از مدينه تا غدير

محمدهادى يوسفى غروى
ترجمه و تلخيص: حسينعلى عربى

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - طبرسى، الاحتجاج، ج 1، ص 68
(2) -   محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 21، ص 390 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(3) - همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(4) - فروع كافى، ج 1، ص 223
(5) - الاحتجاج، ج 1، ص 68
(6) - بحارالانوار، ج 21، ص 39 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(14
(7) - سيره ابن هشام، ج 4، ص 248
(8) - همان، ج 21، ص 390 و 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233 و 234
(9) - الاحتجاج، ج 1، ص 68
(10) - بحارالانوار، ج21، ص399 به‏نقل‏از فروع‏كافى، ج1، ص 233
(11) - همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(12) - همان، ج 21، ص 399 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 235
(13) - همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(14) - يعنى پنبه‏اى را در پارچه‏اى بپيچ و در محل قرار بده تا از خون‏ريزى جلوگيرى كند.
(15) - صحيح مسلم، ج 4، ص 36 / شيخ طوسى خلاصه خبر را در امالى خود، حديث 895، آورده است.
(16) - بحارالانوار، ج21،ص379به‏نقل‏از فروع كافى، ج 1، ص 277
(17) - همان، ج 21، ص 379 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 289
(18) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1089 - 1090 و در اعلام الورى آمده است آن حضرت به خاطر زايمان اسماء بنت عميس آن شب را در آن‏جا توقف كرد.
(19) - بحارالانوار، ج 21، ص 390 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233،234و245. و آن حضرت در سفر نمازجمعه را برگزار نكرد.
(20) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1089 و در آن آمده است: آن حضرت بين مكه و مدينه نمازها را دو ركعتى به جاى مى‏آورد در حالى كه در امنيت بود و خوفى در كار نبود.
(21) - بحارالانوار، ج 21، ص 390، به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233 مطلب به همين صورت آمده ولى آنچه در حديث و فقه معروف مى‏باشد اين است كه آن حضرت صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حجّ قِران به جاى آورد،چنان‏كه‏درالروضة‏البهيه، ج1، ص174،چاپ‏قاهره‏آمده‏است.
(22) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1090) 1091 به نقل از امّ سلمه و ابن عباس و ناجية.
(23) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1090) 1091 به نقل از امّ سلمه و ابن عباس و ناجية.
(24) - بحارالانوار،ج21،ص396به‏نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(25) - همان، ج 21، ص 401 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 259 و در مغازى واقدى، ج 2، ص 1090 آمده است كه آن حضرت در إزار ورداى صحارى محرم شد.
(26) - بحارالانوار،ج21،ص390به‏نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(27) - همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(28) - شيخ مفيد، ارشاد، ج 1، ص 173
(29) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1092) 1097
(30) - ارشاد، ج 1، ص 172
(31) - سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 248
(32) - بحارالانوار، ج 21، ص 39 به نقل از: فروع كافى، ج 1، ص 233 / بحارالانوار، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / بحارالانوار، ج 21، ص 389 به نقل از سرائر ابن محبوب.
(33) - بحارالانوار، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1097 و آن حضرت فرمود: پروردگارا، بر شرافت و عظمت و كرامت و مهابت و نيكى اين خانه بيفزا.
(34) - بحارالانوار، ج 21، ص 402 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 283/ مغازى‏واقدى،ج2، ص 1098 و فرمود: بسم الله و الله اكبر.
(35) - همان، ج 21، ص 390 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 223 / همان، ج 21، ص 395 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / همان به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(36) - بحارالانوار، ج 21، ص 404 اين چيزى است كه در صحيح مسلم، ج 4، ص 36 از امام صادق از امام باقر عليه‏السلام روايت شده‏است.
(37) - همان، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 و 284 و مغازى واقدى، ج 2، ص 1098
(38) - همان، ج 21، ص 404 و اين همان چيزى است كه در صحيح مسلم، ج 4، ص 36 و مغازى واقدى، ج 2، ص 1099 آمده است.
(39) - همان،، ج 21، ص 396 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(40) - واقدى مى‏نويسد: اين حُلّه‏ها، خمس غنائم بوده است و مفيدى مى‏نويسد: اين‏ها جزيه نصاراى نجران بوده است.
