راه روشن ، جلد هفتم
ترجمه كتاب المحجة البيضاء فى تهذيب الا حياء

ملامحسن فيض كاشانى رحمه اللّه عليه
ترجمه : سيد محمّد صادق عارف

- پى‏نوشت‏ها -
- ۳ -


501- صحيح بخارى 7/149، (( كتاب الطب ، )) ج 5.
502- ترمذى از حديث انس به سندى ضعيف ، (( الجامع الصغير، )) باب قاف ، 2/83.
503- صحيح مسلم 3/38: از حديث امّ سلمه . يعنى : ما براى خداييم و به سوى او باز مى گرديم ، بارخدايا! در اين مصيبت به من مزد ده و پاداشى بهتر از آن به من عطا كن .
504- صحيح بخارى نظير آن ، مسند احمد از حديث انس و پيش از اين ذكر شده است . (( الحليه )) ابونعيم ، (( الكبير )) طبرانى از عرباض همگى با سند صحيح ، (( الجامع الصغير. ))
505- كتاب (( المرض و الكفارات )) ابن ابى الدنيا از حديث ابى سعيد خدرى ، (( المغنى . ))
506- سنن ابوداوود، 2/162 با اختلاف كمى در الفاظ.
507- مسند احمد، صحيح بخارى ، سنن ابن داوود، سنن نسايى و پيش از اين ذكر شده است .
508- عراقى گفته است : اين حديث را اصفهانى در (( الترغيب و الترهيب )) از بكر بن خنيس از ضرار بن عمر و از يزيد رقاشى از انس روايت كرده است و بكر و ضرار و يزيد همگى ضعيف اند.
509- زمر / 10: صابران پاداش خود را بى حساب دريافت مى دارند.
510- نساء / 123: هر كس بد كند كيفر داده مى شود.
511- (( الدرالمنثور، )) 2/226 كه آن را از گروهى روايت كرده است .
512- مسند احمد، 4/145، (( الكبير )) طبرانى ، (( الشعب )) بيهقى . آيه در سوره انعام / 44: هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند درهاى همه چيز (از نعمت ها) را به روى آنها گشوديم تا كاملا خوشحال شدند ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم .)
513- سنن ترمذى ، حاكم از حديث انس ، طبرانى و نيز حاكم ، (( الشعب )) بيهقى از حديث عبداللّه بن مغفل ، (( الجامع الصغير، المغنى . ))
514- شورى / 30.
515- عراقى گفته است : ابوبكر بن لال در مكارم اخلاق آن را از حديث على (ع ) بدون ذكر جرعه نقل كرده و در سلسله راويان او محمّد بن صدقه است كه معروف به فدكى و راوى احاديث مجهول و نادرستى است . ابن ماجه از حديث ابن عمر به سندى نيكو روايت كرده كه پيامبر (ص ) فرموده است : ((هيچ جرعه اى در نزد خداوند بزرگتر از جرعه خشمى نيست كه انسان آن را براى طلب خشنودى خداوند فرو برد.)) ديلمى در (( مسند الفردوس ((ع از حديث ابن امامه نقل كرده است كه : ((در زمين هيچ قطره اى فرو نمى آيد كه نزد خداوند محبوب تر از خون مرد مسلمانى باشد كه در راه خدا بر زمين ريخته شود، يا قطره اشكى كه در تاريكى شب سرازير گردد)) و در سلسله راويان نيز همين محمّد بن صدقه مذكور است .
516- بقره / 45: از صبر و نماز يارى بجوييد...
517- دعوات راوندى ، مستدرك نورى ، 1/81.
518- ابن حبان ، حاكم و احمد از حديث بسر بن ارطاة : ((خداوندا عواقب ما را در همه كارنها نيكو فرما و از رسوايى دنيا و عذاب آخرت ما را پناه ده )). (( الجامع الصغير. ))
519- صحيح مسلم و بخارى از حديث انس به اين كه بيشترين دعاى پيامبر (ص ) اين بود كه : (( ((اللهم آتنا فى الدنيا...)) )) و ابى داوود و نسايى از حديث عبداللّه بن سائب كه گفته است : شنيدم پيامبر خدا (ص ) در ميان دو ركن مى فرمود: (( ((ربنا آتنا...)). ))
520- سنن نسايى ، 8/268، به سندهاى مختلف .
521- عراقى گفته است : ترمذى آن را از حديث معاذ ضمن حديثى ديگر روايت كرده و آن را احسن شمرده و از على (ع ) نام نبرده است .
522- سنن ابن ماجه به شماره 3849 نظير آن ، نسايى و ترمذى نيز، (( الترغيب )) منذرى ، 4/272.
