اخلاق تبلیغی

نصرت الله جمالى

- ۱ -


پیش نوشتار

دل در گرو به کمال رسیدن است و این رسیدن، آهنگ دلنوازی می طلبد که چکاوک تبلیغ و عندلیب ندای توحید، آن را چهچهه زنان به گوش جان ما رساند؛ نعمه ای که از لایتناهی برای پذیرش زمینیان، گلبانگ "لااله الاالله" اش کرد تا این بشر خاکی که روح خدا در او دمیده شده، آن روح کفایتش نکرده و نیاز به امداد داشت تا خود را رقص کنان بالا برد و به کمال برساند. آنچه در پیش رو دارید مطالبی درباره ی "اخلاق تبلیغی" یا "روش تبلیغی" است تا سروران عزیز – پیام رسانان کوچگر – که برای امر تبلیغ، با کوله باری از مسؤولیت به مناطق تبلیغی می روند، نظری هم بر «روش تبلیغی» بیفکنند؛ با یاد آوری نکات ضروری و بکارگیری آنها در این راه، بیشتر و بهتر موفق شوند .

 اینجا مناسب است از بیانات مقام معظم رهبری جملاتی را استفاده نماییم که سربازان جبهه ی تبلیغ در برابر استکبار جهانی با این رهنمودها بیشتر بتوانند وظیفه ی مهم خود را ارائه دهند :

« تبلیغ به معنای رساندن است و ابزار رساندن به حسب شرایط تفاوت دارد.... این رساندن انواع و اقسام دارد و در هر شرایط نحوه ی رساندن اَشکال مختلف دارد. آن چیزی که ابزار و نحوه ی رساندن را تشخیص می دهد ابتکار ذوق و سلیقه و فهم و سرعت انتقال شماست .

« ... پس از آنکه دانستیم تبلیغ به معنای رساندن است، شما چه چیزی را می خواهید برسانید آیا هر رساندنی مفید است که البته این طور نیست... باید آنچه را می رسانیم.... چیزی باشد در خور رساندن و به شیوه ای رسانده شود که در خور اندیشه ی جذاب و یک صاحب اندیشه ی بزرگ باشد. اگر متاع فکری ارزنده ای با شیوه ی بدی رسانده شود حتی آن متاع را هم از ارزش خواهد انداخت ...

پس بر ما لازم است در این مقوله چه چیزی را برسانیم و چگونه برسانیم یک قدری تأمل کنیم و فکر کنیم چرا که چیز مهمی است ...»

نکته ی دیگری که باید به طور کامل مورد دقت قرار داد، آن است که مبلّغ چه نقشی در تبلیغ دارد؟ اگر مبلّغ قدرت انجام آن را از همه ی جوانب نداشته باشد به اساسِ پیامی که توسط او برای جامعه مطرح می شود، لطمه می زند. لذا باید از قدرتی رسا بر خوردار باشد تا نقش او را در این جبهه ارتقا بخشد. همانطور که رهبر معظم انقلاب می فرماید :

« هیچ سخنرانی پر شور، هیچ گفتار و کرداری در صورتی که خالی از هنر باشد، نمی تواند آن تأثیر را در اعماق جان مستمع بگذارد که یک کار هنری می تواند بگذارد .»

با توجه به اینکه دیگران برای تبلیغات عقاید خود چه تشکیلات عریض و طویلی دارند، چه ارگان ها و سازمان هایی را بوجود آورده اند و در اقصا نقاط جهان بطور گسترده و سازمان دهی شده به فعالیت تبلیغی مشغولند، جا دارد مسؤولان محترم در امر تبلیغ، نه تنها ضعیف عمل نکنند بلکه با بهینه کردن عِدّه و عُدّه ی خود و آگاهی نسبت به تبلیغات میسیونری و جریان های انحرافی در جهان اسلام، بیشتر به نشر فرهنگ اسلام ناب محمدی بپردازند .

رهبر معظم انقلاب نیز از این بُعد رهنمودهای لازم را ارائه داده اند :

« تبلیغات جهانی ما بسیار ضعیف است و باید در این زمینه طرح هایی ارائه شود ما باید خود را با افکار عمومی در کشورهای مختلف جهان سوم بخصوص جهان اسلام مواجه کنیم و اگر دست مایه قوی داشته باشیم، می توانیم فکر خود را در میان ملت ها اشاعه دهیم .»

علاوه بر مطالب فوق مبلّغان اعزامی ما دو وظیفه اساسی دارند :

1 . تبلیغ اسلام ناب محمدی

2 . تبلیغ انقلاب اسلامی

با عنایت به اینکه دشمن از دروازه ی تبلیغات بر ضد نظام مقدس اسلام فعالیت خود را دو چندان کرده است، لازم است، در این بعد یعنی انقلاب اسلامی، حرکت تبلیغی مضاعفی را داشته باشیم. در این زمینه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی می فرماید :

« مهمترین وسیله ی فشار برای انقلاب، تبلیغات است ما اگر در شناساندن و فهماندن انقلاب اسلامی به دنیا موفق شویم مطمئناً این انقلاب در دنیا قبول خواهد شد...»  « با توجه به شرایط کنونی جهان... ضرورت دارد ... روحانی ما تلاش مضاعفی در انجام وظایف الهی خود به عمل آورد ».