(41) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1080
(42) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1080
(43) - ارشاد، ج 1، ص 172) 173 و ابن اسحاق آن را در سيره ج 4، ص 250 ذكر كرده، الا اين‏كه گفته است: هنگامى كه سپاهش نزديك شد، بيرون رفت تا همراه آن‏ها وارد مكه شود.
(44) - بحارالانوار، ج21،ص391به‏نقل‏از: فروع كافى، ج 1، ص 233
(45) - ارشاد، ج 1، ص 173) 174
(46) - هنگامى كه محرم بودن حجاج به طول مى‏كشيد، آنان براى جلوگيرى از ژوليدگى و شپش زدگى و كثيف شدن موهاى خود، بدان صمغ يا خطمى (گلى خوشبو) مى‏ماليدند.
(47) - سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 248) 249 و واقدى هم آن را در مغازى ج 2، ص 1092 روايت كرده‏است.
(48) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1100
(49) - بحارالانوار، ج21، ص392 به‏نقل از فروع كافى ج 1، ص 233
(50) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1100
(51) - سيره ابن اسحاق، ج 4، ص 250
(52) - ارشاد، ج 1، ص 173
(53) - مغازى واقدى، ج 3، ص 110
(54) - مغازى واقدى، ج 3، ص 110
(55) - بحارالانوار، ج 21، ص 392 به نقل از فروغ كافى، ج 1، ص 233. در مغازى واقدى، ج 2، ص 1101 آمده است: آن حضرت در جايى كه امروزه دارالاماره است، فرود آمدند.
(56) - همان، ج 21، ص 405 به نقل از المنتقى و در صحيح مسلم، ج 4، ص 36 به نقل از امام صادق عليه‏السلام از امام باقر عليه‏السلام از جابربن عبدالله و در مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(57) - همان، ج 21، ص 395، به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(58) - بقره: 199. بنابراين،نزول‏اين‏آيه‏درسال‏دهم‏هجرى‏بوده است.
(59) - بحارالانوار، ج 21، ص 392 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1102
(60) - بحارالانوار، ج 21، ص 405 / صحيح مسلم، ج 4، ص 36 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(61) - بحارالانوار، ج 2، ص 932 / فروغ كافى، ج 1، ص 233 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1101
(62) - امالى شيخ مفيد، ص 161
(63) - بحارالانوار،ج21،ص392به‏نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(64) - همان، ج 21، ص 405 و آنچه كه در صحيح مسلم، ج 4، ص 36 از امام صادق عليه‏السلام از امام باقر عليه‏السلام از جابر روايت شده است و بنابراين، اولين خطبه پيامبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در عرفات بوده است.
(65) - تحف العقول، ص 29
(66) - بحارالانوار، ج 21، ص 405 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1102
(67) - توبه: 36
(68) - حجرات: 10
(69) - باب 36 و قسمت آخر از ج 21 بحارالانوار درباره حجة‏الوداع و حوادث مربوط به آن است كه از صفحه 378 تا صفحه 413 را شامل مى‏شود.
(70) - حجرات: 13
(71) - تحف العقول، ص 29 - 30 / تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 111 كه در آن حديث ثقلين هم آمده است.
(72) - مغازى واقدى، ج 3، ص 1102
(73) - بحارالانوار، ج 21، ص 405 به نقل از المنتقى، صحيح مسلم، ج 4، ص 36 به نقل از امام باقر عليه‏السلام از امام صادق عليه‏السلام از جابر.
(74) - همان به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 233
(75) - بحارالانوار، ج 21، ص 393 از فروع كافى، ج 1، ص 233
(76) - همان، ج 21، ص 394، از فروع كافى، ج 1، ص 295 - 296
(77) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1106 - 1107
(78) - همان به نقل از ابوجعفر
(79) - بحارالانوار، ج 21، ص 406 به نقل از المنتقى ما فى صحيح مسلم، ج4،ص36به‏نقل‏ازامام‏صادق عليه‏السلام از امام باقر عليه‏السلام از جابر
(80) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1107 - 1108
(81) - بحارالانوار، ج 21، ص 406 به نقل از المنتقى، ج 4، ص 36 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 به نقل از ابن عباس.
