داستانهايى از پوشش و حجاب

على ميرخلف زاده

- ۲ -


حجاب و آرامش 
بنابر اين ، روشن است كسانيكه زنان را به بى حجابى دعوت مى كنند، در حقيقت آنان را به تبهكارى خوانده و آنان را به قربانگاه مى كشانند و مى خواهند شرافت و عفّت را از آنان سلب كنند، و به اسم شعارهاى پوچ و سخنان باطل ، عظمت و احترام را از آنها بگيرند.
خواننده محترم : اگر ميخواهيد به درستى سخن من پى ببريد، از بزرگسالان خود، از پدران و اجداد خود، كه گذشته را بخاطر دارند بپرسيد: آيا اين جنايات و حوادث ، دختر ربائى و تجاوز، در آن زمانها وجود داشته يا نه ؟
طبعا پاسخ اين سوال منفى خواهد بود.
اين جنايات و حوادث از كجا بوجود آمده است ؟ مى گويند: در اثر عوامل گوناگونى كه مهمترين آنها بى حجابى و بدحجابى و بى بند و بارى است به وجود آمده . آرى پاسخ صحيح همين است .
از ساكنان دهكده هاى كوچك كه تا بحال به اسلام و ايمان و حجاب اسلامى پاى بند هستند سوال كنيد، و اگر مى خواهيد تحقيق و بررسى كنيد: آيا دختر ربائى و تجاوز به بانوان چنانكه در شهرها اتفاق مى افتد در دهكده هاى شما نيز واقع مى شود؟
طبعا مى گويند: نه اتفاق نمى افتد، زيرا اجتماع ما پيوسته پاى بند به اسلام و دستورات حكيمانه آن مى باشد.(35)
بى حجابى يا بد حجابى يعنى بدبختى و نكبت و گرفتارى 
دشمنان اسلام پس از بررسيهاى طولانى ، راه و نقشه و روشهاى گوناگونى براى نابود كردن تدريجى اسلام و مسلمانان ترسيم نموده اند.
يكى از مهمترين راه هاى شيطانى كه بدين منظور بكار گرفته اند: دعوت به فساد و بى حجابى است ، كه زير پوشش شعارهاى جلوه دار، و ماسكهاى قلّابى و تبليغات باطل ، از آن ترويج مى كنند.
مثلا: بنام هنر از فساد تبليغ مى كنند، و به اسم پيشرفت ، مردم را به گناه مى كشانند، و بعنوان تمدّن و با اسم آزادى خواهى ، آنان را به هرزگى و بى بند وبارى و اعمال زشت دعوت مى نمايند.
متاءسفانه بسيارى از زنان و مردان مسلمان ، در برابر اين شعارهاى فريب خورده و بدنبال اين سخنان مسموم كه ذلّت و بدبختى براى آنان ببار مى آورد، راه افتاده اند.
و با لباس ارزنده اسلامى (يعنى حجاب ) مخالفت نموده و از آشيانه ايمان و شرف بيرون آمده ولباسهاى بيگانگان را كه از كشورهاى بى دين شرق و غرب وارد مى شود به تن كرده اند.
و حتى عده اى از مردم مسلمان هم با اين تبليغات سوء و زهر آلود گول خورده اند، تا حدّى كه زنان خويش را به بى حجابى وادار نموده اند كه طبعا اين عمل خطرات وحشتناكى همراه دارد.
زنى از شوهر خود كه او را وادار به روى باز در بيرون از خانه كرده بود شكايت مى كرد.
آرى اينها نمى فهمند آن كسانيكه در غرب يا شرق ، به اشاعه بى حجابى دامن ميزنند، خواهان فساد و تباهى در جامعه پاك مسلمانان هستند.
آنها مى خواهند كشورهاى جهان بويژه كشورهاى اسلامى عزيز را به بدبختى و گرفتارى و بى عفتى بكشانند آنها مى خواهند با دود تمدّن جديد، چشم ملّت هاى مسلمان را كور كنند، و آنها را به لجن بكشانند.
آرى همينطور مى شود كه هدف استعمار و دشمنان اسلام تحقق مى يابد.
و جامعه اسلامى در گودال پستى و انحطاط سقوط مى كند، و اجتماع پس از آنكه پاك بود بصورت اجتماعى فاسد و متلاشى در مى آيد و جناياتى از قبيل زنا، تجاوز، سقط جنين و كورتاژ رواج مى يابد.
بى حجابى يا بد حجابى باعث سقط جنين 
اسقاط جنين (كورتاژ) و قطعه قطعه كردن آن با آلات گوناگون يكى از مفاسد بى حجابى يا بدحجابى مى باشد. روشن است كه زن بى حجاب يا بدحجاب ، بسيارى از اوقات تحت فشار جوانان بى پروا قرار ميگيرد و طعمه دست آنها مى گردد و او را مورد تجاوز قرار داده و شرافت و احترام او را از بين مى برند. در نتيجه زن از راه نامشروع باردار مى شود و براى اينكه راز آن عمل زشت و پليدش فاش نشود ناچار مى گردد جنين را سقط كند. آمار كورتاژ، در كشورهاى غربى كه بى حجابى بسيار است هولناك است و روز به روز در افزايش است .
در گزارش ويژه اى آمده است :
در لندن آمار سقط جنين از سال 1969 تا سال 1970 از 50 هزار به 83 هزار رسيده .
و در سال 1971 آمار مزبور به 200 هزار مسطور گرديده
و اين نسبت در فرانسه افزايش يافته بطورى كه در هر 200 نوزاد 46 تا 143 آن سقط جنين بوده .
و در شوروى در هر سال شش ميليون سقط جنين دارد حالا كه بدتر است .(36)بى حجابى يا بدحجابى باعث (37)بيمارى هاى خطرناك
يكى از مفاسد بى حجابى ، فساد اخلاق جوانان و گرايش ايشان به انحراف جنسى مى باشد. زنى كه با بى حجابى و خود نمائى به بازار و خيابان مى آيد اگر جوانى كه در مرحله ديوانه كننده غريزه جنسى قرار دارد او را ببيند، آيا فكر كرده ايم به سر آن چه خواهد آمد؟
طبعا غريزه جنسى در او تحريك مى شود، و در صدد برميآيد كه به هر وسيله اى غريزه خود را اشباع كند. او اگر متدين و معتقد به اسلام نباشد به استمناء، لواط، زنا، تجاوز به ناموس ديگران پناه مى برد و اين جنايات ، گذشته از آنكه مخالف دين خدا و حكم خداست ، باعث بيماريهاى خطرناك و پيش آمده هاى ناگوار مى شود.
