32 - عبادت نمونه
عبادت حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام يك
عبادت نمونه است . حسن بصرى كه يكى از عباد و زهاد دنياى اسلام است
درباره فاطمه زهرا عليهاالسلام مى گويد: به قدرى دختر پيغمبر صلى الله
عليه و آله عبادت كرد و در محراب عبادت ايستاد كه
تورمت قدماها پاهاى آن بزرگوار از
ايستادن در محراب عبادت ورم كرد.
شب ميلاد زهراى بتول است |
ز يمن او دعا امشب قبول است |
شب فيض و شب قرآن ، شب نور |
شب اعطاى كوثر بر رسول است |
33 - نورى از خانه
برخى از روايات نشان مى دهند كه گاهى مردم مدينه در حين عبور
نيمه شب از در خانه حضرت زهرا عليهاالسلام نورى از خانه او متجلى و
ساطع مى ديدند، از پيامبر صلى الله عليه و آله علت را مى پرسيدند و
فاطمه عليهاالسلام را در محراب عبادت مى يافتند و هم رسول خدا صلى الله
عليه و آله فرمود: به هنگامى كه فاطمه عليهاالسلام در محراب عبادت است
، هزاران فرشته بر او درود مى فرستند و او را سيده زنان عالم خطاب مى
كنند...او اهل سجده هاى طولانى و قيام و ركوع طولانى بود و خداى را با
تمام وجودش عبادت مى كرد.(27)
34 - عبادت و آبادى درون
حضرت فاطمه عليهاالسلام آن بنده پاك و خالص خداوند است كه سعى
دارد حركت خود را در سير كمالى و در مسير بى نهايت طلبى قرار دهد و آن
انسان فهميده اى است كه در سايه اخلاص و رهائى از ثقل ها و پاى بندى ها
به مقام ان الى ربك الرجعى مى رسد و
آماده پذيرش خطاب يا ايتها النفس المطمئنة
و براى رجوع به خدا راضيه و مرضيه مى شود.
فاطمه عليهاالسلام به آن درجه از ادراك مى رسد كه در مى يابد اساس
آبادانى درون ، ايمان به خداست و حاصل آن رهائى از بندها و اسارت ها،
وابستگى به خداى حى ازلى و سرمدى است و مهم اين است كه ايمان او از سنخ
ادراك است و مورد خطاب اعبد الله كانك تراه و ان
كنت لا تراه فانه يراك .
چنين ايمانى است كه براى او امنيت پديد مى آورد و او را راضى به قضا و
قدر الهى مى سازد. به گفته علامه طباطبائى مرحوم آدمى در حقيقت خود را
در قبول امر مقبول در امنيت مى بيند و قلبش به آن تسكين و آرامش مى
يابد. انسان كه در آرامش و امنيت باشد مى تواند نيكو بينديشد، نيكو
تصميم بگيرد و درست عمل كند و اين يكى از رموز عدم اضطراب فاطمه
عليهاالسلام در برابر كشاكش زندگى است .
(28)
35 - بندگى خداوند
در حديث آمده كه : پيامبر صلى الله عليه و آله از حضرت على عليه
السلام پرسيد: همسرت را چگونه يافتى ؟
پاسخ داد: او بهترين ياور من بر اطاعت خداوند است . و از فاطمه
عليهاالسلام درباره على عليه السلام پرسيد، گفت : بهترين شوهر است .
(29)
36 - جواب سوال نماز
زنى خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيد و عرض كرد: مادر پير و
ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما
بپرسم كه چگونه نماز بخواند.
آن حضرت فرمود: هر چه مى خواهى بپرس !
آن زن سوالات خود را مطرح كرد تا به ده سوال رسيد و حضرت زهرا
عليهاالسلام با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود شرمنده شده ،
گفت : شما را بيش از اين زحمت نمى دهم .
حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: باز هم بپرس . آن گاه براى تقويت روحيه
وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند
كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار
دينار به او جايزه بدهند آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى
كند؟
زن جواب داد: نه .
آن حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشى كه جواب مى گويم از خدا پاداشى به
مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم . از رسول خدا
صلى الله عليه و آله شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا
حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوشش كه در راه آموزش و هدايت
مردم داشته اند از خداى خود پاداش مى گيرند.
37 - مس اسم زهرا(س ) با
وضو
كسى كه وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانى كه
نوشته باشد مس نمايد. و همچنين است بنابراحتياط واجب اسم مبارك پيغمبر
و امام و حضرت زهرا عليهاالسلام .
38 - توقف در مسجد
مسجد پيامبر اكرم نسبت به ديگر مساجد امتيازى خاص دارد، به اين
معنى كه هر شخص جنب و نفساء و حائض مى تواند به هر مسجدى وارد شود و
بدون توقف از آن جا عبور كند، ولى هرگز كسى مجاز نيست در حال جنابت و
حيض و نفاس از مسجد النبى عبور نمايد و اين حكم مخصوص است به مسجد
پيامبر اكرم و مسجد الحرام ، ولى از اين حكم ، على و فاطمه و حسنين
عليهم السلام مستثنى هستند. آنان مى توانند در هر حالتى كه باشند از
مسجدالرسول عبور كنند؛ و نه تنها مى توانند از آن جا عبور كنند، بلكه
مى توانند در آن جا ازدواج نمايند و يا در حال جنابت در آن جا توقف
كنند، و حتى حضرت زهرا عليهاالسلام مجاز است كه فرزندانش را در آن مكان
مقدس و مطهر به دنيا آورد.
39 - جواز ورود به مسجد
پيامبر براى فاطمه (س ) در هر حالى
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: آگاه باشيد اين مسجد براى
جنب و حايض جايز نيست مگر براى رسول خدا و على و فاطمه و حسن و حسين
عليهم السلام .
40 - نماز بدون صلوات
بالا نمى رود
بيهقى و ابن عساكر و عده اى ديگر از امام على عليه السلام به
طور مرفوع عبارتى را نقل كرده اند كه معنايش اين است :
دعا و نماز در بين آسمان و زمين معلق و آويزان است و به سوى پروردگار
بالا نمى رود، تا اين كه بر حضرت رسول و خاندانش صلوات فرستاده شود
صلى الله عليه و على آله .