523- سيره ابن هشام ضمن دعاى پيامبر خدا (ص ) به هنگام خروج به سوى طايف .
524- مرا در غير تو نصيبى نيست - پس به هر گونه كه خواهى مرا بيازماى .
525- من وصال او را مى خواهم و او دورى مرا - پس مراد خود را به خاطر مراد او وامى گذارم .
526- پيش از اين مكرر نقل شده است .
527- زمر / 10: صابران اجر و پاداش خود را بى حساب دريافت مى دارند.
528- سنن ابن ماجه شماره 1764، ترمذى آن را از ابى هريره نقل و آن را حسن داشته و پيش از اين ذكر شده است .
529- (( كنوز الحقايق )) مناوى از حارث بن ابى اسامه با الفاظ متن ، (( مسند الشهاب )) و ابن عساكر با سندى ضعيف از ابن عباس با الفاظ ديگر، (( الجامع الصغير. ))
530- طبرانى ، (( كنوز الحقايق . ))
531- حرث بن ابى اسامة از حديث عبداللّه بن عمر با سندى ضعيف ، (( الاوسط طبرانى ، )) سنن ابن ماجه به شماره 3375.
532- در همين باب ذكر شده است .
533- (( الشعب )) بيهقى از حديث ابوهريره با سندى ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))
534- عراقى گفته است : ماءخذى براى آن نيافتم .
535- همان ماءخذ، 2/93، شماره 22.
536- بقره / 245: كيست كه به خدا وام نيكويى دهد.
537- توبه / 104:... و صدقات را مى گيرد.
538- يس / 48: و هنگامى كه به آنها گفته شود از آنچه خدا بر شما روزى كرده انفاق كنيد كافران به مؤ منان مى گويند آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى خواست او را اطعام مى كرد.
539- انعام / 148:... اگر خدا مى خواست نه ما مشرك مى شديم و نه پدران ما.
540- بقره / 76:... آرى خداوند گروه زيادى را با آن گمراه و گروه بسيارى را با آن هدايت مى كند.
541- احمد، ترمذى و ضياء مقدسى از حديث ابى سعيد به سند صحيح ، (( الجامع الصغير. ))
542- پيش از اين مكرر ذكر شده است .
543- مريم / 60: امّا پس از آنها فرزندان ناشايستى روى كار آمدند كه نماز را ضايع و از شهوت ها پيروى كردند و بزودى (مجازات ) گمراهى خود را خواهند ديد.
544- اعراف / 169: بعد از آن فرزندانى جانشين آنها شدند كه وارث كتاب (آسمانى - تورات ) گشتند (با اين حال ) متاع اين دنياى پست را گرفته (بر حكم خدا ترجيح دادند) و مى گفتند (اگر ما گنهكاريم ) خداوند ما را بزودى مى بخشد.
545- كهف 3 / 35 و 36:... من گمان نمى كنم هرگز اين باغ نابود شود، و باور نمى كنم كه قيامت برپا گردد و اگر به سوى پروردگارم بازگردم (و قيامتى در كار باشد) جايگاهى بهتر از اين جا خواهيم يافت .
546- همان ماءخذ 2/68، شماره 6.
547- همان ماءخذ 2/71، شماره 11.
548- بقره / 218: كسانى كه ايمان آورده اند، و كسانى كه مهاجرت و در راه خدا جهاد كرده اند آنها به زحمت پروردگار اميدوارند.
549- (( الكبير )) طبرانى از حديث ابن مسعود به سندى ضعيف و در آن آمده كه به او فرمود: تو زيدالخير هستى .
550- زمر / 53: از رحمت خداوند نوميد مباشيد.
551- صحيح مسلم ، سنن ابن ماجه ، ابوداوود و احمد از حديث جابر به سند صحيح ، (( الجامع الصغير. ))
552- مستدرك حاكم 4/240 از حديث واثلد بن اسقع به سند حسن .
553- سنن ابن ماجه به شماره 4261.
554- من به اين سخن امير مؤ منان (ع ) دست نيافتم ، آرى در خبر حميد بن قحطبه كه در كتاب (( عيون اخبار الرضا (ع ) )) روايت شده نظير اين حديث آمده است .
555- فصلت / 23: آرى اين گمان بدى بود كه درباره پروردگارتان داشتيد و همان موجب هلاكت شما شد.
556- فتح / 12: گمان بد برديد و سرانجام هلاك شديد.
557- سنن ابن ماجه ، به شماره 4017 از حديث ابى سعيد خدرى .
558- صحيح مسلم ، 5/23، از حديث حذيفه و پيش از اين ذكر شده است .
559- فاطر / 29: آنانى كه كتاب خدا را تلاوت مى كنند و نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ايم پنهان و آشكار انفاق مى كنند تجارت (پر سودى ) را اميد دارند كه نابودى و كساد در آن نيست .