حتى در گزارشى آمده است كه در آمريكا تعداد بيمارستانهايى كه اختصاص به امراض جنسى دارد به 650 بيمارستان مى رسد
و شكّى نيست كه آن زن بى حجاب كه باعث انحراف جوانان مى شود، در جرم ، كيفر و عذاب آنها شريك است ، زيرا او بخاطر خودنمائى و هرزگى خود، غريزه جوانان را تحريك كرده است ، وآنان را روانه فساد كرده است .
اين در صورتى است كه جوان ، متدّين نباشد، ولى اگر متّدين و معتقد به اسلام باشد، غريزه جنسى را در درون خود فرو مى نشاند، و با تمايلات خود مبارزه مى كند. و به خدا پناه مى برد، و هرگونه رنجى را در اين زمينه متحّمل مى شود. (و اى بسا به ناراحتيهاى روانى مبتلا مى شود).
در اين صورت نيز زن بى حجاب مسئول است ، زيرا او باعث آزار اين جوان شده ، و گناه كيفر آن را بعهده گرفته است .(38)
بى حجابى يا بد حجابى عامل خودكشى ها 
در كشورهايى كه قانون حجاب رعايت نمى شود، افزايش روزافزون بيماريهاى روانى بخوبى مشهود است .
پرفسور سيمورهالك مدير قسمت روانى دانشگاه ويسكونيسن مى گويد: فقط در اين دانشگاه سالانه بيش از 800 دانشجو به كلينيك بيماريهاى روانى مراجعه مى كنند. نه تنها من و همكارانم بلكه اكثر روان شناسان دانشگاه هاى آمريكا از وضع روحى نسل جديد آمريكا دچار وحشت شده اند.(39)
توماس اكمبس مى گويد: لذت هاى جسمانى در اوّل كار به ما لبخند مى زند ولى عاقبت نيش زهر آلود خود را در روح ما فرو برده و هلاكمان مى كند.(40)

غنچه به باغ ايمن است تا بود اندر حجاب
آفت جان و دل است ، چهره عيان داشتن
آمار وحشتناك خودكشى ها در غرب نيز نشان دهنده ميزان اختلالات روانى موجود در غرب مى باشد.
بنابر نوشته ديل كارنگى روان شناس مشهور آمريكائى در آلمان سالانه ده هزار نفر خودكشى كرده اند.
البته اين رقم جدا از 13000 نفرى هستند كه نجات يافته اند.
در فرانسه نيز سالانه 35 هزار نفر دست به خودكشى مى زنند.(41)
طبق آمار يونسكو در هر دقيقه يك نفر در آمريكا در صدد خودكشى برمى آيد.(42)
بنابر اين به نمايش گذاشتن اندام يا زيورهاى خويش در زنان نه تنها علامت يك بيمارى روانى محسوب مى گردد بلكه بيمارى زا نيز بوده و امراض روانى ، در ديگران ايجاد خواهد نمود.(43)
اينها نشان دهنده گوشه اى از مسائل روانى فساد است . اى اهل عقل عبرت بگيريد.
آژيرهاى خطر 
بعضى از كوته فكران خيال مى كنند كه اگر فرهنگ برهنگى رواج پيدا كند كم كم بصورت عادى در مى آيد و ديگر افراد تحريك نمى شوند. از نظر جنسى شايد چنين باشد ولى عطش روحى با افزايش مناظر تحريك آميز نه تنها كاهش نمى يابد، بلكه بطور مدام افزايش خواهد يافت ، اگر چنين بود، در غرب آزادانه تجاوزات جنسى تحقق نمى يافت ، ولى بنابه نوشتهPlaintruth ح تجاوز به عنف از هر 34 دقيقه يك فقره ، به 14 دقيقه رسيد و طبق نوشته مجلّه آمريكائى نيوزويك هر سال دهها هزار كودك در اروپا مورد تجاوز جنسى و سوء استفادهاى ديگر قرار مى گيرند.(44)
تنها در تركيه كه 98 مردم آن مسلمان هستند، ولى فرهنگ غرب در آن گسترش پيدا كرده با آنكه طبق آمار شهربانى كل آن كشور 605 مركز فحشاء رسمى موجود بوده ، و 565 مركز غير قانونى فحشاء كشف و سيزده هزار و ششصد و هفتاد و يك زن بدكاره مورد تعقيب قرار گرفته ، 209 دختر مورد تجاوز جنسى قرار گرفتند.(45)
طبق آمارگيرى در انگلستان 41 زنان 16 تا سى ساله از اينكه احتمالاً مورد تجاوز قرار گيرند هميشه و بطور دائم بسيار نگران هستند، بيش از 11 زنان انگليس معتقدند كه بهر حال يكروزى از سال مورد تجاوز قرار خواهند گرفت ، 4 زنان از آژيرهاى هشدار دهنده ، تجاوز جنسى استفاده مى كنند و 7 زنان كلاسهاى دفاع از خود ديده اند.(46)
اين آمار بخوبى اثبات مى كند كه فرهنگ فساد و بى حجابى خود عامل تحريك و تجاوز به عنف است نه موجب عادى شدن آن .
بدحجابى و قتل 
مردى به مهمانى رفته بود، پس از صرف نهار، صاحب خانه براى كارى بيرون رفت ، مرد مهمان از اين فرصت استفاده كرده ، پس از انجام عمل منافى عفت با همسر ميزبان ، او را كشت .
بعد از دستگيرى از او سئوال شده بود كه چرا اين جنايت زشت و شنيع را انجام دادى ؟
او در پاسخ گفت :
من شب گذشته در مجلس عروسى بودم ، كه خانمى را با لباسهاى جلف و چهره اى زيبا و موهاى آنچنانى ديدم و دلباخته او شدم ، ديگر نتوانستم خود را كنترل كنم طرح دوستى ريختم و سر انجام چنين تصميم گرفتم .(47)
خانم عزيز، اين جنايت به خاطر خودنمايى و جِلْوه گرى و بى حجابى شما است كه به وجود آمده . پس وقتى اسلام آيين حجاب را متذكّر مى شود، آن را با كمال ميل قبول كن كه به سرنوشت داستان فوق دُچار نگرديد.
خُب ، اين سزاى زن بى حجاب در دنيا است و در آخرت هم به عذاب دردناك گرفتار مى گردد.