41 - زهرا(س ) در اوج قله
ايمان
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: اى سلمان ! خداوند دل و
تمام اعضا و جوارح فاطمه را پر از ايمان كرده است . او براى بندگى و
اطاعت از خداوند كه به جاى خلوتى مى رود، يكى از فرشتگان الهى به نام
زوقائيل (و در روايت ديگرى به نام جبرئيل
) فرود آمده آسياب او را مى چرخاند و خداوند رنج و زحمت دنيا را به
همراه زحمت آخرت از او برطرف كرده او را كفايت مى كند.
زهرا عليهاالسلام در اوج قله ايمان است . و بهترين گواه بر وجود سراسر
ايمان او، يكى تامل در زندگى و رفتار و حالات خود اوست و ديگرى هم
شهادت رسول خدا صلى الله عليه و آله .
- اى سلمان ! دخترم فاطمه آن چنان ايمان در اعماق دل و تمامى وجودش
نفوذ كرده كه براى عبادت خدا خود را از همه چيز فارغ مى سازد.
خدا تمامى وجود دخترم فاطمه را لبريز از ايمان و يقين نموده است .
(30)
42 - صلوات فرستادن بر
فاطمه (س )
صلوات فرستادن بر حضرت فاطمه عليهاالسلام و كيفيت زيارتش ، كه
همانند صلوات بر پيامبر اكرم و اميرالمومنين و حسنين عليهم السلام و
زيارات آنان است ؛ يعنى همانگونه كه به صلوات بر آن چهار وجود مقدس و
زيارتشان امر شده است ، نسبت به حضرت زهرا عليهاالسلام نيز در اين
موارد، همگان مامور و ماجورند. فاطمه عليهاالسلام كه مشمول آيه تطهير و
از اهل بيت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كيفيت صلوات بر او را
رسول خدا به صراحت چنين بيان داشته است :
بر من صلوات بتراء ( ناقص ، دم بريده ، و بريده شده ) نفرستيد.سوال شد:
يا رسول الله صلوات بتراء (= بريده شده ) چيست ؟
فرمود: اين كه (بر من صلوات بفرستيد و بگوييد
اللهم صل على محمد ولى درباره آل من ساكت باشيد. شما بايد
بگوييد: اللهم صل على محمد و آل محمد.
صلواتى كه شامل على و فاطمه و حسنين عليهم السلام نباشد، مقطوع و بريده
و مورد قبول خدا و رسولش نمى باشد. لذا حضرت صديقه زهرا هم رديف و
برابر افرادى است كه جميع مسلمين با ايمان جهان - از شيعه و سنى - هر
شبانه روز در تشهد نمازهاى پنجگانه بر او درود مى فرستند ؛ و او در اين
مقام ، همتاى محمد بن عبدالله ، و على ، و حسنين عليهم السلام است ؛ و
همين لزوم صلوات بر فاطمه در هنگام اقامه نماز يك منقبت و فضيلت ساده
نيست ، بلكه نشانگر مرتبه اعلى و منصب والاى آن حضرت است كه اين چنين
در جنب صاحبان رسالت و امامت قرار گرفته است . بدون ترديد بايد فاطمه
خود ولية الله و داراى مقام ولايت بوده باشد، تا هم رديف و همتاى
اولياء خدا، مورد خضوع و مشمول صلوات و درود جميع مومنين جهان در هر
زمان و مكان باشد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
من صلى عليك يا فاطمة غفرالله له و الحقه بى حيث
كنت من الجنة .
يا فاطمه ! هر كس بر تو صلوات فرستد، خداى متعال
از او درگذرد، و او را در بهشت به من ملحق گرداند.
(31)
43 - طعام غيبى در سجده
گاه زهرا (س )
اميرالمومنين عليه السلام روزى به خانه آمد، ديد كه فاطمه
عليهاالسلام حسنين عليهاالسلام را مى خوابانيد، ايشان به خواب نمى
رفتند از شدت گرسنگى . فاطمه طاهره عرض كرد: يا
اباالحسن ! برو قدرى طعام طلب كن كه اين كودكان از گرسنگى به خواب نمى
روند.
اميرالمومنين عليه السلام نزد عبدالرحمن بن عوف رفت و از وى دينارى قرض
خواست ، عبدالرحمن به خانه رفت و كيسه زرى بيرون آورد و عرض كرد: در
اين كيسه يكصد دينار است بگير يا على ! و هرگز عوض آن را مده .
حضرت عليه السلام فرمودند: از تو قبول نكنم كه از پيغمبر صلى الله عليه
و آله شنيده ام : اليد العليا خير من يد السفلى
. يك دينار به من قرض بده و اين حديث را بشنو كه عوض مى دهند و
قرض را يكى هيجده عوض مى دهند.
عبدالرحمن يك دينار به جناب امير قرض داد، آن حضرت چون روانه شد، در
راه مقداد را ديد كه بر كنار راه نشسته فرمود:
اى مقداد! در اين وقت اينجا چرا نشسته اى ؟
عرض كرد: از جهت ضرورتى .
فرمود: آن ضرورت چيست ؟
عرض كرد: چهار روز است كه طعامى نيافته ام .
فرمود: بگير اين دينار را، تو از ما اولى ترى كه
چهار روز است طعام نيافته اى و ما سه روز است .
مقداد دينار را گرفت و حضرت وقت نماز شام بود روانه مسجد شد، به همراهى
پيغمبر صلى الله عليه و آله فريضه را ادا نمود، چون فارغ شد جناب رسول
اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: يا على ! امشب
به خانه شما مى آيم و مهمان شما خواهم بود.
جناب امير عرض كرد: حبا و كرامة .
از پيش روانه شد و فاطمه زهرا عليهاالسلام را خبر كرد، فورا فاطمه زهرا
به مصلى خود رفت و روى مبارك بر خاك نهاد و به ايزد پاك عرض كرد:
خداوندا! به حق محمد و آل محمد كه بر ما طعامى
فرست .
هنوز فاطمه عليهاالسلام در سجده بود كه بوى طعام به مشام وى رسيد،
سربرداشت كاسه بزرگى ديد پر از طعام كه بوى آن خوشبوتر از مشك بود، آن
را برداشته و در خدمت پدر بزرگوار خود نهاد، حضرت فرمود:
انى لك هذا الطعام ؟ عرض كرد:
من عند الله ، ان الله يرزق من يشاء بغير حساب .