(82) - بحارالانوار، ج 21، ص 393 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234 / مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 به نقل از على عليه‏السلام
(83) - بحارالانوار، ج 21، ص 400 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 235. اما در تاريخ مدينه منوره، ج 2، ص 617 از ابن شبة آمده است: عبدالله بن زيد سر آن حضرت را در همان لباس احرامش تراشيد و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله احرامى خود را به او بخشيد. پس از آن محمدبن عبدالله بن زيد مى‏گفت: موهاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه با حنا و گل خطمى خضاب شده است، نزد ما است.
(84) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1108 - 1109
(85) - بحارالانوار، ج 21، ص 380 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 303 به نقل از امام جواد عليه‏السلام / واقدى هم آن را در مغازى، ج 2، ص 1109 به نقل از جابر نقل كرده است.
(86) - بحارالانوار، ج 21، ص 406، به نقل از المنتقى، ج 4، ص 36 و در مغازى واقدى، ج 2، ص 1110
(87) - همان، ج 21، ص 393 به نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(88) - مغازى واقدى، ج 2، ص 1110
(89) - همان، ج 2، ص 1110 - 1111
(90) - تفسير قمى، ج 1، ص 171 و 172 و در حاشيه آن از صحيح بخارى، ج 2، ص 145 و 149 و ج 3، ص 79، ج 4، ص 87، باب حوض اين بحث آمده است.
(91) - همان، ج 1، ص 173 و ج 2، 446 و 447. وى آن را بدون سند نقل كرده است.
(92) - بحارالانوار،ج21،ص393به‏نقل از فروع كافى، ج 1، ص 234
(93) - الميزان، ج 5، ص 157
(94) - تفسير عياشى، ج 1، ص 288
(95) - الميزان، ج 5، ص 163 - 168 / الدرالمنثور، ج 2، ص 285) 289
(96) - براى مطالعه بيش‏تر به كتاب آيات الغدير، ص 264 - 268 مراجعه كنيد.
(97) - مناقب آل ابى‏طالب، ج 3، ص 33 و شايد آنچه را كه عياشى در تفسير خود (ج 1، ص 327) از عمار بن ياسر روايت كرده است كه وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر آن را براى ما خواند و سپس فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه» از حلبى باشد.
(98) - از البرهان در بحارالانوار، ج 37، ص 151 - 152 و به نقل از عياشى كه آن را در تفسير عياشى نيافتيم.
(99) - الاحتجاج، ج 1، ص 69و70.
(100) - اين سخن وى بعد از آن است كه گفته است:«پنج هزار نفر از اهل مدينه همراه پيامبر بودند.» بنابراين، ده هزار شاهد جريان غدير بوده‏اند.
(101) - تفسير عياشى، ج 1، ص 332
(102) - جامع‏الاخبار، ص 10) 13 و از او در بحارالانوار، ج 37، ص 165) 166
(103) - الميزان، ج 5، ص 196) 197
(104) - در معجم البلدان، ج 2، ص 389 آمده است: خم منطقه‏اى بين مكه و مدينه و در نزديكى جحفه است.
(105) - الاحتجاج، ج 1، ص 70) 76
(106) - البرهان،ج2،ص145 و از او در بحارالانوار، ج 37، ص 152
(107) - الاقبال، ج 2، ص 240) 241 / بحارالانوار، ج 37، ص 149؛ مناقب، ج 3، ص 45
(108) - بشارة‏المصطفى، ص 166، چنان‏كه در بحارالانوار، ج 37، ص 168 و 223 آمده است و العمده تأليف ابن بطريق حلى، ص 92 به نقل از مسند احمد، ج 4، ص 281
(109) - بحارالانوار، ج 37، ص 183 به نقل از ابن حنبل. در اين فصل بيش از ده خبر آورده شده و در آنها آمده است كه خطبه بعد از نماز ظهر ايراد شده است كه مى‏توان به صفحه‏هاى 119، 121، 139، 149، 154، 159، 191، 189، 204 مراجعه كرد.