بدحجابى و كشتار 
جوانى را كه متهم بقتل بود دستگير كردند و از او سئوال كردند كه چرا چنين عمل شنيع را بوجود آوردى ؟
گفت : جوانى عذب بودم كه با هزار زحمت ديپلم را گرفتم و وارد دانشگاه شدم در آنجا چشمم به دختران بد حجاب زيادى بر مى خورد كه با آن زيبايى در حياط و كلاس دانشگاه قدم مى زدند با هم مى خنديدند و اصلا رعايت هيچ چيزيى را نداشتند.
من هم جوان و عذب كم كم با آنها طرح دوستى ريختم و با لطايف الحيلى يكى از آنها را فريب دادم كه مى خواهم با شما ازدواج كنم و بعد از مدتها كه با هم دوست بوديم ، يك روز او اظهار داشت كه من حامله هستم و بايد مرا بگيرى .
من كه وضعم مناسب نبود به او قول امروز و فردا مى دادم تا اينكه يك روز كارمان به مشاجره و آبروريزى كشيد با او گلاويز شده وقتى كه به خود آمدم متوجه شدم او را خفه كرده ام و او مُرده است .
تمثيلات حجاب 
غنچه تا غنچه است در حجاب است ، هيچ كس هوس چيدن آن را نمى كند. اما همينكه حجاب را كنار نهاد و باز شد، آنرا خواهند چيد. وقتى كه چيدند چند روزى هم ممكن است در جاى مناسب قرارش دهند. اما ديرى نمى پايد كه پژمرده و پرپر مى شود و آن را در سطل زباله مى ريزند.
خواهران باحجاب هم همچون غنچه اند، هيچ كس دست طمع و تصرف ، به سمت آنها دراز نمى كند.
اماّ همينكه اين حجاب را كنار گذارند مورد طمع ديگران واقع خواهند شد.(48)
رمز زيبايى 
تا زمانيكه سرشيشه عطر بسته است ، عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود،ولى به محض اينكه چند ساعتى سر شيشه عطر برداشته شود عطر داخل آن مى پَرد و تنها شيشه خالى بدون عطر مى ماند و كسى بدان ميلى ندارد.
حجاب همانند سرشيشه عطر است كه بوى خوش و زيبايى و حلاوت و طراوت زنها را حفظ مى كند و با برداشتن حجاب ، آن زيبايى و حلاوت از بين مى رود. رمز زيبايى زنهاى مسلمان هم همين حجاب است .(49)
سيم خاردار 
شما چرا به دور خانه هايتان ديوار مى كشيد و بر روى ديوارها سيم خاردار نصب مى كنيد؟ اگر دربهاى خانه تان چوبى باشد، چرا آهنى مى كنيد و اگر ديوارها كوتاه باشد چرا بلند مى كنيد؟ آيا اينها همه براى راحتى يا ناراحتى شماست ؟
حجاب همچون ديوار خانه و همچون سيم خاردار است ، حال اگر ديوار خانه هايتان بلند بود و كوتاه كرديد، يا سيم خاردار داشت برداشتيد، يا درب بسته بود باز كرديد، اين موجب راحتى ، آرامش و آسايش يا موجب ناآرامى شما خواهد بود؟
اگر دربها، ديوارها و... براى راحتى خانه ها باشد، حجاب هم براى راحتى و آسودگى بانوان است ، پس اگر اسلام براى زن حجاب آورده ، براى راحتى است نه مشقت مشقت در بى حجابى و بدحجابى است .(50)
حجاب و سلامتى 
تا ميوه اى پوست بر تن دارد، مدتهاى زيادى دوام خواهد داشت . ولى وقتى پوست ميوه اى گرفته شد بيش از دقايقى دوام نخواهد داشت و حتى بى احترامى به مهمان است كه قبلاً ميوه اى مثلاً سيب را پوست بكنند بعد در مقابل مهمان بگذارند.
حجاب همانند پوست ميوه است كه حافظ تازگى و سلامت ميوه است و تا زمانى كه زنها اين حجاب و عفّت را دارند از طراوت و زيبايى و تازگى و سلامت بهره مندند، ولى برداشتن حجاب همان و از بين رفتن سلامت و زيبايى همان .(51)
حجاب عامل استحكام خانواده ها 
يكى از عوامل مهم استحكام خانواده ، رعايت حجاب است . اگر حجاب در جامعه اى كاملاً رعايت شود و روابط جنسى به محيط خانواده محدود گردد، گروه جوانان به ازدواج تمايل بيشترى پيدا مى كنند و خانواده هاى تشكيل شده نيز ثبات بيشترى خواهند گرفت ، بالنتيجه در اين ميان بيشترين نفع عايد زنان خواهد شد، زيرا از محبت و حمايت مالى مردان برخوردار خواهند بود.
در حالى كه اگر خودنمائى و آرايش و تحريك در يك اجتماع بشرى رواج پيدا كند و روابط جنسى در غير محيط خانواده مُيّسر گردد، هيچ وقت جوانان مشكلات ازدواج را نخواهند پذيرفت و به آن تن نخواهند داد. بلكه خانواده هاى تشكيل شده نيز دائماً در حال تزلزل مى گردند.
زيرا مردان با ديدن زنان بى حجاب تحريك شده و آسيب پذير مى شوند و در نتيجه كانون گرم خانوادگى بسردى مى گرايد و محبت در خانواده جاى خود را به تنّفر خواهد داد، چون همسر قانونى رقيب و مانع روابط جديد جنسى به حساب مى آيد.
بى ترديد نهاد خانواده تنها با پاسدارى از حجاب اسلامى درخشش و بالندگى لازم را پيدا خواهد كرد.
بله وقتى لامپ نورافشانى مى كند كه سيمهاى متصّل به آن سالم باشند و اگر اين سيمها لخت و يا زدگى داشته باشند، نه تنها نيروى برق را بخوبى منتقل نمى كنند بلكه با جريان آب يا با اتصال به يكديگر موجب حريق و آتش سوزى مى گردند.
زن و مرد همانند، جريان مثبت و منفى دست به دست هم داده و چراغ خانواده را روشن كرده اند، مى بايست حجاب اسلامى را ركن اساسى اين پيوند قرار دهند و الاّ اين چراغ بخاموشى مى گرايد و آتش هوس آن را خواهد سوزانيد.
جورج كامينكسى جامعه شناس معروف به اين مطلب تصريح كرده است و مى گويد: عامل اصلى اختلاف (زن و شوهرها در طلاق ) روابط نامشروع مى باشد.(52)
اينك به برخى از پيش آمدهاى نامطلوب طلاق اشاره مى كنيم .