560- عراقى گفته است : ابن حبان آن را در صحيح خود از ابى هريره روايت كرده و اول آن از حديث انس مورد انفاق است ، مسند احمد با زيادتى حاكم و پيش از اين ذكر شده است . مى گويم : حاكم در مستدرك ، 4/579، آن را از حديث ابى ذر، و بغوى در مصابيح ، 2/181، نقل كرده اند.
561- (( الشعب )) بيهقى مقطوعا از زيد بن اسلم ، (( المغنى . ))
562- همان ماءخذ، 2/71، شماره 1.
563- همان ماءخذ، 2/71، شماره 2.
564- همان ماءخذ، 2/72، شماره 3.
565- همان ماءخذ، 2/72، شماره 4.
566- كافى كلينى ، 1/36، شماره 3 و در آن آمده است : ((... و آنان را از عذاب خدا ايمن نگرداند)).
567- زمر / 53: اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ايد از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خداوند همه گناهان را مى آمرزد.
568- سنن ترمذى ، 2/118، از حديث اسماء دختر يزيد و گفته است : حديثى حسن و غريب است .
569- شورى / 5: و فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگار خود را به جا مى آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى كنند.
570- آل عمران / 131: و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است .
571- زمر / 16: براى آنها از بالاى سرشان سايبان هايى از آتش و در زير پاهايشان نيز سايبانهايى از آتش است ، اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مى ترساند.
572- ليل / 15 تا 17: و من شمارا از آتشى كه زبانه مى كشد بيم مى دهم ، كسى جز بدبخت ترين مردم وارد آن نمى شود، همان كس كه آيات خدا را تكذيب كرد و روگردانيد.
573- رعد / 6:... و پروردگار تو نسبت به مردم با همه ستمكارى آنها داراى آمرزش ‍ است .
574- ضحى / 5: و پروردگارت بزودى آن قدر به تو عطا مى كند كه خشنود شوى .
575- من اين حديث را از سخنان آن حضرت نيافتم بلكه آن از گفتار محمّد بن على معروف به ابن حنيفه است چنان كه در تفسير (( المجمع )) ذيل اين آيه آمده است .
576- سنن ابوداوود، حاكم ، (( الكبير )) طبرانى ، (( الشعب )) بيهقى از حديث ابوموسى به سند صحيح ، (( الجامع الصغير )) بدون ذكر ((چون روز قيامت شود)).
577- مسند طيالسى ، جزء هشتم ، به شماره 499، با اندك اختلاف ، صحيح مسلم از حديث ابوموسى .
578- (( بحارالانوار، )) 3/250 - 246، (( باب احوال المتقين و المجرمين يوم القيامة . ))
579- حجر / 2: بسا كافران آرزو مى كنند كه مسلمان مى بودند، در تفسير برهان 2 / 325 بعد از واژه مسلمين افزوده است به فتح سين و تشديد لام . 580- كافى ، كلينى 3 / 111، از امام صادق (ع ) روايت شده كه : ((تب پيك مرگ و زندان خدا در زمين و بهره مؤ من از آتش است .))
581- تحريم / 8:... در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه به او ايمان آوردند خوار نمى كند.
582- عراقى گفته است اين حديث را ابن ابى الدنيا در كتاب (( حسن الظن باللّه )) نقل كرده است .
583- عراقى گفته است : من ماءخذى براى اين حديث نيافتم .
584- بزار از حديث ابن مسعود و رجال آن رجال صحيح است (( (المغنى ). )) ابن سعد از بكر بن عبداللّه به طور مرسل به سند حسن ، (( الجامع الصغير. ))
585- عراقى گفته است : من اين حديث را از پيامبر (ص ) نيافتم ، آنچه موجود است از ابراهيم خليل (ع ) است و اين را ابوالشيخ در كتاب (( العظمة )) از قول عتبه بن وليد نقل كرده است ، (( الشعب )) بيهقى از روايت عتبه بن وليد، گفته است : يكى از زاهدان برايم حديث كرد.
586- صحيح مسلم 8/97، با كمى اختلاف ، صحيح بخارى از حديث ابوهريره .
587- سنن ترمذى ، 3/59، با اندك اختلاف از حديث انس ، و گفته است : حديث حسن است .
588- طبرانى و در آن اضافه شده ((چيزى را شريك من قرار ندهد)) به سند مجهول ، (( مجمع الزوائد، )) 10/216، ترمذى از حديث قبلى ، 13/60، مسند احمد از حديب ابى ذر.