پس حضرت امير و فاطمه و حسنين از آن طعام تناول كردند. ناگاه سائلى بر
درآمد، اميرالمومنين خواست او را از آن طعام بدهد حضرت رسول صلى الله
عليه و آله نگذاشتند و فرمودند: يا على ! اين
ابليس است . خبر شده كه ما از طعام بهشت مى خوريم آمده كه با ما مشاركت
كند.
(32)
44 - تكبير در شب عروسى
تكبير در مجالس عروسى از شب عروسى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام
مرسوم شد، زيرا در آن شب جبرئيل و ميكائيل و فرشتگان و پيامبر صلى الله
عليه و آله تكبير گفتند.
45 - راز مقام عبادى زهرا
(س )
آرى ! فاطمه عليهاالسلام به تمامى عاشق و شيداى خداى خويش است و
او را با همه ذرات وجودش مى پرستد و لذا اعبدالناس مى گردد.
سوالى كه وجود دارد اين است كه چرا فاطمه عليهاالسلام به اين مقام مى
رسد؟
نگارنده را نظر بر اين است كه در تحقيق شخصيت هر فرد انسانى ، امور ذيل
تاثيرى انكارناپذير دارند:
1 - امور تكوينى
2 - شخصيت و افكار پدر و مادر در زمان نطفه فرزند و روحيه آنها.
3 - روح و رفتار مادر در دوران باردارى .
4 - تربيت
5 - انتخاب شخصى
از جهت تكوينى ، در عالم ذر، نور فاطمه عليهاالسلام از نور پدر و از
شجره طوبى و نطفه او از ميوه هاى درختان بهشتى كه خداوند متعال آن ها
را توسط جبرييل براى پيامبر صلى الله عليه و آله تحفه فرستاده است .
از جهت امور غير تكوينى ، نيز ضرورت ندارد كه سخنى به درازا گفته شود،
فقط همين مقدار كافى است كه بگويم :
فاطمه عليهاالسلام دختر خديجه و محمد صلى الله عليه و آله است ، خديجه
كه يكى از چهار زن برتر در جهان است و
خداوند به او مباهات مى نمايد، و محمد صلى الله عليه و آله كه برترين
پيامبر الهى و خاتم ايشان است ، و فاطمه عليهاالسلام در دامان چنين پدر
و مادرى پاى بر عرصه گيتى مى گذارد و پرورش مى يابد. او از همان روز
اول كه چشمش گشوده مى شود و گوشش شنوا مى گردد و عرفان پدر و مادرش را
مى بيند و در هر روز و شب عبادت خالصانه و تضرع آن ها را به درگاه
ربوبى مشاهده مى كند و پدر را مى بيند كه در ميان شب بر مى خيزد و ساعت
هاى متمادى با خداى جهانيان به راز و نياز مى پردازد، و...
و هنگامى كه قوه درك اين كودك به كمال مى رسد، ادراك مى كند كه آن چه
از پدر و مادر خود مى بيند و مى شنود و آن چه پيامبر به آن عمل مى كند
و توصيه مى نمايد حق حقيقى است كه از عمق جان بر مى خيزد و در عمق دل
ها نفوذ مى كند، پس جز آن را بر خود نمى پسندد و پاى در جاى پاى پدر مى
نهد، و از اين روست كه فاطمه ، فاطمه مى شود و لياقت آن را پيدا مى كند
كه سيدة نساء العالمين من الاولين و الاخرين
خوانده شود.
پس بنابر عوامل تكوينى و تربيتى و خواست آگاهانه فاطمه است كه او را
شخصيتى متكامل و برخوردار از همه صفات عالى ، از آن جمله : زهد، ورع ،
عرفان و عبادت به بار مى آورد و الگوى كسانى مى سازد كه مى خواهند مقام
واقعى انسانيت را بشناسند و چنان باشند.
(33)
46 - شهادتين در بدو تولد
آدم عليه السلام پس از اكمال خلقت و نفخه روح عطسه كرد و تحميد
نمود، فاطمه زهرا عليهاالسلام پس از ولادت شهادتين گفت و يكان يكان از
فرزندان معصومين خود عليهم السلام را نام برده ، ياد فرمود.
(34)
47 - افضليت بر آدم (ع )
آدم عليه السلام به واسطه خوردن گندم از بهشت بيرون آمد، فاطمه
زهرا عليهاالسلام از ايثار قرص نان تمام جنات ثمانيه را متصرف گرديد و
سوره هل اتى در شاءن ايشان نازل گرديد.
(35)
48 - برترى بر ابراهيم (ع
)
حضرت ابراهيم عليه السلام را خداوند به شكر ياد فرمود، فاطمه
زهرا عليهاالسلام را به ذكر ياد فرمود: الذين
يذكرون الله قياما و قعودا.
(36)
49 - طالب رضاى حق
آدم عليه السلام از حضرت احديت تمناى منزلت و مكانت اوليه مى
كرد و از پروردگار خود تمناى بهشت مى نمود، ولى فاطمه زهراء
عليهاالسلام پيوسته رضاى خداى خود را مى خواست .
عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول .
(37)
50 - دو ركعت نماز احياگر
روايت است كه : روزى سيد انبياء صلى الله عليه و آله در مسجد
نشسته بودند كه جماعتى از بزرگان عرب و قريش خدمت آن بزرگوار شرفياب
شدند و عرض كردند: اى افتخار عرب ! ما را عروسى هست و دختر فلان را به
پسر فلان مى دهيم و آن ها از اشرافند و با شما نسبتى دارند، استدعا مى
كنيم كه فاطمه عليهاالسلام را در اين عروسى رخصت فرمايى كه مجلس ما
را مزين فرمايد به قدوم خود.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمودند: از
فاطمه طاهره مى پرسم : اگر اراده كند خواهد آمد.