الف : افزايش جرائم : با افزايش طلاق ، جرائم نيز افزايش خواهند يافت . زيرا با فروپاشى خانواده ، زنان و كودكان بى سرپرست داراى زمينه بيشترى براى اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلى ،بزهكارى و فساد اخلاقى مى باشند. بنابر گزارش هاى آمارى پژوهشگران : 90 در صد بزهكاران جوان 14 تا 25 ساله از ميان خانواده هاى از هم پاشيده برخاسته اند.(53)
ب : كودكان بى سرپرست : با رواج روابط نامشروع و افزايش طلاق ، كودكان نامشروع را از حمايت هيچيك از والدين برخوردار نمى سازد و مسئله جديدى است كه امروزه غرب را دچار مشكل نموده است .
بنابر آمار منتشره امروز در جهان 90 ميليون جوان زير 20 سال از خانواده ها طرد شده و بدون خانه و كاشانه حيران در خيابان ها زندگى مى كنند. متاسفانه آمار كودكان نامشروع در غرب دائما رو به افزايش و تزايد است .
در آمريكا از هر 4 نوزادى كه متولد مى شوند، يكى نامشروع است ، تنها در سال 1979 بيش از 597000 كودك نامشروع در آمريكا متولد شده است .
در سوئد 7 ميليونى سالانه 27000 كودك نامشروع به جامعه تحويل داده مى شود.(54)
ج : بيماريهاى روانى ناشى از طلاق : يا وقوع طلاق زنان مطلقه بيشترين زيان را متحمل مى گردند. به نوشته مجله نيوزويك : با وجودى كه پس از طلاق زن آمريكائى خويشتن را آزادتر از آزاد حس مى كند، ولى مُطَّلِقه هاى آمريكائى چه جوان چه ميان سال شادكام نيستند و اين ناشادى را مى توان از ميزان روز افزون مراجعات زنان به روانكاو و روانشناس يا از پناه بردن به الكل و يا افزايش سطح خودكشى در ميان آنان دريافت .
از هر چهار زن مُطّلقه يكى الكلى مى شود و ميزان خودكشى ميان آنها سه برابر زنان شوهردار است .(55)
اين نوشته ها بخوبى اثبات مى كند كه زنان با خودنمائى و بى حجابى بيشترين زيان را متوجه خويش ساخته و خود اولين قربانيان پديده شوم فساد مى باشند.(56)
حجاب همچون سدى آهنين 
زن و مرد مانند آتش و پنبه هستند و بايد تا آنجا كه ممكن است از هم دور نگه داشته شوند، مگر از طريق تشكيل خانواده كه روابط جنسى بايد به آن محدود گردد.
حضور زنان و مردان در جامعه بصورتى كه هيچگونه تحريك و شائبه جنسى با آن همراه نباشد آن جامعه را استوار و محكم نموده و زمينه پيشرفت تعالى آنرا فراهم خواهد كرد. استاد شهيد مطهرى در توضيح اين مطلب چنين مى فرمايد: آيا اگر پسر و دخترى در محيط جداگانه اى تحصيل كنند، و فرضا اگر در يك محيط درس مى خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشى نداشته باشند بهتر درس مى خوانند و فكر مى كنند و به سخن استاد گوش مى كنند؟
يا وقتى كه كنار هر پسرى يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه تا يك وجب بالاى زانو نشسته باشد؟
آيا اگر مردى در خيابان و بازار و اداره و كارخانه و غيره با قيافه هاى محرّك و مهيّج زنان آرايش كرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت مى شود يا در محيطى كه با چنين مناظرى روبرو نشود؟(57)
بنابر اين حجاب مجوّز ورود زن به جامعه است نه مانع از آن ، براى روشن شدن نقش حجاب در استفاده شايسته از نيروى زنان به مثالهاى ذيل توجه فرمائيد.
مثال اول : همانطور كه براى بهره بردارى از نيروى گاز مى بايست آن را در محفظه اى مخصوص و غير قابل نفوذ قرار دهيم و يا لوله هاى آن را از نظر نشت مراقبت نمائيم ، هميشه در آسايش قرار داريم .
حال اگر در محفظه قرار نگيرد و مراقبتها انجام نشود، نه تنها از آن بهره بردارى نمى كنيم ، بلكه انفجار آن باعث تخريب خواهد شد.
بهره بردارى از نيروى زن نيز منوط به رعايت حفاظ محكم حجاب است در غير اين صورت با رواج فرهنگ مبتذل ، آرايش و خودنمائى ، نيمى از جامعه را به خود مشغول كرده كه چه بپوشند؟ چگونه بپوشند؟ و خود را چگونه بيارايند؟
و نيم ديگر جامعه را به آنان مشغول خواهد ساخت . آنوقت كار آموزش ‍ تحقيق و پژوهش جاى خود را به آرايش ، خودنمائى ، چشم چرانى و لذّت جوئى خواهد داد و سقوط و سوختن و از بين رفتن جامعه در آن صورت حتمى خواهد بود.
مثال دوّم : همانطورى كه سدّ، نيروى آب را مهار مى كند و آن را در معرض استفاده مطلوب قرار مى دهد. حجاب هم مثل سدّى آهنين ، است كه نيروى زنان را ذخيره كرده و از هرز رفتن آن در مسيرهاى نامطلوب جلوگيرى مى كند. و امكان استفاده مطلوب را از آن ميسّر خواهد ساخت .
مثال سوّم : همانطور كه آتش مى تواند آب را گرم كند و حتّى آن را بصورت غليان و حالت جوش درآورد البته در صورتى كه (بين آن دو حجابى وجود داشته باشد و در ظرفى جاى داده شود) و الاّ با ريختن آب بر روى آتش نه تنها حرارتى ايجاد نخواهد كرد بلكه خود نيز خاموش خواهد شد. و هر دو از بين خواهند رفت .
نيروى زن وقتى موقعيت خود را خواهد يافت و گرمى بخش و مكمّل فعاليتهاى ديگر اجتماعى مى شود كه حجاب بطور كامل رعايت گردد.
در غير اينصورت ، با آرايش و خود نمائى نه تنها نيرويش صرف تجمّل مى شود بلكه همچون آبى بر آتش از به جريان افتادن چرخ فعاليت ديگران نيز جلوگيرى خواهد كرد.
زيرا زن به آراستن خود مشغول مى گردد و نيم ديگر از اجتماع هم به او.(58)
بى حجابى يا بدحجابى باعث فشارهاى روانى 
بى ترديد اگر زنان متين و موقر باشند و با پوشش مناسب ظاهر شوند و تحريكى صورت نگيرد، همسران آنها و ديگر افراد جامعه از آرامش روانى برخوردار خواهند بود.
