، سبب راحتى عقل است .
(4)
امام على (عليه السلام):
ان للقلوب شهوة و كراهة واقبالا وادبار فاتوها من اقبالها وشهوتا، فان القلب اذا اكره عمى ؛(543)
دلها را حالت خواستن و ناخواستن و روى آوردن و پشت كردن است . از راه خواسته ها و تمايلات سراغ قلبها برويد، چرا كه اگر دل را به كار مجبور نكنيد كور مى شود.
(5)
امام على (عليه السلام):
من لم يحسن ظنه استوحش من كل اءحد؛(544)
آن كس كه گمان خود را نيكو نسازد (و بدبين باشد) از هر كسى وحشت مى كند.
(6)
امام على (عليه السلام):
الناس اءعداء ماجهلوا؛(545)
مردم ، با آنچه نمى دانند دشمن اند.
(7)
امام على (عليه السلام):
خوافى الاخلاق تكشفها المعاشرة ؛(546)
خصلت ها و اخلاق پنهان را، معاشرت آشكار مى سازد.
(8)
امام صادق (عليه السلام):
رجلا يساءل ابا عبد الله (عليه السلام) فقال : الرجل يقول اءودك ، فكيف اءعلم اءنه يودنى ؟ فقال : امتحن قلبك ، فان كنت توده فانه يودك ؛(547)
شخصى از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: گاهى به من گفته مى شود: دوستت دارم . از كجا بدانم كه (راست مى گويد و) دوستم دارد؟ حضرت فرمودند: قلب خودت را بيازماى ، پس اگر تو او را دوست دارى ، بدان كه او نيز تو را دوست دارد.
(9)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
بموت النفس تكون حياة القلب و بحياة القلب البلوغ الى الاستقامة ؛(548)
زير پا گذاشتن هوا و هوس ، دل را زنده مى كند و زنده دلى ، سبب استقامت است .
(10)
امام صادق (عليه السلام):
من ساء خلقه عذب نفسه ؛(549)
هر كس بد اخلاق باشد، خودش را شكنجه و آزار مى دهد.
56 - زبان
(1)
امام على (عليه السلام):
ان فى الانسان عشر خصال يظهرها لسانه : شاهد يخبر عن الضمير و حاكم يفصل بين الخطاب وناطق يردبه الجواب وشافع يدرك به الحاجة وواصف يعرف به الاشياء و اءمير ياءمر بالحسن وواعظ ينهى عن القبيح ومعز تسكن به الاحزان و حاضر تجلى به الضغائن ومونق تلتذ به الاسماع ؛(550)
در انسان ده خصلت وجود دارد كه زبان او آنها را آشكار مى سازد، زبان گواهى است كه از درون خبر مى دهد. گويايى است كه بوسيله آن به پرسش ها پاسخ داده مى شود. واسطه اى است كه با آن مشكل برطرف مى شود. وصف كننده اى است كه با آن اشياء شناخته مى شود. فرماندهى است كه به نيكى فرمان مى دهد. اندرزگويى است كه از زشتى باز مى دارد. تسليت دهنده اى است كه غمها به آن تسكين مى يابد. حاضرى است كه به وسيله آن كينه ها برطرف مى شود و دلربايى است كه گوشها بوسيله آن لذت مى برند.
(2)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
من كان يومن بالله واليوم الاخر فليقل خيرا اءو ليسكت ؛(551)
هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد.
(3)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
جمال الرجل فصاحة لسانه ؛(552)
زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست .
(4)
امام باقر (عليه السلام):
ان هذا اللسان مفتاح كل خير وشر فينبغى للمومن اءن يختم على لسانه كما يختم على ذهبه وفضته ؛(553)
براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مومن بر زبان خود مهر زند، همان گونه كه بر (كيسه ) طلا و نقره خود مهر مى زند.
(5)
امام على (عليه السلام):
ما اءضمر اءحد شيئا الا ظهر فى فلتات لسانه وصفحات وجهه ؛(554)
هيچ كس چيزى را در دل پنهان نداشت ، جز اين كه در لغزش هاى زبان و خطوط چهره او آشكار شد.