اين را فرمود و تشريف به خانه بردند و فرمودند:
اى فاطمه و اى نور ديده من ! اكابر عرب جمع شدند و عروسى دارند و به
نزد من آمدند كه تو را به عروسى خود برند خواهى رفت يا نه ؟
فاطمه عليهاالسلام زمانى سر در پيش افكند، بعد از آن سر برآورد و عرض
كرد: اى پدر بزرگوار! ايشان كه مرا به عروسى
خواسته اند مقصود آن ها استهزاء است نسبت به من ؛ زيرا كه زنان قريش
همه با لباس هاى فاخر و جواهر زينت كرده اند و با كمال حشمت و تنعم
نشسته اند و مرا لباسى غير از چادرى و كهنه پيراهنى و كفشى كه چند جاى
او را وصله زده ام چيز ديگر نيست و با اين حال رفتن به آن جا غير شماتت
حاصلى ندارد.
چون رسول اكرم صلى الله عليه و آله از فاطمه عليهاالسلام اين كلمات را
شنيد، بسيار غمناك گرديد، در آن حال جبرئيل نازل شد و عرض كرد:
يا رسول الله ! حق تعالى سلام مى فرستد و مى
فرمايد فاطمه را با لباسى كه دارد به عروسى بفرست كه ما را در اين
حكمتى است .
رسول اكرم صلى الله عليه و آله پيغام حق تعالى را به فاطمه رسانيد، پس
آن مخدره شكر حق تعالى را به جا آورد و عرض كرد:
صدقنا و آمنا هر چه امر و حكم الهى است عين لطف و مرحمت است .
سپس حضرت صديقه عليهاالسلام برخاست و با جامه هاى كهنه خود به عروسى
تشريف برد، اما از جهت شماتت زنان قريش دلتنگ بود، فرشتگان هفت آسمان و
زمين سرنياز به درگاه بى نياز نهادند، عرض كردند:
باز خدايا! اين دختر پيغمبر آخرالزمان است كه او
را از جمله پيغمبران برگزيدى ، آيا او را دلشكسته مى نمايى ؟
خطاب از جانب رب الارباب به جبرييل شد كه دختر برگزيده ما را درياب و
آن چه بايد به جهت او مهيا كن .
پس امين وحى به شتاب تمام به جنت فردوس شتافت و براى او جامه هاى بهشتى
حاضر نمود و هنوز حضرت فاطمه عليهاالسلام هفت قدم از خانه بيرون ننهاده
كه صد هزار حورى ماه لقاگرد وى حاضر شدند و جبرئيل سر تا پاى فاطمه
طاهره را از سندس و استبرق بياراست و حوريان هر ساعت خاك قدم فاطمه را
به ديده مى كشيدند، چون فاطمه اين لطف و حشمت حق تعالى را نسبت به خود
ملاحظه كرد، به سجده شكر رفته و حق تعالى چندان از نور لطف خود روشنايى
و تجلى به فاطمه عليهاالسلام نثار كرد كه شرح آن ممكن نيست ، پس فاطمه
حمد و ثناى الهى مى كرد و مى رفت تا آن كه به خانه عروس رسيد، زنان
قريش به انتظام مقدم شريف فاطمه عليهاالسلام بودند كه ناگاه روشنايى و
نورى مشاهده كردند، چون برق كه عالم از آن روشن شد. مردم آن محله همگى
متعجب شدند كه اين روشنايى چيست . ناگاه آواز از حوريان برآمد كه هر كه
مى شنيد از خود بى خود مى شد و همه زنان از حسن صورت فاطمه عليهاالسلام
متحير شدند و عروس را تنها گذاشتند و به استقبال ايشان شتافتند. فاطمه
را ديدند كه صد هزار حور بهشتى با او خرامان مى آمدند و حوران عود و
عنبر مى سوختند و از بوى خوش ايشان جمله زنان مدهوش شدند، همه به يك
بار در قدم فاطمه افتادند و دست و پاى او را بوسيده و با تعظيم هر چه
تمامتر او را به خانه آوردند.
چون آن سيده زنان قرار گرفت ، حوريان گرد او صف زده بر روى هوا
ايستادند، به نحوى كه پاى هيچ كدام بر زمين نبود، زنان عرب از مشاهده
اين امر و عطرهاى بهشتى دم به دم مى افتادند و سجده مى كردند و عروس
نيز از كرسى درافتاد و بى هوش گرديد و بعد از ساعتى در آن بى هوشى مرد،
چون عروس را مرده يافتند همه فرياد واويلا برآوردند و به گريه و زارى
نشستند و عروسى به عزا مبدل شد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام از مشاهده آن حال بسيار دلتنگ گرديد، در آن حال
برخاست تجديد وضو نمود و دو ركعت نماز به جاى آورد، بعد از آن سر به
سجده نهاد و عرض كرد: ملكا! پادشاها! به عزت و
جلال بى زوال تو و به حرمت شرف طاعت بندگان خالص تو و به بركت محمد و
على كه برگزيدگان درگاه تواند كه اين عروس را زنده گردان !
هنوز حضرت فاطمه عليهاالسلام در مناجات بود كه عروس عطسه زد و از جا
برخاست و به دست حضرت فاطمه عليهاالسلام افتاد و عرض كرد:
السلام عليك يا بنت رسول الله ! تو و پدر تو بر
حقيد و خداى را كه شما پرستش مى كنيد بر حق است و كفارى كه راه بت
پرستى را گرفته اند بر باطلند.
گويند: در آن روز هفتصد مرد از كسان عروس و غير ايشان به شرف اسلام
مشرف شدند و اين مطلب در تمام شهر منتشر گرديد. پس فاطمه زهرا
عليهاالسلام مراجعت نمود به خانه و شرح آن واقعه را براى پدر بزرگوار
خود بيان نمود. رسول خدا صلى الله عليه و آله سجده شكر به جا آوردند،
سپس فرمودند: اى نور ديده ! از آن چه گفتى من
هزاران بيشتر و بهتر از حق تعالى اميد دارم .
51 - تابش نور از چادر
نماز زهرا(س )
اميرالمومنين عليه السلام از مرد يهودى مبلغى جو قرض گرفت ،
يهودى عرض كرد: بايد چيزى به رهن بگذارى ؟
آن حضرت چادر نماز زهرا عليهاالسلام را به رهن گذاشت و جو را گرفت و از
آن سوى يهودى چادر را به خانه برد و در اتاقى جاى داد، نيمه شب زن
يهودى براى حاجتى بدان اتاق رفت و نورى ساطع ديد كه شعشعه آن نور، چشم
را خيره مى كرد، دويد و شوهر را آگهى داد، مرد يهودى آمد و اين را ديد،
خاندان خويش را دعوت كرد، هشتاد تن يهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره
كردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه عليهاالسلام است ، همگان اسلام
آوردند و در بعضى روايات آمده كه نام يهودى زيد بود.