ما از چه منظری باید انقلاب اسلامی و اسلام را به دنیا معرفی کنیم؟ آیا معرفی اسلام با چهره ای بسته و شداد و غلاظ دار وظیفه ماست؟ یا این که نسبت به اندیشه خود از این مسیر نامتجانس با روحیه ی بشری بگذریم و طریق دیگری را برگزینیم؟ به یقین اینجا، جای «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» نیست که گمان کنیم اشداء علی الکفار بر خورد فیزیکی را می گوید. اگر چنین منظور بود، به نظر ما باید قرآن می فرمود « اغلظاء» ولی از شداد استفاده کرده است که بفهماند در این زمینه در مقابل تبلیغات آنها از وظیفه ی خود کوتاه نیایید. همین می شود اشداء، نه اینکه حتماً در مقابل کفار، شمشیر را از رو ببندید .

اگر قرار بود این روش موفق و کارا باشد، باید روش کلیسایی ادامه پیدا می کرد نه این که فشار کلیسای حکومتی وضعیتی را پیش آورد تا به اصطلاح، رنسانس علمی بیاید و کلیسا را آنقدر به حاشیه براند که در این زمان به خیلی از کارهایی تن بدهد که قبل از رنسانس، آن ها را کفر مطلق می پنداشت . 

مبلّغ باید به دیدگاهی عمل کند که رهبر معظم انقلاب اشاره می فرماید :

1 . « اصول ما حامل پیام صلح و دوستی و صفا و امنیت است و طبیعی است که برای رساندن این پیام و دیگر پیام های به حق نظام جمهوری اسلامی به گوش جهانیان طالب آرامش باشیم »

2 . « کاری که ما با کشور های جهان داریم نه کشور گشایی و استعمار گری نه استفاده از زور و سلطه و ایجاد شبکه های اطلاعاتی و امنیتی و نه یی تفاوتی در مقابل ملت ها و خواسته های آنهاست. انگیزه ی ارتباطی ما با دنیا تنها ابلاغ و تبلیغ است استفاده از تبشیر و انذار برای انتقال اندیشه مترقی و سازنده و حیاتبخش و فلاح آفرین اسلام به ملتها مهمترین وظیفه ماست .»

3 . « شما از امکانات و مقدوراتی امثال خانه ی فرهنگ... برای حفظ آبروی نظام جمهوری اسلامی ایران بایستی استفاده کنید و ارتباط و تماس خود را نیز با مجلات و نشریاتی که معاند با نظام... نیستند افزایش دهید و تماس دوستانه برقرار کنید و تبلیغات مناسب و صحیح در خارج از کشور یک حرکت بسیار پر برکتی می تواند باشد ».

4 . « تبلیغ اسلام با هدف ارائه اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام مغشوش شده تحت تأثیر خرافه ها و جهل های گوناگون نیز یکی از اهداف تبلیغاتی اسلامی می باشد .»

به نظر می رسد تا همین اندازه نسبت به وظیفه ای که بر دوش داریم از منظر رهبریت بسنده نماییم که در جای خود بطور گسترده از آنها بهره خواهیم برد. در این جزوه تلاش بر این است تا در باره ی بحث هایی که مطرح می کنیم، علاوه بر قرآن به سیره ی پیامبر و ائمه علیهم السلام تأسّی نماییم و « قول» و « فعل» آنان را ملاک خود قرار دهیم که تنها رمز موفقیت ما در دنیا و آخرت خواهد بود .

ان شاءالله بتوانیم در این هدف مقدس و وظیفه ی با ارزش آنچه رضایت خداوند سبحان در آن است، فراهم آوریم. شایان ذکر است مکتوب حاضر- بر اساس آیه قرآن – فقط جنبه یاد آوری دارد: « فانّ الذّکری تَنفَعُ المُؤمنین» و با اظهار نظر مبلّغان مهاجر، هر چه بهتر و بیشتر، آنرا کاملتر خواهیم نمود زیرا مدعی نوشته ای شایسته و برتر در این زمینه نیستیم و در ضمن قصد نداریم در بحث مذکور به تفصیل وارد شویم بلکه در تمام زمینه ها اختصار را بر خواهیم گزید تا باعث خسته شدن سروران خواننده نشویم .

اما آنچه در باره ی نوشتار حاضر لازم به ذکر است اشاره به بخش های پنجگانه ی آن می باشد :

- بخش اول، تاریخچه ی تبلیغ، سنت های قرآنی و پیامبر و ائمه(ع) برای تبلیغ است .

- بخش دوم، موضوع تبلیغ که سخنرانی و تدریس است، بحث می شود .

- بخش سوم درباره ی مخاطبان مبلّغ است .

- بخش چهارم، شیوه ی ارائه منبر و تدریس را در بر دارد .

- بخش پنجم به تأثیرات مثبت و منفی یا به عبارت دیگر « مبلّغ و نظارت مردمی» اختصاص دارد .

امروزه گروهی که بار این وظیفه را بیشتر از همه ی دلسوزان به اسلام بر دوش می کشد، علمای اسلام یا به اصطلاح روز، روحانیّت است .

لازم است، اضافه شود: مسؤولیت روحانیت در این باره سنگین است چرا که این قشر وامدار دین و دین شناسی است و باید بیش از همه در راه پرورش اسلام گام بردارد .

به امید سربلندی مبلّغان اسلام ناب محمدی در سراسر گیتی که با کردار خود زینت نورانی « اَللهُ نورُ السّمواتِ و الاَرضِ» و مصباح هدایت عصر پیروزی مستضعفان بر مستبکران - به قول آن پیر و مراد سفر کرده - هستند .

نصرت الله جمالی

ویرایش دوم 1/1/1388