(110) - مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 35. احتمال قوى اين است كه اين خبر را از تفسير فرات كوفى از قول ابوذر غفارى نقل كرده باشد، ص 516
(111) - الاحتجاج، ج 1، ص69
(112) - تفسير عياشى، ج 1، ص 332
(113) - جامع‏الاخبار، ص10) 13وازاودربحارالانوار،ج27،ص 165
(114) - محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 27، ص 150 از كتاب مناقب ابن جوزى نقل كرده است: صد و بيست هزار نفر از صحابه و اعراب و افرادى كه در اطراف مكه و مدينه ساكن بودند، همراه آن حضرت بودند، بنابراين احتمال دارد كه آنچه در روايات ائمه عليهم‏السلام آمده است مبنى بر اين‏كه ده الى بيست هزار نفر از اهل مدينه و مكه در غدير حاضر بوده‏اند، اشارهبر صحابه آن حضرت داشته باشد.
(115) - مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 45) 46
(116و117) - بحارالانوار، ج 37، ص 119، حديث 7 و از تفسير عياشى، ج 37، ص 138 / ص 120
(118) - همان، ج 37، ص 111 و در مناقب از ثعلبى به نقل از كلبى، ج 3، ص 29
(119) - جامع‏الاخبار، ص 10 و از او در بحارالانوار، ج 37، ص 166 و مناقب آن را از خبر ابوسعيد حذرى و از شرف المصطفى از براء بن عازب و از التمهيد باقلانى نقل كرده است و معناى آن را هم از سمعانى ذكر كرده است و در بحارالانوار، ج 37، ص 107 از أمالى شيخ صدوق از ابى هريره آمده است و فخر رازى آن را در تفسير مفاتيح الغيب، ج 3، ص 433 آورده است و علامه امينى در الغدير، ج 1، ص 272 - 282 به طور مفصل اين مطلب را از 60 مصدر نقل كرده است.
(120) - احتجاج، ج 1، ص 82 - 84 و اين را قبل از او شهيد فتال نيشابورى به صورت موسل در روضة الواعظين، ص 109 - 121 روايت كرده است كه سيزده صفحه از كتاب را از ص 68 تا 84 شامل شده است. و اين در حالى است كه در تفسير فرات كوفى، ص 505، حديث 663 از امام صادق عليه‏السلام از ابن عباس روايت شده است: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله برخاست و خطبه كوتاهى ايراد كرد.
(121) - بحارالانوار، ج 37، ص 218. چنان‏كه نقل شد اين خطبه سيزده صفحه از كتاب احتجاج را شامل شده است. و سيد بن طاووس سه صفحه از اين خطبه را در اقبال، ج 2، ص 245 - 247 به نقل از كتاب النشرو الطى روايت كرده است كه مؤلفش آن را به پادشاه مازندران، رستم بن على به هنگامى كه وارد رى شد، هديه‏كرد.اوآن راباسلسله‏سندخوداززيدبن‏ارقم‏روايت كرده است.
(122) - ارشاد، ج 1، ص 176
(123) - كتاب سليم بن قيس، ج 2، ص 828
(124) - سليم بن قيس، ج 2، ص 828 - 829. علامه امينى در الغدير، ج 2، ص 34 - 39 بيش‏تر از بيست منبع از خاصه و بيش‏تر از ده منبع از عامه در مورد سند اين شعرآورده است، اما در ديوان چاپ شده‏اش به هيچ كدام اشارهنكرده‏اند!!
(125) - روضه كافى، ص 89، حديث 75 و از امام صادق عليه‏السلام در جامع‏الاخبار، ص 11 آمده، چنان‏كه در بحارالانوار، ج 37، ص 166 بدان اشارهشده است.
(126) - ارشاد، ج 1، ص 177 و افزوده است: پيامبراكرم دعا را مشروط به نصرت و يارى كرد، زيرا عاقبت امر حسّان را مى‏دانست كه به مخالفين خواهد پيوست.
(127) - احتجاج، ج 1، ص 84
(128) - جامع‏الاخبار، ص 11. چنان‏كه در بحارالانوار، ج 37، ص 167 بدان اشارهشده است.
(129) - تفسير عياشى، ج 2، ص 98) 100.
(130) - به نقشه صفحه 40 در اطلس تاريخ اسلام مراجعه كنيد.
(131) - تفسير قمى، ج 1، ص 175 و مثل همين در اقبال، ج 2، ص 249 از كتاب النشروالطى نقل گرديده است.