(6)
امام سجاد (عليه السلام):
حق اللسان اكرامه عن الخنى وتعويده الخير وترك الفضول التى لا فائدة لها والبر بالناس و حسن القول فيهم ؛(555)
حق زبان ، دور داشتن آن از زشت گويى ، عادت دادنش به خير و خوبى ، ترك گفتار بى فايده و نيكى به مردم و خوشگويى درباره آنان است .
(7)
امام على (عليه السلام):
اللسان سبع ان خلى عنه عقر؛(556)
زبان ، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد.
(8)
امام صادق (عليه السلام):
اذا اءراد الله بعبد خزيا اءجرى فضيحته على لسانه ؛(557)
هر گاه خداوند بخواهد بنده اى را رسوا كند، از طريق زبانش او را رسوا مى كند.
(9)
امام سجاد (عليه السلام):
ان لسان ابن آدم يشرف كل يوم على جوارحه فيقول : كيف اءصبحتم ؟ فيقولون : بخير ان تركتنا! ويقولون : الله الله فينا! ويناشدونه ويقولون : انما نثاب بك ونعاقب بك ؛(558)
زبان آدميزاد، هر روز به اعضاى او نزديك مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ آنها مى گويند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى ، خوب هستيم و مى گويند: از خدا بترس و كارى به ما نداشته باش : و او را سوگند مى دهند و مى گويند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى يابيم و به واسطه تو، مجازات مى شويم .
(10)
امام على (عليه السلام):
احبس لسانك قبل اءن يطيل حبسك ويردى نفسك فلا شى ء اءولى بطول سجن من لسان يعدل عن الصواب و يتسرع الى الجواب ؛(559)
پيش از آنكه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت در افكند، او را زندانى كن ، زيرا هيچ چيز به اندازه زبانى كه از جاده ثواب منحرف مى شود و به جواب دادن مى شتابد، سزاوار زندانى شدن دراز مدت نيست .
57 - غيبت
(1)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
اءتدرون ما الغيبة ؟ قالوا: الله و رسوله اءعلم ، قال : ذكرك اءخاك بما يكره قيل : اءراءيت ان كان فى اءخى ما اءقول ؟ قال : ان كان فيه ما تقول فقد اغتبته وان لم يكن فيه ما تقول فقد بهته ؛(560)
آيا مى دانيد غيبت چيست ؟ عرض كردند: خدا و پيامبر او بهتر مى داند فرمودند: اين كه از برادرت چيزى بگويى كه دوست ندارد. عرض شد: اگر آنچه مى گويم در برادرم بود چه ؟ فرمودند: اگر آنچه مى گويى در او باشد، غيبتش كرده اى و اگر آنچه مى گويى در او نباشد، به او تهمت زنده اى .
(2)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
من اغتاب مسلما اءو مسلمة لم يقبل الله صلاته ولاصيامه اءربعين يوما وليلة الا اءن يغفر له صاحبه ؛(561)
هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد.
(3)
امام صادق (عليه السلام):
الغيبة اءن تقول فى اءخيك ما ستره الله عليه واءما الامر الظاهر فيه مثل الحدة والعجلة فلا؛(562)
غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است ، اما (گفتن ) خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى غيبت نيست .
(4)
امام صادق (عليه السلام):
اذا جاهر الفاسق بفسقه فلا حرمة له و لا غيبة ؛(563)
هر گاه شخص فاسق و گنهكار آشكارا گناه كند، نه حرمتى دارد و نه غيبتى .
(5)
امام على (عليه السلام):
السامع للغيبة كالمغتاب ؛(564)
شنونده غيبت ، مانند غيبت كننده است .
(6)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
كفارة الاغتياب اءن تستغفر لمن اغتبته ؛(565)
كفاره غيبت اين است كه براى شخصى كه از او غيبت كرده اى آمرزش ‍ بطلبى .
(7)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
اذا وقع فى الرجل و اءنت فى ملا، فكن للرجل ناصرا وللقوم زاجرا وقم عنهم ؛(566)
اگر در ميان جمعى بودى و از كسى غيبت شد، او را يارى كن و آن جمع را از غيبت كردن بازدار و از ميانشان برخيز و برو.