امّا اگر حضور زنان در جامعه بصورت تحريك آميز باشد، التهاب و اضطراب و هيجان روحى بيننده ، هر لحظه با ديدن صحنه اى تازه افزايش ‍ پيدا خواهد كرد و از آنجا كه ارضاى غريزه جنسى در تمامى موارد به دلخواه ممكن نيست ، باعث به هم خوردن تعادل روحى آنها مى شود، اين تاثيرات منفى روانى نه تنها بينندگان اين مناظر را تهديد مى كند، بلكه همسران اين زنان بى حجاب را نيز در معرض بيماريهاى روانى قرار مى دهد.
زيرا اين مردان دائما با نگاههاى هوس آلود ديگران به زن و دختران خود مواجه هستند كه مانند نيشى زهر آگين آنان را مورد آزار و اذيّت قرار مى دهند، و متاسفانه در بسيارى از موارد نمى توانند به آن اعتراض كنند!!
و در برخى از موارد مجبورند عليرغم فطرت انسانى و اعتقادات مذهبى خود و... يا سكوت كرده و بدينوسيله آن را تاءييد كنند و باخود نسبت به تهيه آن لباسها و كفشهاى مبتذل كه توجّه ديگران را جلب مى كند اقدام نمايند و با دست خود عامل بيمارى روانى خود را فراهم سازند!! حتّى مى توان گفت : زنان بى حجاب ديگرى كه قادر به تهيه آن نوع لباس و كفش ‍ نيستند نيز دچار فشارهاى روانى شده و تعادل روحى خود را از دست بدهند، بهم خوردن تعادل روحى در بينندگان اين مناظر و همسران بدبخت آنان يا زنان بى حجاب ديگر بيماريهاى جسمى و روانى را بوجود مى آورند كه از زبان متخصصان به آن اشاره مى نمائيم :
دكتر الكسيس كارل نويسنده معروف كتاب انسان موجود ناشناخته مى گويد: فكر و هيجان مى تواند سبب ضايعات عضوى واحشائى شود .... عدم تعادل دستگاههاى عصبى و نقص دستگاه هاضمه در اثر هيجان عامل بيمارى هاى معده و روده است .(59)
دكتر ديل كارنگى بنقل از دكتر ژوزف مى گويد: عصبانيت و هيجان عامل زخم معده است .(60)
قرآن مجيد: حجاب را عامل طهارت قلب و روح معرفى مى كند و خداوند متعال در قرآن چنين مى فرمايد:
هر گاه از زنان پيامبر متاعى را مى خواهيد پس آن را از پس پرده بخواهيد زيرا اين كار براى طهارت و پاكى قلوب شما و ايشان بهتر است .(61)
وَ اِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراَّءِ حِجابٍ ذلِكُمْ اَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ.(62)
بى حجابى يا بدحجابى يعنى كمبود شخصيت 
زنانى كه حجاب دارند از سلامت روانى برخوردارند و در خود كمبودى احساس نمى نمايند و تمايلى هم به جلب توجه ديگران ندارند، ولى زنانى كه بى حجابند داراى عُقْده حقارت هستند و با نمايش زيبائيها و زينت و نوع پوشش ، مى كوشند تا حس كمبود خود را بنحوى مرتفع نمايند.
روان شناسان در اين باره چنين مى گويند: زنان و مردانى كه در تعويض ‍ لباس و انتخاب رنگهاى متنوع مبالغه و وسواس دارند جز جبران يك نقيصه ذاتى كار ديگرى نمى كنند، زيرا افراط در لباس پوشيدن هم ، نظير افراط در حرف زدن است و نوعى مبالغه زياده روى است و زياده روى هم شكل منحرف و پى گم كرده از حس حقارت است .
زنى كه مورد توجه مردان نباشد مى كوشد تا با پوشيدن لباسها و زينتهاى مختلف جبران نازيبائيهاى خود را كرده و احيانا توجه ديگران را از نقائص ‍ صورى خويش منحرف سازد.(63)
آرى انتخاب لباس و نحوه پوشش و آرايش چهره مانند رنگ رخساره از سرّ ضمير خبر مى دهد، افرادى كه دچار كمبود شخصيت هستند مى كوشند با لباسى كه تن مى كنند براى خود نوعى تشخّص و تعيّن ايجاد كنند، بنابر اين مى توان حجاب را علامت سلامت روحى زن دانست ، و بى حجابى را نشان بيمارى روانى .
در روايت نيز به اين نكته اشاره گرديده است :
امام صادق (ع ) مى فرمايد: كَفى بِالْمَرءِ خِذْياً اَنْ يَلْبِسَ ثَوْباً يَشْهُرَهُ. در خذلان و پستى (عقده حقارت ) فرد همين بس كه لباسى مى پوشد تا بوسيله آن مشهور گردد. (توجّه ديگران را جلب كند).(64)
بى حجابى يا بدحجابى باعث از هم گسيختگى جامعه است 
يكى از عوامل مهّم فحشا و منكرات ، و جرايم ويرانگر و گيج كننده در جهان غرب كه ناله همه را بلندكرده است . برهنگى و بى حجابى است .
مطابق آمارهاى قطعى و مستند، روز به روز، بلكه ساعت به ساعت و لحظه به لحظه بر تعداد بهم پاشيدگى خانواده ها و طلاق ، و فرزندان نامشروع و انحرافات جنسى مى افزايد كه هر كدام از اينها عاملى براى جرايم و انحرافات گوناگون و بسيار ديگر خواهد شد، بطورى كه دانشمندان تربيتى براى اصلاح جامعه نااميد شده اند، زيرا يكى از علل مهم آن اين است كه بازار برهنگى و دورى از حريم حجاب و عفاف وآزادى در روابط، زنان را به صورت كالاى مشترك در آورده ، به طورى كه دو همسر تعلّق به خود ندارند، در نتيجه قداست پيمان زناشويى مفهومى ندارد، و به دنبال اين برنامه ، خانواده ها همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشى مى شوند، و كودكان ، بى سرپرست مى مانند، و همين وضع اساس اعتياد، بزه كارى ، انحرافات شديد، و قتل و جنايت را پى ريزى مى نمايد، و جامعه را به صورت فساد و لجام گسيخته درمى آورد، تا آنجا كه آمار طلاق در آمريكا به 50 در صد رسيده ، يعنى از هر دو نفر خانواده زندگى يك نفرشان به طلاق و بهم پاشيدگى كشيده شده است .