589- (( الشعب )) بيهقى از حديث ابى امامه و در آن نيامده است كه فرشته سمت راست به فرشته سمت چپش امر مى كند كه سيئه اى از او محو كند تا يك حسنه از او حذف شود، عراقى مى گويد: من براى آن ماءخذى نيافتم . مى گويم : طبرانى با اندك اختلافى آن را در (( الكبير )) روايت كرده است ، (( مجمع الزوائد، )) 10/208.
590- صدر حديث را تا آن جا كه فرموده است : ((تا آنگاه كه بنده از استغفار ملول شود)) طبرانى در (( الكبير و الاوسط )) از حديث عقبة بن عامر نقل كرده و سند آن حسن است ، (( مجمع الزوائد، )) 10/200.
591- پيش از اين ذكر شده است .
592- عراقى گفته است : من براى آن ماءخذى نيافتم .
593- عراقى گفته است : ماءخذى براى آن نيافتم . آيه در سوره بقره / 257: خداوند ولىّ و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده اند، آنها را از ظلمت ها به سوى نور بيرون مى برد.
594- سنن ابن ماجه به شماره 3932 با عبارت : چقدر بزرگى و چقدر حرمت تو بزرگ است و به كسى كه جان محمّد به دست اوست سوگند كه حرمت مؤ من چه مال و چه خون او در نزد خداوند از حرمت تو بزرگ تر است . و اين كه ما جز گمان نيك به او نمى بريم .
595- عراقى گفته است : با اين الفاظ ماءخذى براى آن نيافتم ، در صحيح بخارى و مسلم آمده است كه : ((مؤ من نجس نمى شود)).
596- سنن ابن ماجه به شماره 3947 از روايت ابى مهزم از ابى هريره .
597- به ماءخذ آن دست نيافتم . بخارى ، ابوداوود و احمد به سند صحيح از حديث ابى هريره روايت كرده اند كه : ((خداوند از قومى شگفتى دارد كه با زنجيرها به بهشت كشانيده مى شوند)).
598- عراقى گفته است : براى آن ماءخذى نيافتم .
599- (( الثواب )) ابوالشيخ ابن حبان . (( (المغنى ). ))
600- صحيح مسلم ، 8/95 از حديث ابوهريره بدين گونه : ((چون خداوند كار آفرينش را به پايان برد در كتابش بر خود واجب و مقرر كرد كه رحمتم بر خشمم غالب باشد)).
601- (( الكبير و الاوسط )) طبرانى از حديث ابى سعيد خدرى ، (( مجمع الزوائد، )) 1/18.
602- ابوداوود، حاكم و آن را از حديث معاذ با لفظ ((وارد بهشت مى شود)) صحيح دانسته است .
603- (( الكبير )) طبرانى از حديث سلمة بن نعيم اشجعى ، مسند احمد و رجال روايت از ثقاتند، (( مجمع الزوائد، )) ج 1/18.
604- نظير آن پيش از اين ذكر شده است .
605- صحيح مسلم ، 8/97، از حديث ابوهريره با كمى اختلاف .
606- حج / 2: زلزله رستاخيز امر عظيمى است .
607- صحيح بخارى ، 6/122، سعيد بن منصور، احمد، عبد بن حميد، ترمذى و آن را صحيح دانسته ، نسايى ، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، حاكم و آن را صحيح شمرده است . ابن مردويه از طرق مختلف از حسن ، عمران بن حصين و جز او، (( الدرالمنثور، )) 10 / 215.
608- (( الكبير و الاوسط )) طبرانى با همين الفاظ از حديث عبداللّه بن عمر به سندى حسن ، (( مجمع الزوائد، )) 10/215.
609- (( الشعب ع(( بيهقى از حديث انس به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))
610- صحيح بخارى و مسلم ، (( الكبير )) طبرانى ، (( مجمع الزوائد، )) 10 / 213.
611- كتاب (( حسن الظن باللّه )) ابن ابى الدنيا از حديث ابن مسعود به سند ضعيف ، (( المغنى . ))
612- صدر حديث را مسلم در 8/96 از حديث ابوهريره روايت كرده همچنين صحيح بخارى 8/123، و براى ذيل حديث ماءخذى نيافتم .
613- مورد اتفاق از حديث ابوهريره ، و پيش از اين ذكر شده است .
614- پيش از اين ذكر شده است .
615- مسند احمد، 2/75، با اندك اختلاف در الفاظ از حديث عبداللّه بن عمر، برخى از راويان را نام نبرده است .
616- مسند احمد از حديث ابى امامة ، 5/266، بدون لفظ سهل ...
617- عراقى گفته است : ابوعبيد آن را در (( غريب الحديث )) روايت كرده است ، مسند احمد.
618- بقره / 286:... تكليف سنگينى بر ما قرار مده .