(8)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
الغيبة اسرع فى دين الرجل المسلم من الاكلة فى جوفه ؛(567)
غيبت كردن در (نابودى ) دين مسلمان موثرتر از خوره در درون اوست .
(9)
امام باقر (عليه السلام):
من اغتيب عنده اءخوه المومن فنصره واءعانه نصره الله فى الدنيا والاخرة و من اغتيب عنده اءخوه المومن فلم ينصر (و لم يعنه ) ولم يدفع عنه وهو يقدر على نصرته وعونه الاخفضه الله فى الدنيا و الاخرة ؛(568)
كسى كه در حضور او از برادر مومنش غيبت شود و او به ياريش برخيزد، خداوند در دنيا و آخرت او را يارى دهد و كسى كه در حضور او از برادر مومنش غيبت شود و او - با آن كه مى تواند ياريش كند - به يارى او برنخيزد و از وى دفاع نكند، خداوند او را در دنيا و آخرت پست گرداند.
(10)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
يوتى باءحد يوم القيامة يوقف بين يدى الله ويدفع اليه كتابه فلايرى حسناته فيقول : الهى ، ليس هذا كتابى فانى لااءرى فيها طاعتى ؟! فيقال له : ان ربك لايضل ولاينسى ذهب عملك باغتياب الناس ثم يوتى بآخر ويدفع اليه كتابه فيرى فيه طاعات كثيرة فيقول : الهى ما هذا كتابى فانى ما عملت هذه الطاعات فيقال : لان فلانا اغتابك فدفعت حسناته اليك ؛(569)
روز قيامت فردى را مى آوردند و در پيشگاه خداوند نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند، عرض ‍ مى كند: الهى ! اين كارنامه من نيست ! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش . عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت . سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى ! اين كارنامه من نيست ! زيرا من اين طاعات را به جا نياورده ام ! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم .
58 - سلام
(1)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان اءولى الناس بالله و برسوله من بدا بالسلام ؛(570)
نزديكترين مردم به خدا و رسول او كسى است كه آغازگر سلام باشد.
(2)
امام على (عليه السلام):
السلام سبعون حسنة تسعة وستون للمبتدى وواحدة للراد؛(571)
سلام هفتاد ثواب دارد كه شصت و نه تاى آن براى سلام كننده است و يكى براى جواب دهنده .
(3)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
يسلم الصغير على الكبير، ويسلم الواحد على الاثنين ، ويسلم القليل على الكثير، ويسلم الراكب على الماشى ، ويسلم المار على القائم ، ويسلم القائم على القاعد؛(572)
كوچك به بزرگ سلام كند و يك نفر به دو نفر و عده كمتر به عده بيشتر و سواره به پياده و رهگذر به ايستاده و ايستاده به نشسته .
(4)
امام صادق (عليه السلام):
اسلام قبل الكلام ؛(573)
نخست سلام ، سپس كلام .
(5)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
البادى بالسلام برى ء من الكبر؛(574)
سلام كننده ، از تكبر به دور است .
(6)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
خمس لا ادعهن حتى الممات ... والتسليم على الصبيان لتكون سنة من بعدى ؛(575)
پنچ چيز است كه تا زنده ام رهايش نمى كنم ... و سلام كردن به كودكان تا بعد از من سنت شود.
(7)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
اءفش السلام يكثر خير بيتك ؛(576)
سلام را رواج ده تا خير و بركت خانه ات زياد شود.
(8)
امام باقر (عليه السلام):
ان الله يحب اطعام الطعام وافشاء السلام ؛(577)
خداوند غذا دادن و به همه سلام كردن را دوست دارد.
(9)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
ان من موجبات المغفرة بذل السلام وحسن الكلام ؛(578)
يكى از موجبات مغفرت ، سلام كردن و سخن نيكو گفتن است .
(10)
امام باقر (عليه السلام):
فى قول الله عزوجل : (فاذا دخلتم بيوتا فسلموا على اءنفسكم ) هو تسليم الرجل على اهل البيت حين يدخل ، ثم يردون عليه ، فهو سلامكم على اءنفسكم ؛(579)
درباره آيه ((هر گاه وارد خانه هايى شديد به خودتان سلام كنيد)) فرمود: منظور سلام كردن مرد به اهل خانه است در هنگام وارد شدن به آن و جواب دادن اهل خانه به او. پس ، اين سلام شماست به خود شما.