52 - شريك عبادت پروردگار
حضرت زهرا عليهاالسلام آنقدر به عبادت پروردگارش علاقه مند و
وابسته است كه در شب اول زندگانى مشتركش با على عليه السلام او را به
عبادت و نمازگزارى فرامى خواند و سه روز بعد از پيامبر از على عليه
السلام مى پرسد كه فاطمه چگونه همسرى است ، پاسخ مى دهد:
نعم العون على طاعة الله ؛
(38)
او بسيار مددكار و يارى كننده به عبادت و طاعت خداوند است .
53 - تفسير
حى على خيرالعمل
از امام صادق عليه السلام درباره معنى حى
على خيرالعمل سوال شد فرمودند: همانا عمل
خير عبارت از نيكى و محبت نسبت به فاطمه و فرزندان اوست .
و در روايت ديگرى آمده است :
عمل خير عبارت از ولايت فاطمه و اولاد اوست .
فصل دوم : نماز و خانواده
54 - توصيه اهل البيت به نماز
وقتى آيه و امر اهلك بالصلوة نازل
شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله همواره تا هشت ماه به در خانه على
عليه السلام مى آمد و مى فرمود: الصلوة رحمكم
الله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا؛
نماز، خدا رحمت تان كند، همانا خدا مى خواهد پليدى را از شما اهل بيت
دور نموده ، آن طور كه خود مى داند تطهيرتان كند.
(39)
55 - معنويت در خانه
فاطمه (س )
زندگى فاطمه زهرا عليهاالسلام سراسر نور و پر از معنويت بود. او
توانست در خانه كوچك و با تمام مشكلات به عرفان كامل برسد و به جايى
رسيد كه جبرئيل بر او نازل مى شد.
فاطمه عاشق عبادت بود، او در تسليم و اطاعت و در استقبال در عبادت چنان
به پيش رفت ، كه حتى بدن و سلامت خود را فراموش كرد.
امام باقر عليه السلام در شان عبادتشان فرمود:
كانت تقوم حتى تورم قدماها. در عبادت چنان قيام و ايستادگى كرد
كه پاهايش ورم كرده بود. و با اين حال اين عبادت را براى رشد مادى خود
انجام نمى دهد.
روزى رسول خدا به او فرمود: دخترم از خدا چيزى
بخواه كه جبرئيل از جانب خدا وعده اجابت داده است .
فاطمه عليهاالسلام عرض كرد: حاجتى جز توفيق در
بندگى خدا ندارم و آرزويم اين است كه ناظر جمال او باشم و به وجه كريمش
نظاره كنم . و خود در مناجاتش مى فرمود:
اسالك لذة النظر الى وجهك .
همسر او على عليه السلام و فرزندان او عاشق معبود بى همتا بودند.
خانه اى كه پر از نور نماز و قرآن و عبادت است ، آن خانه ارزشمند است .
حضرت على عليه السلام و فاطمه زهرا عليهاالسلام هر دو عاشقانه و
خالصانه عبادت مى كردند. اين طور نبود كه فقط على عليه السلام در نماز
غرق شود و تير را از پايش درآورند و متوجه نشود، بلكه فاطمه زهرا
عليهاالسلام نيز همچنان در محراب عبادت مى ايستاد كه از شدت ترس نفسش
به شماره مى افتاد.
امروز بايد زن و شوهر اقتدا به اين زوج ملكوتى بكنند، هر دو در نماز به
معراج برسند، عرفان و معنويت و سير و سلوك براى هر دو لازم است .
پس خانه اى كه اين دو زوج گرامى با آن عظمتى كه هر كدام در نزد
پروردگار دارند، معلوم است كه آن خانه چه ارزش و فضيلت معنوى را داراست
. خانه اى كه فاطمه زهرا عليهاالسلام در آن سكونت داشت آن قدر داراى
قداست و روحانيت و فضيلت هاى ربوبى بود كه علامه مجلسى از انس بن مالك
، و بريره نقل مى كند: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اين آيه
را خواند:
فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح
له فيها بالغدو و الاصال
(40)
در خانه هايى (مانند معابد و مساجد و منازل
انبيا و اوليا) خدا رخصت داده كه آن جا رفعت بايد و در آن ذكر نام خدا
شود و صبح و شام تسبيح و تنزيه ذات پاك او كنند.
مردى برخاست و سوال كرد: يا رسول الله ! اين خانه ها كدامند؟
فرمود: خانه هاى انبيا، سپس ابوبكر برخاست و پرسيد: اى رسول خدا! آيا
اين خانه (اشاره به خانه على و فاطمه نمود) نيز از همان خانه هاست ؟
فرمود: آرى و از برترين آنان است .
و ابن عباس گويد: در مسجد پيامبر بوديم كه قاريى آيه
فى بيوت اذن الله ... را تلاوت كرد.
پرسيدم : اى رسول خدا! اين خانه ها كدام خانه ها هستند؟
فرمود: خانه هاى انبيا و سپس به دست خويش به خانه فاطمه زهرا
عليهاالسلام اشاره فرمود.
(41)
56 - عبادت در كودكى
يكى از محورهاى اساسى كه حضرت زهرا عليهاالسلام بدان توجه و
تاكيد داشتند بعد پرستش و گرايش فرزندان به انجام تكليف عبادى و الهى
بود. آن حضرت شوق بندگى و خضوع در برابر معبود را از همان دوران كودكى
در جان فرزندان خود تقويت نموده و آنان را چنان تربيت كرد كه بهترين
كارها را عبادت خداوند دانسته و از آن بالاترين لذتها را مى بردند.
دخت گرامى رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر اين مطلب تاكيد داشت كه
بچه ها را از كوچكى به انجام عبادت فرا خواند و آنان را به خدا پيوند
دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را دركام آنان بيفشاند تا انجام
تكليف براى آنان نه تنها رنج و مشقتى نداشته باشد بلكه با شوق و اشتياق
به استقبال آن بروند.