و از صفحات حوادث روزنامه ها كه بيانگر نمونه هايى از جنايات هولناك و تباهيهاى جامعه است ، به خوبى مى توان به پيامدهاى شوم بى حجابى يا بد حجابى پى برد.(65)
آمار فساد 
آمار ذيل كه مال سالها پيش است ، يك روز آمريكا را به تصوير كشيده گوياى تاثير فساد در افزايش طلاق و جرائم مى باشد.
1- هر روز در آمريكا 9077 كودك بدنيا مى آيد كه 1263 نفر آن غير مشروع هستند.
2- در قبال 5962 ازدواج روزانه در آمريكا هر روز زن و شوهر نيز از هم جدا مى شوند.
3- هر روز 3231 نفر عمل سقط جنين در اين كشور انجام مى شود.
4- روزانه 2740 دختر در آمريكا باردار مى شوند
5- نوجوانانى كه هر روز در آمريكا به امراض تناسلى دچار مى شوند به 68493 نفر مى رسد.
6- در هر 8 دقيقه يك آدم ربايى در اين كشور صورت مى گريد.
7- در هر 78 ثانيه يك نفر كشته مى شود.
8- در هر 16 ثانيه يك سرقت مسلحانه صورت مى گيرد.
9- در هر 16 ثانيه يك اتومبيل ربوده مى شود.
10- آمريكائى ها روزانه 90 ميليون بطرى مشروبات الكلى مى نوشند.
11- هر روز 160 ميليون سيگار در آمريكا كشيده مى شود.
12- روزانه چندين هزار نفر معتاد به هروئين و كوكائين و ... مى شوند.
اين آمار كه توسط يكى از نشريات خارجى تهيه و انتشار يافته نشانگر گوشه اى از اين پيامدها و نابسامانى ها اجتماعى طى هر شبانه روز در اين كشور مى باشد.(66)
زن با حجاب مانند گوهر در صدف 
بطور كلى هر چيزى كه در همه جا پيدا مى شود و در دسترس همه به آسانى مى رسد از ارزش كمترى برخوردار است . ولى از اشياء كم ياب و ذى قيمت و پر بها بخوبى نگهدارى مى نمايند و از دسترس ديگران دور نگه مى دارند و بطور خاصى از آن مراقبت مى كنند. مثلاً طلا و جواهرات را در گاوصندوقهاى محكمى حفظ مى كنند كه از دسترس دزدان محفوظ باشد.
زن هم مثل گوهر گرانبهايى است كه بايد محفوظ باشد. اسلام زن را جواهر گرانبهاى هستى مى داند و براى او شخصيت والايى قائل است و او را انسانى كامل شناسانده و حجاب را همچون گاوصندوق و صدف و ويترين ، و پوشش را بهترين وسيله براى حفظ و ثبات شخصيت زن معرفى كرده است .
آنهايى كه زن را تشويق و ترغيب به آرايش و تزئين و نمايش زيبائيهاى جسمى مى كنند در حقيقت زن را فاقد شخصيت و روح انسانى مى شمارند.
تجربه اين مطلب را ثابت كرده . قبل از ظهور اسلام نه تنها زنان ارزشى نداشتند، بلكه با داشتن يك دختر ننگ به حساب مى آمدند در چنين جامعه اى بى حجابى كه علامت آن بى ارزشى بود رواج داشت .
اسلام مقام زن را بالا بُرد و شخصيت او را مورد تكريم قرار داد و با آوردن قانون حجاب حفظ و دوام اين شخصيت را براى هميشه بيمه كرد.
دكتر گوستاولبون مورخ معروف فرانسوى مى گويد: اين مطلب نيز روشن شد كه اسلام در بهبودى وضع زن بسيار كوشيده و اولين مذهبى است كه مقام زن را بالا برده و روى هم رفته زنان مشرق زمين از نظر احترام و شخصيت علمى و تربيتى و سعادت بهتر از زنان اروپائى هستند.
اسلام نه تنها زن را يك انسان كامل مى داند بلكه احترام به او را ملاك كرامت انسان معرفى مى كند: آقا رئيس اسلام حضرت رسول اللّه (ص ) فرمود: ما اَكْرَمَ النِّساءِ اِلاّ الْكَريم وَ ما اَهانُهُنَّ اِلا الْلَئيم .
هرگز زنان را گرامى نمى دارند مگر كريمان با كرامت و به آنان اهانت نمى كنند مگر لئيمان بى ارزش .
خانم ايفيلين كوبالاد نويسنده انگليسى ، كه بالا خره به اسلام گرويد و مسلمان شد، در كتاب بسوى خدا مى گويد: در مقام و بزرگى زن در اسلام همين بس كه مسلمين او را حرم كه از احترام و حرمت گرفته شده مى خوانند.
بدين اساس حجاب وسيله اى است در خدمت زن تا موفّقيت خويش را در جامعه تحكيم كرده و شخصيّت و احترام خويش را فزونى بخشد.
ويليام جميس روانشناس معروف در تأ ييد اين مطلب چنين مى گويد: زنان دريافتند كه دست و دل بازى مايه طعن و تحقير است و اين امر را به دختران خود ياد دادند.
قرآن مى فرمايد:
اى پيامبر به همسران و دخترانت و همه زنان مسلمان بگوى كه : حجاب و روسرى شان را به خود نزديك سازند تا (به عفاف ) زنان عفيفى شناخته شوند ومورد آزار اوباشان قرار نگيرند. خداوند آمرزنده و مهربان است .(67)
عصمتيان را به مقام جلال
جلوه حرام است مگر با حلال (68)
بى حجابى يا بدحجابى يعنى تنزّل شخصيت زن 
امروزه با رواج بى حجابى شخصيت انسانى زن بفراموشى سپرده شده و تنها به زيبائيهاى جسمى او توجّه مى شود.
در استخدام او بيشتر از صلاحيتهاى تخصصى زيبائى جسمش مورد دقّت قرار مى گيرد. چاپ تصوير برهنه او بمنظور تبليغ بر روى بى ارزشترين اجناس امرى عادى شده ، زن از نظر آنها موجودى است با هويّت صرفا جنسى ، نه داراى يك شخصيّت انسانى ، بدين صورت ارزش زن را تا حدّ يك (كالاى لوكس ) نظير اجناس ديگر تنزل داده اند و اين نگرش توهين آميز به زن هر ساله با جارو جنجال فراوانى انتخاب (ملكه زيبائى ) صورت مى پذيرد.
زن را وسيله اى براى كاميابى قلمداد كرده اند كه بعد از مدّتى ملال آور مى گردد و هر چند گاه يك بار بايد به او تنوّع بخشيد، در همين راستا روابط آزاد جنسى مورد حمايت قرار مى گيرد.