619- اعراف / 157:... و بارهاى سنگين و زنجيرهايى را كه بر آنها بود (از دوش و گردنشان ) بر مى دارد.
620- ابن مردويه و ابن النجار از على (ع ) بدين گونه : ((درگذر كه گذشت نيكو رضاى بدون عقاب است )) و اين را صدوق در (( عيون اخبار الرضا (ع ) )) روايت كرده است ، و من به ماءخذ آنچه مصنف روايت كرده است دست نيافتم .
621- نظير آن از پيامبر خدا (ص ) پيش از اين نقل شده است .
622- سنن ابن داوود، 2/573 از حديث ابوهريره با سندى نيكو.
623- عراقى گفته است : من اين حديث را با اين الفاظ نيافتم ، ترمذى از حديث ابن مسعود آورده است : ((از فضل خداوند بخواهيد چه خدا دوست دارد كه از او بخواهند)).
624- نظير آن را مسلم در صحيح خود، 8/63 از حديث ابوهريره روايت كرده ، و در سنن ترمذى ، 10/7 در ذيل حديثى از معاذ بن جبل آمده است : ((هنگامى كه از خدا درخواست مى كنيد فردوس را از او بخواهيد)).
625- بخارى از حديث انس ((به خدا سوگند من ترسان ترين شما از خدا و پرهيزكارترين شما نسبت به او هستم ))، بخارى و مسلم از حديث عايشه : ((به خدا سوگند من از همه شما به خدا داناتر و ترسم نسبت به او از همه شما سخت تر است ، (( (المغنى ). ))
626- فاطر / 28: از بندگانش تنها دانشمندان از او مى ترسند.
627- در احيا ((نسبت به درجه پرهيزگاران و صديقان )) است .
628- سنن ترمذى از حديث عبداللّه بن عمرو بن العاص ، 8/308 و گفته است : حديثى حسن ، صحيح و عجيب مى باشد.
629- اعراف / 154:... هدايت و رحمت براى آنها كه از پروردگار خويش ‍ مى ترسند.
630- فاطر / 28: از ميان بندگانش تنها دانشمندان از او مى ترسند.
631- بينه / 8:... هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنودند و اين (مقام والا) براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
632- از حديث عايشه و مورد اتفاق است ، پيش از اين نيز ذكر شده است .
633- حج / 37: هرگز گوشت ها و خون هاى آنها به خدا نمى رسد، آنچه به او مى رسد تقوا و پرهيزگارى شماست .
634- حجرات / 13: گرامى ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست .
635- نساء / 131: و ما سفارش كرديم به كسانى كه پيش از شما داراى كتاب آسمانى بودند و همچنين به شما كه از (نافرمانى ) خدا بپرهيزيد.
636- آل عمران / 175:... و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد.
637- (( المستدرك )) حاكم ، (( الاوسط )) طبرانى به سند ضعيف .
638- اعلى / 10: و بزودى آنها كه از خدا مى ترسند متذكر مى شوند.
639- رحمان / 46: و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ بهشت است .
640- عراقى گفته است : ابن حبان در صحيح خود و بيهقى در (( الشعب )) از حديث ابوهريره و ابن مبارك در (( الزهد )) و ابن ابى الدنيا در كتاب (( الخائفين )) از روايت حسن به طور مرسل آن را نقل كرده اند.
641- اين حديث از كافى به طور مبسوطتر خواهد آمد، ابن حبان در كتاب (( الثواب )) از حديث ابى امامه با سندى بسيار ضعيف ، ابن ابى الدنيا در كتاب (( الخائفين )) با سندى ضعيف و دشوار، (( المغنى . ))
642- به ماءخذ آن آگاهى نيافتم ، عراقى گفته است : در فضيلت عقل چيزى از طريق صحيح وارد نشده است ، مى گويم : مقدسى در كتاب (( الموضوعات )) همين را گفته است . ليكن از طريق خاص اخبار فراوانى به طور صحيح و حسن در ستايش و فضيلت عقل وارد است .
643- مؤ منون / 60: و آنها كه نهايت كوشش را در اداى طاعات انجام مى دهند با اين حال دل هايشان بيمناك است .
644- (( المستدرك ع(( حاكم ، 2/393 و آن را صحيح دانسته ، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم ، ابن مردويه ، بيهقى از حديث عايشه ، (( الدرّالمنثور. ))
645- انبياء / 90: و از روى اميد و بيم ما را مى خوانند.
646- سجده / 16: پروردگار خود را با بيم و اميد مى خوانند.
647- نوح / 13: چرا شما براى خدا عظمت قايل نيستيد؟!
648- توبه / 82: آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند.