بر اين اساس فاطمه عليهاالسلام فرزندان خود را حتى به شب زنده دارى
عادت ميدادند. البته او شيوه تربيت را به خوبى مى دانست و به گونه اى
برخورد مى كرد كه در حد توان و استعداد فرزندان باشد.
57 - كار منزل و عبادت
حضرت فاطمه عليهاالسلام در خانه على عليه السلام بچه دارى مى
كند و آب مى كشد و آسياب مى نمايد و غذا درست مى كند و زحمات زيادى را
به تنهايى تحمل مى كند، ولى عبادت و شب زنده دارى و در محراب مخصوص
خودش راز و نياز و دعا براى مومنين و پيروزى اسلام و سرفرازى مسلمين را
هم فراموش نمى كند، سرور زنان عالم با آن كه در منزل خسته و رنجور مى
شود، ولى وقتى كه على عليه السلام به خانه مى آيد، آن چنان چهره بشاش و
شادابى دارد كه وقتى چشم مباركش به چهره زيبا و نورانى زهرا
عليهاالسلام مى افتد همه خستگى و ناملايمات و رنج هاى او برطرف مى شود
و مثل اين كه على عليه السلام هيچ ناراحتى نداشته است .
(42)
58 - تشويق فرزندان به
عبادت
بسيار مى شد كه با مناجات ها و گريه هاى شبانه مادر، بچه ها از
خواب بيدار مى شدند. امام حسن عليه السلام مى گويد: در يك شب جمعه ديدم
مادر در محراب عبادت ايستاده و تا طلوع صبح در ركوع و سجده بود و همه
را دعا مى كرد. گفتم : مادرم ! چرا براى خود چيزى نخواستى ؟
گفت : پسرجانم ! اول همسايه بعد خودت .
زهرا عليهاالسلام در هنگام غروب نمى گذاشت بچه ها بخوابند و اگر در
خواب بودند آن ها را بيدار مى كرد كه آن وقت ، وقت استجابت دعاست . و
همچنين در شب هاى قدر آن ها را با غذاى سبك دادن بيدار نگاه مى داشت .
او بچه ها را زياد به ياد رسول الله صلى الله عليه و آله مى انداخت و
به سفارش پدرش بچه ها را دسته گل مى دانست و آن ها را براى ياد گرفتن
قرآن و دعا به نزدش مى فرستاد.
(43)
59 - بيدار كردن كودكان
براى عبادت
حضرت زهرا عليهاالسلام در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان كودكان
خود را به بيدارى و نخفتن وادار مى كرد. ممكن است كسى تعجب كند كه او
چگونه بچه ها را به اين كار كه حتى براى اشخاص بزرگ هم زحمت دارد فرا
مى خواند.
حضرت در روز بچه ها را مى خوابانيد تا كاملا استراحت كنند و غذاى كمترى
به آنان مى داد تا بدين گونه زمينه و موقعيت بهتر و مطلوب ترى از نظر
جسمى و روحى براى شب زنده دارى داشته باشند. او به حدى در اين كار جدى
و قاطع بود كه نمى گذاشت احدى از اهل خانه خوابش ببرد و مى فرمود:
محروم است كسى كه از بركات شب قدر محروم بماند.
گويا فاطمه عليهاالسلام مى خواهد از دوران كودكى در قلب پاك فرزندان
خود جمال خدا را به تجلى ، و جان و زبانشان را به حلاوت و شيرينى عبادت
آشنا كند و محبوب راستين را به آنان نشان دهد تا در جوانى جذب جلوه هاى
دروغين نشود. اين روش تربيتى فاطمه عليهاالسلام به عنوان يك سنت بسيار
پسنديده و قابل اجرا در گفتار امامان معصوم عليهم السلام نيز به چشم مى
خورد.
از جمله امام صادق عليه السلام فرمودند: زمانى كه كودك به سن شش
سالگى رسيد او را به نماز و چنان چه تحمل گرفتن روزه را داشت ، او را
به انجام آن وادار نماييد.
فصل سوم : خوف فاطمه زهرا عليهاالسلام از خداوند
60 - خوف و خشيت فاطمه (س )
زمانى كه اين آيه شريفه بر پيامبر (ص ) نازل شد:
و ان جهنم لموعدهم اجمعين لها سبعة ابواب لكل
باب منهم جزء مقسوم ؛ ميعادگاه همه آنهاست ! هفت در دارد، و
براى هر درى ، گروه معينى از آن ها تقسم شده اند!
(44)
رسول خدا (ص ) با شنيدن اين آيه به شدت گريه كرد؛ به گونه اى كه از
گريه آن حضرت ، اصحاب نيز گريستند، هرچند كسى نمى دانست جبرئيل چه چيز
بر او نازل كرده است و كسى نيز نمى توانست در آن حال با رسول خدا(ص )
سخن بگويد. چون پيامبر صلى الله عليه و آله از ديدن فاطمه (س ) خوشحال
مى شد، برخى از اصحاب به سراغ آن حضرت رفتند (تا با آمدنش گريه رسول
خدا صلى الله عليه و آله تمام شود) آن ها فاطمه (س ) را در حال آسياب
كردن جو يافتند كه مى فرمود: آن چه نزد خداست برتر و ماندگارتر است ؛
بر او سلام دادند و جريان گريه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را به
عرض او رساندند.
حضرت زهرا(س ) به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و گفت : پدر
جان ! فدايت شوم ، چه چيز باعث گريه تو شده است ؟
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله آياتى را كه جبرئيل عليه السلام
بر وى نازل كرده بود، قرائت فرمود.
صديقه طاهره (س ) چون آيات عذاب را شنيد، با رو به زمين افتاد، در حالى
كه زير لب زمزمه مى كرد: واى ! واى بر كسى كه داخل آتش جهنم گردد.(45)
61 - خوف در نماز
يكى از خصوصيات ويژه در نماز و عبادت حضرت فاطمه عليهاالسلام
خوف و خشيت وى بوده است .
ابومحمد ديلمى در ارشاد القلوب روايتى را در اين باره نقل نموده و
گويد:
كانت فاطمة تنهج فى صلواتها من خوف الله ؛
(46)
و روايت شده كه حضرت فاطمه عليهاالسلام به هنگام نماز نفسش به شماره مى
افتاد.
سبب اين حالت كه در نماز و دعا براى فاطمه عليهاالسلام پيش مى آمد
خوف و خشيت وى از حضرت بارى تعالى بوده
است .