به قول گاندى : زن با اينكه به ظاهر در صدد آزادى بر آمده ولى در خطر جديدى قرار گرفته و آن خطر بازيچه و قرار گرفتن وسيله هوسرانيهاى مرد است .(69)
وى اضافه مى كند: من ترجيح مى دهم كه نسل انسان نابود شود تا اينكه بماند و با تبديل زن يا ظريفترين مخلوق الهى (به يك وسيله عياشى و شهوترانى مرد) از هر حيوانى پست تر گردد ...
اگر من زن بودم عليه دعوى مرد دائر بر اينكه زن بدنيا آمده تا بازيچه او باشد، سخت عصيان مى كردم ، اى زنان اگر آرايش كردن شما تنها به خاطر جلب شهوت مردهاست از اين كار خوددارى كنيد و زير بار ننگ چنين خفتى نرويد.
ولى اين اقدامات غرب جز مزاحمت و تجاوز نتيجه ديگرى براى زنان بهمراه نداشته است .
طبق آمارگيرى در 63 شهر آمريكا 91 در صد زنان دامن كوتاه و نيمه عريان هر روز در معرض تهديد و تجاوز جنسى قرار دارند.
طبق اين آمار تنها 9 در صد از آنان از اين تهديدات مصون مانده اند.
اميد آنكه زنان جهان با روى آوردن به حجاب ، ارزش و شخصيت از دست رفته خويش را به چنگ آورند و هر ساله بجاى انتخاب ملكه زيبائى شاهد انتخاب ملكه علمى و هنرى يا ملكه اخلاقى و عاطفى زنان باشيم .(70)
حجاب يعنى شكوفايى استعدادها 
اگر زنان داراى حجاب باشند همه مثل هم مى شوند امتيازات ظاهرى و زيبائيهاى جسمى زيور و مقام محو مى گردد.
آنگاه ذهنها متوجه ارزشهاى واقعى نظير علم ، ادب ، هنر و اخلاق مى شود. و در تحصيل آنها كوشا مى گردد و در نتيجه استعدادها شكوفا و جامعه راه ترقى و پيشرفت را بسرعت طى خواهد نمود. آرى از آن جهت كه حجاب احياگر ارزشهاى معنوى است ، اسلام پوشش از بيگانه را ملاك برترى زن معرفى كرده است .
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد:
بهترين زنان شما زنان با عفت و غير عقيمى هستند كه تنها براى شوهرانشان خود را مى آرايند و در مقابل بيگانه كاملاً پوشيده اند.(71)
در حديث ديگر فرمودند:
آيا بدترين زنان را بشما معرفى كنم ؟ بدترين زنان شما زنانى هستند كه در برابر بيگانه آرايش كنند و نزد شوهر پوشيده باشند.(72)
هان ز اغيار بپوشان رخ زيبا زنهار
نرسد ميوه در آن باغ كه ديوارش نيست .(73)
پس اگر زنان خواهان تحكيم موقعيت و افزايش محبوبيت خويشند بايد آن را در پناه حجاب بدست آورند.
زن امروزى با بى حجابى از جذابيت خود كاسته ، حجاب مؤ ثرترين چيز براى حفظ زيبايى و طراوت است ، چون زنان باحجاب ، آرامش روانى دارند.
امام صادق (ع ) مى فرمايد: حجاب زن ، براى طراوت و زيبائى اش ‍ مفيدتر است .(74)
ايرادهاى مخالفان حجاب 
طرفداران برهنگى و كشف حجاب ، براى برداشتن حجاب اسلامى ، به اصطلاح خودشان توجيه و برهانى ارائه مى دهند، اشكالاتى را مطرح مى كنند تا با اِلقاى شبهه ، در دلها ترديد ايجاد كنند، و عمده اشكالات آنها به پنج اشكال زير باز مى گردد، كه ما آن را در اينجا به طور فشرده مطرح كرده و به پاسخ آن مى پردازيم :
1- آنها مى گويند انسان چه زن و چه مرد، آزاد آفريده شده ، و آزادى مفهوم مقدّسى است كه همگان طرفدار آن هستند، ولى حجاب و پوشش ‍ اسلامى ، دست و پاگير است و زنان را منزوى و پرده نشين كرده و از مواهب آزادى محروم مى سازد.
خداوند (و به قول بعضى طبيعت ) غرايزى را در وجود انسان ، آفريده ، كه يكى از آنها غريزه جنسى است كه ، نبايد آن را حبس و سركوب كرد، بلكه بايد آن را با كمال آزادى اشباع نمود، و گرنه موجب عقده و بيمارى روانى خواهد گرديد.
2- زنان نيمى از جامعه هستند و بايد دوش به دوش مردان به تلاش هاى مختلف فرهنگى ، سياسى و اقتصادى بپردازند، و به هيچ وجه صحيح نيست كه نيمى از نيروهاى انسانى جامعه به انزوا كشيده شوند، و از صحنه هاى تلاش دور گردند، حجاب عامل مهمّى براى اين انزوا است . زيرا دست و پاگير است و طبعا زنان را از فعاليتهاى فرهنگى واقتصادى و سياسى عقب مى راند.
3- حجاب و پوشش زن موجب فاصله انداختن بين زن و مرد شده و همين موضوع مردان را به زنان حريصتر مى كند. و آتش تمايلات جنسى آنها را شعله ور مى سازد، چرا كه از قديم گفته اند و از نظر روانى ثابت شده كه انسان نسبت به آنچه را كه از آن ممنوع شده حريص است .
4- با پوشش زن ، موارد بسيارى از مصالح و منافع از دست خواهد رفت ، و گاهى ناديده گرفتن اين مصالح ، موجب سقوط و رنجهاى ابدى خواهد شد، مثلاً جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، چگونه آن دختر را كه در ميان حجاب پنهان شده بشناسد، آيا ازدواج جوان با آن دختر باحجاب اقدام كور كورانه براى انتخاب شريك زندگى تا آخر عمر، نخواهد بود؟!
5- اگر حجاب براى حفظ زنان از روابط نامشروع ، و از بروز انحرافات جنسى و فساد است پس چرا زن از نظر اسلام در نماز بايد كاملاً رعايت حجاب كند، گرچه در درون اطاق در بسته باشد، آيا اين كار يك نوع به زنجير كشيدن زن نيست ؟!