649- اسراء / 109: آنها (بى اختيار) به زمين مى افتند (و سجده مى كنند) و اشك مى ريزند و پيوسته خشوعشان فزون تر مى شود.
650- نجم / 60 تا 62: آيا از اين سخن شگفتى مى كنيد، و مى خنديد و نمى گرييد، پيوسته در غفلت بسر مى بريد؟
651- سنن ابن ماجه شماره 4197 از حديث ابن مسعود و سند آن حسن است ، (( الجامع الصغير. ))
652- طبرانى و بيهقى از حديث عباس به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. ))
653- ترمذى آن را نقل كرده و گفته است حديثى حسن و صحيح است ، حاكم ، 4/260 آن را نقل كرده و صحيح دانسته است نسايى ، ابن ماجه از حديث ابوهريره .
654- مسند احمد، 4/148، از حديث خود كه پيش از آن در 4/9 ذكر شده است و در آن جا تصحيفى از سوى نسخه برداران روى داده و به جاى عقبة بن عامر عبداللّه بن عامر جهنى ذكر گرديده كه من جز در آن جا بر آن آگاهى نيافته ام . از خداوند مى خواهيد كه ما را از لغزشهايمان بازدارد و خطاهايمان را بيامرزد.
655- عراقى گفته است : اين حديث را نيافتم .
656- سنن ترمذى از حديث ابى امامه نقل كرده و گفته است : حديثى حسن و غريب است و پيش از اين ذكر شده است .
657- (( الكبير )) طبرانى در (( الدعا، الحلية )) ابونعيم از حديث ابى عمر به سند حسن ، حسين مروزى (( تعليقات )) خود بر كتاب (( الزهد و الرقائق )) ابن مبارك از روايت سالم بن عبداللّه به طور مرسل (( (المغنى ) )) مى گويم : ابن عساكر نيز آن را روايت كرده و در آن آمده است كه ((... دل را با ريختن اشك از ترس تو شفا دهند))، (( الجامع الصغير. ))
658- صحيح مسلم به طور مختصر، مسند طيالسى به شماره 1345، (( اسدالغابة )) 2/58 نظير آن تحت عنوان ((حنظلة بن ربيع تميم )).
659- همان ماءخذ، 1/68، شماره 2.
660- همان ماءخذ، 1/68، شماره 3.
661- همان ماءخذ، 1/68، شماره 4.
662- فاطر / 28: از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مى ترسند.
663- مائده / 44:... از مردم نهراسيد و از من بترسيد.
664- طلاق / 2: و هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند راه نجاتى برايش فراهم مى كند.
665- كافى ، 2/69، شماره 7.
666- همان ماءخذ، 2/71، شماره 11.
667- همان ماءخذ، 2/71، شماره 12.
668- همان ماءخذ، 2/67، شماره 1.
669- (( مصباح الشريعه ، )) باب 88.
670- سجده / 16: پروردگار خود را با بيم و اميد مى خوانند.
671- انبياء / 90: و با رغبت (به رحمت ) و ترس (از عذاب ) ما را مى خوانند.
672- من به اين حديث آگاهى نيافتم جز آنچه ترمذى در 13/27 سنن خود از حديث ابى الدرداء از پيامبر خدا(ص ) نقل كرده و گفته است . اين از دعاى داوود (ع ) بوده و نظير آن را با اختلاف كمى ذكر كرده است .
673- سنن ابن ماجه به شماره 4167 از حديث جابر و پيش از اين ذكر شده است .
674- مستدرك حاكم ، 4/240 از حديث واثلة بن الاسقع .
675- (( نهج البلاغه ، ابواب الحكم )) شماره 30، كافى 2/50.
676- آل عمران 30/: و خداوند شما را از (نافرمانى ) خودش برحذر مى دارد.
677- آل عمران / 102: آن چنان كه حق تقوا و پرهيزگارى است از خدا بترسيد.
678- فاطر / 28: از ميان بندگان خدا تنها دانشمندان از او مى ترسند.
679- (( الشعب )) بيهقى و جز او (( آفات اللسان )) با اندك اختلاف در الفاظ، و پيش از اين ذكر شده است .
680- (( آفات اللسان )) و پيش از اين ذكر شده است .
681- سنن ترمذى و آن را روايتى حسن دانسته است ، حاكم ، بغوى در مصابيح ، 2/182 و پيش از اين ذكر شده است .
682- سوره 60 و 68 و 95.
683- واقعه / 2 و 3: هيچ كس نمى تواند آن را انكار كند، گروهى را پايين مى آورد، و گروهى را بالا مى برد.
684- تكوير / 12: و در آن هنگام كه دوزخ شعله ور گردد، و در وقتى كه بهشت نزديك شود، در آن موقع هر كس مى داند چه چيزى را آماده كرده است .