ممكن است پرسيده شود كه : خوف از چه چيزى ؟
مگر حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام ، معصوم نبوده و آيه تطهير در شان او
نازل نشده است ؟ پس كسى كه خداوند او را از معاصى و پليدى ها تطهير
نموده گناهى از او صادر نمى شود، چرا بايد خائف و ترسان باشد؟
در پاسخ گوييم : خوف اسباب متعدد دارد، گاهى به سبب گناه و سوء عمل است
و اين كه فردى مى داند در محضر كسى ايستاده كه او را به دليل گناهش
مجازات خواهد كرد و گاهى منشاء خوف ، اطلاع و يقين نسبت به نقص خود و
كمال معبود است ، و ناقص وقتى خود را در محضر كامل بيند، البته نفسش به
شماره مى افتد، رنگش متغير مى شود و حتى غش به او دست مى دهد.
در روايتى آمده است : كان اميرالمومنين عليه
السلام اذا اخذ بالوضوء يتغير وجهه من خيفة الله ؛
على عليه السلام هرگاه وضو مى ساخت ، رنگ چهره اش از خوف الهى تغيير مى
كرد.
و در روايت ديگرى آمده است :
امام حسن مجتبى عليه السلام هرگاه سجده شكر را به جاى مى آورد از خشيت
و خوف مقام ربوبى حالت غش به او دست مى داد.
و در روايت ديگر، درباره امام حسن عليه السلام آمده است :
امام وقتى از وضو فارغ مى گرديد، رنگ چهره اش تغيير مى كرد، هنگامى كه
از وى درباره علت اين حالت سوال كردند، فرمود:
حق آن است كه وقتى در برابر كسى چون (پروردگار
عالميان ) مى ايستيم رنگ از چهره ما پريده باشد.
و شبيه اين روايات را درباره ساير امامان شيعه عليهم السلام و صديقين
نيز نقل نموده اند: در روايتى آمده است كه :
از امام سجاد عليه السلام پرسيدند: چرا وقتى براى وضو حاضر مى شويد رنگ
چهره شما زرد مى گردد؟ فرمود: چه ميدانيد كه به
حضور چه كسى مى روم !
بنابراين معلوم مى شود كه علت خوف و خشيت حضرت فاطمه عليهاالسلام معرفت
تمام نسبت به خداوند متعال مى باشد.
حال اگر كسى بگويد: جايگاه خوف و خشيت در قلب است ؟ گوييم : امام
مومنان على بن ابى طالب عليه السلام در اين باره گويد:
بنده خداوند طعم ايمان را وقتى مى چشد كه داراى
خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجاى او صحيح و كامل باشد، اثر آن ، در جسد
و عمل مومن ديده مى شود.
(47)
62 - خشيت زهرا (س )
خشيت آن حالتى است كه عارض مى شود بر اولياء خدا هنگامى كه نفس
ايشان متوجه عظمت و جلالت و هيبت ذات احديت مى شود، در آن وقت اين
حالت او را دست مى دهد كه مبادا حاجبى بين محبوبش پيدا بشود و اين حالت
حاصل نمى شود مگر از براى كسى كه مطلع بر عظمت كبريايى بوده باشد و لذت
قرب را چشيده باشد، از اين جهت خداى تعالى مى فرمايد:
انما يخشى الله من عباده العلماء. پس
خشيت خوف خاصى است كه گاهى اطلاق خوف بر او مى شود.
پس بايد دانست كه خوف فاطمه زهرا عليهاالسلام و سائر ائمه هدى عليهم
السلام از اين سنخ است نه آن كه به واسطه اين است كه كوچكترين معصيتى
از آن ها سرزده باشد، ترك اولى هم از آن ها سر نمى زند.
63 - لقب تقيه
شريف ترين لقب حضرت زهرا عليهاالسلام تقيه مى باشد، به معناى
كسى كه از خدا بترسد و خدا را حاضر داند و از گناهان دورى و پرهيز كند.
فاطمه زهرا عليهاالسلام عين و خود كلمه تقوى است و هيچ يك از زنان عالم
همانند آن حضرت خوف و خشيت از خداوند را نداشت ، عارفين گفته اند:
همه خير دنيا و آخرت در يك كلمه جمع شده و آن
كلمه تقوى مى باشد.
(48)
فصل چهارم : نماز شب فاطمه زهرا عليهاالسلام
64 - شب زنده دارى فاطمه
حسن مثنى ، حضرت امام حسن عليه السلام ، نزد عموى خويش ، حضرت
امام حسين عليه السلام براى خواستگارى يكى از دخترانش (فاطمه يا سكينه
) آمد.
امام حسين عليه السلام به او فرمودند: فاطمه را براى تو اختيار مى كنم
، زيرا شباهت بيشترى به مادرم فاطمه ، دختر رسول خدا صلى الله عليه و
آله دارد. او در ديانت ، تمام شب را بيدار بوده و روز را روزه مى گيرد
و در شكل و جمال شبيه حورالعين است . و اما سكينه ، استغراق با خدا بر
او غلبه داشته و شايسته نيست كه با مردى ازدواج كند.
(49)
65 - مواظبت بر نماز شب
در كودكى
حضرت فاطمه عليهاالسلام انس با كسى نمى گرفت جز حضرت رسول صلى
الله عليه و آله شب و روز خود را به مراحم آن بزرگوار مشغول مى نمود،
حتى در روز روزها و قيام ليالى مراقبت و مواظبت فوق العاده مى كرد و بر
عبادات و طاعات اقبال و اهتمام چنان مى نمود كه زنان زمانش متحير
بودند كه فاطمه با اين كمى سن چگونه تحمل مشقت هاى زياد صعبه كه خارج
از عادت بشر است مى نمايد.
66 - تهجد زهرا(س )
جميع بن عمير از عمه اش روايت كرده كه گفت :
از عايشه پرسيدم : چه كسى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله محبوب تر
از همه بود؟
عايشه گفت : فاطمه .
گفتم : من درباره مردان سوال كردم .
گفت : شوهرش ، به خداوند سوگند، هيچ چيز مانع نمى شد از اين كه در
روزها روزه دار، و در شب ها متهجد باشد و چيزى را بگويد كه خداوند آن
را دوست مى دارد و به آن راضى مى شود.