پاسخ به اشكالات 
1- آزادى ، كلمه مقدسى است ، ولى هر چيزى داراى حدّ است ، مثلاً آيا انسان آزاد است غذاى مسموم بخورد؟ آيا آزاد است چند برابر غذاى معمولى بخورد؟آيا آزاد است نصف شب كه همسايه ها در خواب هستند با بلندكردن صداى طبل آنها را بيدار نمايد؟ آيا...؟ آيا...؟
قطعاً آزادى داراى مرز و حدّ است ، آن آزادى مقدّس است كه موجب ضرر و زيان و باعث سلب آزادى ديگران نشود، همه انديشمندان با انصاف معتقدند كه آزادى بر دو گونه است .
1- آزادى صحيح 2- آزادى غلط، ما با دليل و منطق ثابت كرديم كه آزادى زنان به اين معنى كه بدون پوشش اسلامى و مَلا عام آشكار شوند، آزادى غلط است ، و هرگز عقل و علم چنين آزادى مفسده انگيز را نمى پذيرد.
2- درست است كه زنان نيمى از جامعه هستند، و بايد در همه صحنه هاى زندگى تلاش داشته باشند، ولى پوشش اسلامى هرگز آنها را منزوى نمى كند و هرگز دست و پاگير نيست در حدّى كه آنها را از تلاش در صحنه هاى كار و فعاليت باز دارد.
زيرا حجاب ، به معنى پرده نشينى نيست ، بلكه به معنى يك پوشش ‍ معقول است ، اگر ما در گذشته در پاسخ به اين اشكال ، نياز به استدلال داشتيم ، امروز پس از جهمورى اسلامى در ايران ، ديگر نياز به استدلال نيست ، چرا كه آشكارا مى بينيم زنان در تمام صحنه ها، از مجلس ‍ قانونگذارى گرفته تا ادارات و بيمارستانها و راديو و تلويزيون و فروشگاه ها و.. در عين حفظ حجاب اسلامى ، مشغول كار و تلاش شبانه روزى زندگى هستند.
زن مى تواند با لباسهاى بلند و پوشش كامل اسلامى به تلاش زندگى بپردازد، و در موارد ديگر با چادر كه لباس برتر و پوشش عاليتر است در صحنه ها ظاهر شود، آرى وضع موجود، پاسخ دندان شكنى به اشكال فوق است ، چنانكه فلاسفه گفته اند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است به زبان معمولى خودمان :
آنجا كه عيان است
چه حاجت به بيان است .
وانگهى مگر خانه دارى و فرزنددارى ، كار و تلاش بسيار مهم اقتصادى و فرهنگى نيست ؟!
3- اين اشكال نيز بى اساس است زيرا پوشش در اسلام به معنى محروميت زن و مرد از اشباع غريزه جنسى از راه صحيح نيست ، تا موجب عطش بيشتر و انفجار گردد، اگر آنچه را كه اسلام درباره ازدواج و آسان گيرى در تحقق آن فرموده ، اجرا گردد، غريزه جنسى از راه صحيح اشباع شده و هيچگونه اشكالى پيش نمى آيد.
وانگهى اگر وضع فعلى جمهورى اسلامى ، را با وضع عصر رژيم گذشته مقايسه كنيم ، به روشنى مى فهميم كه امروز تا حدود زيادى حجاب اسلامى رعايت مى شود، در حالى كه آن روز رعايت نمى شد، و در امروز دهها و صدها برابر فساد و تباهى و بى بندوبارى و بى عفّتى كمتر شده است ، بنابر اين بى بندوبارى و بى حجابى عطش جنسى زن و مرد را بيشتر خواهد كرد، و حجاب و مقّيد بودن به حفظ حريم حجاب و عفاف ، تباهى و فساد را از بين مى برد. وآمارهاى قطعى نشان مى دهد كه فساد در كشورهاى بى حجاب اسلامى به مراتب بيشتر است ، از فساد در كشورهايى كه در آن رعايت حجاب مى شود، اينها شواهد عينىِ خلل ناپذيرى است كه بيانگر فوايد حجاب ، و بازدارندگى آن از بسيارى از تباهيها است ، و به عكس بى حجابى و بى بندوبارى وسيله نزديك و عامل مؤ ثر براى افزايش فساد و گسترش ‍ دامنه انحرافها خواهد بود.
4- در پاسخ چهارم بايد گفت :
اولاً: پوشش براى زنان ، داراى فوايد و مصلحتهاى بسيار مهم براى آنها و جامعه است ، كه هرگز به خاطر بعضى از مصلحتهاى فرضى و جانبى نمى توان از آن دست كشيد.
ثانيا: در آن مواردى كه مصلحت مهمترى در ميان باشد، اسلام پوشش را در آنجا لازم نمى داند، بلكه گاهى عدم پوشش را واجب مى داند، به عنوان مثال : اگر مردى در حال غرق شدن يا سوختن است ، و در آنجا مردى كه او را نجات دهد نيست ، ولى زنان نامحرم در آنجا هستند، بر آنان واجب است گرچه موجب كنار رفتن پوششان گردد آن مرد را نجات دهند.
و به عنوان مثال : جوانى كه مى خواهد با دخترى ازدواج كند، با توجه به مصلحت آينده براى او نگاه به چهره دختر مورد نظر، نگاه به مواضع زينت او جايز است تا او را بشناسد.
حتّى در اين مورد پيامبر (ص ) امر كرده كه خواستگار، دختر مورد نظرش ‍ را بنگرد.
بنابر اين با رعايت پوشش اسلامى ، و دستورهاى اسلام ، هيچگونه مصلحتى از دست نمى رود.
5- فلسفه رعايت حجاب در حال نماز ممكن است از چند جهت زير باشد:
1- حجاب براى زنان بهترين حالت است ، نماز نيز بهترين عمل عبادى است و چه بهتر كه زن نماز خود را در بهترين حالت كه حالت پوشش است انجام دهد.
2- نماز در عين آنكه يك عبادت است ، يك فرهنگ است ، يك كلاس ‍ بزرگ و پربار است كه درسهاى مختلف مى آموزد، يكى از درسهاى آن اين است كه درس حجاب را به زنان مى آموزد، و آنها را عملاً به حجاب دعوت مى كند.
با توجّه به پنح بار نماز واجب در شبانه روز، زنان مسلمان پنج مرتبه با حجاب كامل اسلامى با خدا رابطه برقرار مى كنند، و همين تكرار عمل ، چگونگى حجاب را به آنها ياد مى دهد، و اين دستور مقدّس را براى آنها به صورت يك عادت خوب ، درمى آورد، و پيوند آنها را با حجاب محكم مى سازد، قعطا چنين تكرارى آن هم در نماز، تمرين عميق و خوبى براى رعايت حفظ پوشش خواهد بود.(75)