685- نباء / 40 و 38: و آن روزى خواهد بود كه انسان آنچه را از پيش با دست هاى خود فرستاده مى بيند، و هيچ يك جز به اذن خداوند رحمان سخن نمى گويند و سخن به صواب مى گويند.
686- همان ماءخذ.
687- طه / 82: من كسانى را كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند و سپس هدايت شوند مى آمرزم .
688- قصص / 67: امّا كسى كه توبه كند و ايمان آورد و عمل شايسته انجام دهد اميد است از رستگاران باشد.
689- احزاب / 8: تا خدا از صدق راستگويان پرسش كند.
690- رحمان / 31: بزودى به حساب شما مى پردازيم اى دو گروه انس و جن .
691- اعراف / 99: آيا آنها از مكر الهى غافلند در حالى كه از مكر (و مجازات ) خدا جز زيانكاران ايمن (و غافل ) نمى باشند.
692- هود / 102: و اين چنين است كيفر پروردگار تو هنگامى كه شهرهاى ستمكار را مجازات مى كند، مجازات او دردناك و سخت است .
693- مريم / 85 و 86: در آن روز كه پرهيزگاران را به سوى خداوند رحمان (و پاداش هاى او) راهنمايى مى كنيم ، و مجرمان را (مانند شتران تشنه كه به سوى آبگاه مى روند) به جهنم مى رانيم .
694- مريم / 71: و همه شما (بدون استثناء) وارد جهنم مى شويد.
695- فصلت / 20:... هر چه مى خواهيد انجام دهيد...
696- شورى / 20: كسى كه زراعت آخرت را بخواهد به او بركت مى دهيم و بر محصولش مى افزاييم .
697- زلزله / 7: پس هر كس به اندازه سنگينى ذره اى كار خير انجام داده (پاداش ) آن را مى بيند.
698- فرقان / 23: و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده اند مى رويم و آنها را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا مى كنيم .
699- عصر / 2 و 3 و 4: انسان ها همه در زيانند جز كسانى كه ايمان آورده اند و اعمال شايسته انجام داده اند و يكديگر را به حق سفارش و به شكيبايى و استقامت توصيه كرده اند.
700- اعراف / 97:... در حالى كه از مكر (و مجازات ) خدا جز زيانكاران ايمن (و غافل ) نخواهند بود.
701- عراقى گفته است : ابن شاهين آن را در كتاب (( شرح السنة )) از حديث عمر روايت كرده است ، و آن در مجلسى از امالى ابن سعيد نقاش با سندى ضعيف براى ما روايت شده است .
702- نجم / 37: و در كتب ابراهيم همان كسى كه وظيفه اش را به طور كامل ادا كرد.
703- طه / 45: (موسى و هارون ) گفتند: پروردگارا مى ترسيم او بر ما پيشى گيرد يا سركشى كند.
704- طه / 46: فرمود: نترسيد من با شما هستم (همه چيز را) مى شنوم و مى بينم .
705- مائده / 116: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟
706- مائده / 116: اگر چنين سخنى گفته باشيم تو آن را مى دانى ، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك ) توست آگاه نيستم .
707- مائده / 118: اگر آنها را مجازات كنى بندگان تواند و اگر آنها را ببخشى توانا و حكيمى .
708- معارج / 28: همانا عذاب پروردگارشان را ايمنى نيست .
709- صحيح بخارى 1/16 (( باب علاقه المنافق )) از حديث عبداللّه بن عمر با الفاظ ديگرى .
710- مسند احمد از حديث حذيفه ، 5/384.
711- در برخى از نسخنه هاست ((و اگر به كارى نيكى ترغيب كند و خود آن را به جا نياورد.))
712- 1/162 اين كتاب ، مسند احمد، 5/386 تا 390.
713- (( الشعب )) بيهقى به طور مرسل و پيش از اين در نكوهش دنيا ذكر شده است .
714- سنن ترمذى ، (( المصابيح )) بغوى ، 2/182، كافى 3/242 از حديث ابى عبداللّه (ع ) كه فرموده است : ((قبر را همه روز گفتارى است ، مى گويد: من سراى غربتم ، من سراى وحشتم ، من خانه كرم هايم ، من گورم ، من باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى دوزخم .))
715- (( بحارالانوار )) ج 3، باب احوال مجرمان و پرهيزگاران در برزخ .
716- بيشتر آنها در كتاب عقايد ذكر شده است ، (( بحارالانوار، )) كتاب معاد.
717- زمر / 47: و از سوى خدا امورى بر آنها ظاهر مى شود كه هرگز گمان نمى كردند.