59 - شوخى
(1)
امام باقر (عليه السلام):
ان الله عزوجل يحب المداعب فى الجماعة بلا رفث ؛(580)
خداوند عزوجل دوست دارد كسى را كه در ميان جمع شوخى كند به شرط آن كه ناسزا نگويد.
(2)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
انى اءمزح و لا اءقول الا حقا؛(581)
من شوخى مى كنم ، اما جز حق نمى گويم .
(3)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
المومن دعب لعب والمنافق قطب غضب ؛(582)
مومن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى .
(4)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
اءتت امراءة عجوز الى النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) فقال لاتدخل الجنة عجوز، فبكت ، فقال : انك لست يومئذ بعجوز، قال الله تعالى : (انا اءنشاءناهن انشاء فجعلناهن اءبكارا)؛(583)
پير زنى نزد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) آمد. حضرت به او فرمودند: پير به بهشت نمى رود. پيرزن گريست . حضرت فرمودند: تو در آن روز پير نخواهى بود. خداى متعال مى فرمايد: ((ما آنان را آفرينش ‍ نوينى بخشيديم و همه را دوشيزه قرار داديم )).
(5)
امام كاظم (عليه السلام):
ان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) كان ياءتيه الاعرابى فيهدى له الهدية ، ثم يقول مكانه : اءعطينا ثمن هديتنا فيضحك رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و كان اذا اغتم يقول : ما فعل الاعرابى ؟! ليته اءتانا؛(584)
باديه نشينى بود كه نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى آمد و براى آن حضرت هديه مى آورد و همان جا مى گفت : پول هديه ما را بده و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى خنديدند. آن حضرت هر گاه اندوهگين مى شدند، مى فرمودند، آن باديه نشين چه شد؟ كاش نزد ما مى آمد.
(6)
امام على (عليه السلام):
كثر المزاح تذهب البهاء وتوجب الشحناء؛(585)
شوخى زياد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود.
(7)
امام على (عليه السلام):
من كثر مزاحه استجهل ؛(586)
هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
(8)
امام على (عليه السلام):
رب هزل عاد جدا؛(587)
چه بسا شوخى اى كه جدى مى شود.
(9)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
لا يبلغ العبد صريح الايمان حتى يدع المزاح والكذب ويدع المراء وان كان محقا؛(588)
بنده به ايمان ناب نرسد، مگر آن كه شوخى و دروغ را ترك گويد و مجادله (بگومگو) را رها كند، هر چند حق با او باشد.
(10)
امام صادق (عليه السلام):
اذا اءحببت رجلا فلا تمازحه ولاتماره ؛(589)
هر گاه كسى را دوست داشتى ، با او نه شوخى كن نه مجادله .
60 - حلال
(1)
فى الحديث القدسى :
يا اءحمد ان العبادة عشرة اءجراء: تسعة منها طلب الحلال فاذا طيبت مطعمك ومشربك فاءنت فى حفظى و كنفى ؛(590)
در حديث قدسى آمده است كه خداوند مى فرمايد: اى احمد همانا عبادت ده جزء است كه نه جزء آن طلب روزى حلال است ، پس چون خوراكى و نوشيدنى خود را پاك كردى در پناه و حمايت من هستى .
(2)
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
طلب الحلال واجب على كل مسلم ؛(591)
كسب در آمد حلال ، بر هر مسلمانى واجب است .
(3)
امام على (عليه السلام):
ان العبد ليحرم نفسه الرزق الحلال بترك الصبر، و لا يزاد على ما قدر له ؛(592)
بنده به سبب بى صبرى ، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدر هم نصيبش نمى شود.
(4)
امام صادق (عليه السلام):
الفضل بن اءبى قرة : دخلنا على اءبى عبدالله (عليه السلام) وهو يعمل فى حائط له فقلنا: جعلنا الله فداك : دعنا نعمل لك اءو تعمله الغلمان ، قال : لادعونى فانى اءشتهى اءن يرانى الله عزوجل اءعمل بيدى واءطلب الحلال فى اءذى نفسى ؛(593)