67 - نماز در شب زفاف
سوره الم سجده آيه 16 تتجافى جنوبهم عن
المضاجع يدعون ربهم خوفا و طمعا و مما رزقنا هم ينفقون .
يعنى شبها هنگامى كه همه مردم در خواب خوشند از
بستر خواب پهلو جدا نموده و بر پا براى عبادت ايستند و پروردگارشان را
بخوانند و نماز كنند و از روى بيم از عذاب آخرت و اميدوارى به ثواب و
تفضلات الهى در آن عالم و از آن چه ما به آن ها داده ايم از مال و ساير
نعمت ها به ديگران بخشش بنمايند.
اين آيه در شب زفاف فاطمه عليهاالسلام نازل گرديد، حضرت امير عليه
السلام مى فرمايد: در شف زفاف زمانى نگذشت كه فاطمه زهرا عليهاالسلام
برخاست و چراغ را خاموش كرد از شدت حيا و حجاب ، اسماء گفت : چندان نور
از جمال آن دو بزرگوار تابنده و درخشنده بود كه خانه روشن و منور
گرديد، حضرت امير فرمود: در دفعه اول چون بر رخساره زهرا نظر انداختم ،
هيبتى در دل من قرار گرفت كه گويى رسول خدا را ديدم و آن مخدره در حسن
صورت و استقامت قامت و راه رفتن و سخن گفتن شبيه ترين مردم به پدر
بزرگوارش بود، آن گاه اسماء گويد: حضرت امير از فاطمه اذن خواسته تا به
جهت اداى شكر نعمت پروردگار به نماز و ذكر و دعا مشغول شود، فاطمه زهرا
اذن داد و خود نيز مشغول به نماز گرديد و از براى احياء آن شب آيه
مذكور نازل گرديد.
68 - ميراث حضرت زهرا(س )
حضرت زهرا عليهاالسلام شب ها را نماز مى خواند تا نزديك طلوع
آفتاب و دعا به مومنين و مومنان مى كرد ذريه او هم اين ميراث را داشته
اند.
(50)
69 - طلب حاجت در نماز شب
در روايتى آمده است : روزى حضرت زهرا عليهاالسلام از رسول خدا
صلى الله عليه و آله تقاضاى انگشترى نمود، رسول خدا صلى الله عليه و
آله اين مربى بيدار و هشيار، براى آن كه به دخترش درس هميشگى بدهد، در
جواب اين در خواست عادى او فرمود: نمى خواهى تو را به بهتر از انگشتر
راهنمايى كنم ؟ آن گاه ادامه داد: امشب پس از نماز شب خواسته ات را از
خدا بخواه ، ان شاء الله به آن خواهى رسيد.
زهرا عليهاالسلام نيز همان گونه كه پدر گفته بود، پس از نماز شب حاجتش
را از خدا طلبيد، به ناگاه هاتفى ندا سر داد: فاطمه آن چه از من
خواستى اجابت شد، سجاده خود را كنار بزن .
زهرا عليهاالسلام در دم ، سجاده را كنار زد، انگشترى گرانبها از ياقوت
يافت ؛ بسيار مسرور گشته و در حالى كه آن را به انگشت نموده بود
خوابيد. در رويا ديد در بهشت است ، در مقابل سه قصر زيبا كه در بهشت
مانندش را نديده بود. پرسيد: اين قصرهاى بى نظير از آن كيست ؟
گفتند: از براى فاطمه دختر محمد صلى الله عليه و آله با خوشحالى داخل
يكى از آن قصرها شد، در آنجا تختى را ديد كه تنها سه پايه داشت . با
تعجب پرسيد: پس پايه ديگر تخت چه شده ؟
گفتند: صاحبش در دنيا از خداوند انگشترى تقاضا نموده ، از اين رو يكى
از اين پايه ها به صورت انگشترى براى او درآمده است .
و اين پايان خواب بود و شروع درسى بزرگتر براى زهرا عليهاالسلام از اين
رو صبح اول وقت خود را به پدررسانيد و نگران و محزون خواب خود را تعريف
كرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله هوشيار و آگاه از قبل چنين صحنه اى
را پيش بينى مى كرد و گويا منتظر دخترش بود، فرمود:
دنيا براى شما نيست ، آن چه براى شماست سراى
ديگر است ، و وعده گاه شما بهشت است ، دنيا فريبنده اى گذرا بيش نيست
.
آن گاه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: فاطمه جان ! انگشتر را در
زير سجاده بگذار.
او نيز همين كار را كرد و همين كه بر روى سجاده اش خوابش برد در رويا
ديد كه داخل همان قصر در بهشت شده ، اما اين بار تخت چهارپايه دارد. در
حيرت بود كه ندا رسيد: صاحبش انگشترى را پس فرستاد و پايه هاى تختش هم
كامل شد. زهرا از خوشحالى از خواب بيدار شد.(51)
فصل پنجم : انس فاطمه زهرا عليهاالسلام با قرآن
70 - خواندن قرآن در خانه
فاطمه زهرا با قرآن مانوس بود.
سلمان مى گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله مرا براى كارى به خانه
فاطمه فرستاد، به در خانه كه رسيدم ، صداى زهرا را كه در درون خانه
قرآن مى خواند شنيدم .
(52)
71 - قرآن خواندن زهرا(س
)
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سلمان را نزد فاطمه عليهاالسلام
فرستاد.
سلمان مى گويد: من بر درب خانه ايستاده و سلام كردم ، و شنيدم كه فاطمه
عليهاالسلام در داخل خانه مشغول تلاوت قرآن است و آسيا مى چرخيد، در
حالى كه كسى در آن جا نبود...و سلمان - رحمة الله عليه - در آخر روايت
مى گويد:
وقتى اين مطالب را به عرض رسول خدا صلى الله عليه و آله رسانيدم ، وى
تبسمى كرده فرمود: اى سلمان ! همانا خداوند
متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ايمان مملو نموده است ، لذا وى
بدون دغدغه مشغول عبادت پروردگار مى باشد، پس خداوند ملكى به نام
زوقابيل را مامور نموده تا آسيا را بگرداند و خداوند كارهاى دنيا و
آخرت فاطمه را عهده دار شده و او را كفايت مى نمايد.
(53)