718- كهف / 103 و 104: آيا به شما خبر دهيم كه زيانكارترين (مردم ) كيانند، آنها كه تلاش هايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده با اين حال گمان مى كنند كار نيك انجام مى دهند.
719- (( الافراد )) ابن شاهين ، ابن عساكر از جابر به سندى ضعيف بدين گونه : ((وارد بهشت شدم و ديدم بيشتر اهل آن ابلهانند.)) بزار و پيش از اين ذكر شده است .
720- ص / 88: و خبر آن را پس از مدتى مى شنويد.
721- چون روزگار نيكو شد به آن خوش گمان شدى - و از بدى آنچه تقدير مى آورد نترسيدى .
722- روزگار با تو آشتى كرد و بدان فريفته شدى - و به هنگام صفاى روزگار تيرگى ها پديد مى آيد.
723- توبه / 24: بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و اموالى كه به دست آورده ايد و تجارتى كه از كسادى آن بيم داريد و منازل مورد علاقه شما در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوب تر است در انتظار باشيد تا خداوند عذابش را بر شما نازل كند.
724- صحيح مسلم از حديث ابوهريره به سند ضعيف ، (( الجامع الصغير. پيش ‍ از اين نيز ذكر شده است .
725- توبه / 111: خداوند از مؤ منان جان ها و اموالشان را خريدارى مى كند (كه در برابرش ) بهشت براى آنان باشد.
726- دانق : 16 درهم - م .
727- صحيح بخارى 6/167، زير عنوان : (( سورة الاحقاف . ))
728- در اين باره معروف اين است كه آن حضرت آيه هاى : (( ان لدينا اءنكالا و جحيما و طعاما ذاغصة و عذابا اءليما )) را قرائت فرمود و مدهوش شد، عيد بن حميد و محمّد بن نصر از حمران ، مسند احمد در باب زهد، (( الدرّالمنثور، )) 6/279.
729- اعراف / 143: و موسى مدهوش به زمين افتاد.
730- بزار از حديث ابن عباس به سند نيكو: پيامبر (ص ) از جبرئيل خواست كه صورتش را بنماياند، جبرئيل گفت : پروردگارت را بخوان پيامبر (ص ) دعا فرمود، پس از آن جبرئيل از سمت مشرق بر او ظاهر شد و پيوسته بالا مى آمد و حركت مى كرد، پيامبر (ص ) چون او را ديد مدهوش شد، ابن مبارك از روايت حسن به طور مرسل ؛ (( (المغنى ). ))
731- سنن ترمذى در (( الشمائل ، )) ص 23، (( باب ماجاء فى بكاء رسول اللّه (ص ). ))
732- عراقى گفته است : اين حديث را با اين الفاظ نيافتم ، ابوالشيخ در كتاب (( العظمة )) از ابن عباس نقل كرده كه گفته است : در روز قيامت جبرئيل در پيشگاه خداوند متعال مى ايستد در حالى كه از بيم عذاب او بر خود مى لرزد.
733- مسند احمد 3/224 از حديث انس .
734- اين داستان و داستان پيش و پس از آن از اسرائيليات است كه در كتاب هاى صوفيان يافت مى شود.
735- همه اينها در جلد اول ، كتاب اسرار نماز و جلد چهارم كتاب اخلاق نبوت و كتاب (( آداب الشيعه و اخلاق الامامة )) ذكر شده است .
736- همان ماءخذ، 2/235.
737- همان ماءخذ، 2/236.
738- كافى ، 3/300، شماره 5.
739- كافى ، 3/300، شماره 4.
740- محمّد (ص ) / 38: و خدا بى نياز است و شما همه نيازمنديد.
741- سنن نسايى ، 8/262 ضمن حديثى كه در آن آمده است : ((از شرّ فتنه فقر)) سنن ابوداوود و ابن ماجه .
742- (( الحلية )) ابونعيم از حديث انس ، و پيش از اين در كتاب حسد ذكر شده است .
743- حاكم ، ابن ماجه به شماره 4126 آن را از حديث ابى سعيد نقل كرده و صحيح دانسته و پيش از اين ذكر شده است .
744- حشر / 8: (اين اموال ) براى مهاجرانى است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند.
745- بقره / 273: (انفاق شما بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا محصور شده اند، نمى توانند (براى تاءمين هزينه زندگى ) زمين را درنوردند. از شدت خويشتندارى افراد ناآگاه آنان را بى نياز مى پندارند.
746- همان ماءخذ، 2/261، شماره 2.
747- همان ماءخذ، 8/221، شماره 277.
748- خريف كه به معناى پاييز است در روايات به يك سال و يا چهل سال و جز اينها تفسير شده است - م .
749- همان ماءخذ، 2/260، شماره 1.
750- همان ماءخذ، 2/263، شماره 12.