آداب معاشرت در اسلام
(ترجمه شرح الاربعين النبوية)

محمد حسين الجلالى
مترجم : جواد بيات و محمد آذربايجانى

- ۱۸ -


1- كنايه از اينكه عمرت بيش از حد معمول طولانى گردد. م
2- شايد منظور از تاريك شدن هوا اين باشد كه روزگار انسان سياه مى شود. م
3- دجال در اصل ، بمعنى كذاب و دروغگو و حقه باز است و در عرف مسلمانان براى شخص خاصى كه در زمان ظهور امام زمان (عليه السلام ) به دروغ ادعاى حقانيت مى كند، گفته مى شود - مترجم .
4- مراد از بلوغ در اينجا، آن است كه از نظر اقتصادى و اداره زندگى مستقل مى گردد و احتياج به سرپرست و قيم ندارد. و مراد از تكليف ، آن است كه احكام الهى بر او لازم الاجراء مى گردد - مترجم .
5- خصم در لغت بمعناى تنزيل پيش از سررسيد مى باشد مبلغى كه شخص بدهكار به جهت پرداخت وام خود، پيش از سررسيد آن منفعت مى يابد مثلا از يكصد تومان بيست تومان كسر نموده در عوض قبل از موعد آن ، پرداخت مى كند. - م
6- يعنى چيزهايى كه با پيمانه فروخته مى شود مانند نفت و امثال آن و در بعضى جاها گندم نيز چنين است . م
7- يعنى چيزهايى كه با وزن فروخته مى شود مانند قند و شكر و امثال آن . م
8- يكى از وزنهاى زمان هاى سابق بوده كه معادل 2 گرم امروز مى باشد. م
9- شايد مراد حضرت آن است كه انسان به قرض دهنده چيزى اضافه دهد و قبلا بحث شد كه اين كار براى وام گيرنده مستحب است . م
10- در بعضى از روايات (مدمن الخمر) دارد - مترجم .
11- چاى عربستانى - فرهنگ لاروس - مترجم
12- زيرا از نظر روانى خيال مى كند كه پوشيدن نوع لباس به تن خود، در برد و باخت تاءثير دارد لذا گاهى به يك لباس حساسيت پيدا مى كند - مترجم .
13- (البته موارد اين نوع مسابقه در زمان ما فرق كرده است .)
14- عواتك جمع عاتكه از نامهاى زنان ، است و عاتكه نام سه نفر از مادران گرامى رسول الله صلى الله عليه و آله بود كه اولى دختر هلال بن فالج بن ذكوان كه مادر عبد مناف بود دومى دختر مرة بن هلال مادر هاشم بن عبد مناف بود سومى دختر اءوقص بن مرة بن فالج بود كه مادر وهب پدر آمنه كه مادر پيامبر صلى الله عليه و آله بود. به نقل از مجمع البحرين ماده عتك - مترجم .
15- خف كنايه از شتر و حافر كنايه از اسب و ريش كنايه از تير است .
16- محصن از نظر اسلام به كسى مى گويند كه دسترسى به همسر حلال خود دارد و مى تواند بوسيله آن خود را از حرام حفظ نمايد و با اين حال زنا مى كند و در حقيقت با تعهد ازدواج حصارى حصين و محكم كشيده شده است . - مترجم
17- خواننده محترم خود قضاوت نمايد كه آيا مرتجع واقعى آنها هستند يا ديگران ؟! آنان ما مسلمين را متهم مى سازند كه شما به يكهزار و چهارصد سال پيش ‍ برگشته ايد و به قوانين اسلام عمل مى كنيد. در حالى كه قوانين اسلام علاوه بر فطرى و سالم بودن آن ، خود نورانيت خاصى دارد كه همه جوانب صلاح بشر را در مدنظر قرار داده است ، ولى قوانينى كه آنان عمل مى كنند به زمان توحش و بر بريب برمى گردد كه بيش از چندين هزار سال پيش ، قوم لوط به عنوان زشت ترين عمل آن را مرتكب مى شدند - مترجم .
18- مؤ منون ، 7.
19- عزب جمع آن عزاب است و به معناى زندگى فردى و بدون همسر مى باشد - مترجم .
20- مراد، آن است كه اخلاق و كردار دختر از خلق و خوى برادرش معلوم مى گردد، زيرا آندو به يكديگر، از نظر اخلاق كردار نزديكترند و شباهت زيادى بين آندو وجود دارد - مترجم .
21- الخلابة به كسر خاء جلب كردن با زبان و گفتار خوش .
22- لفظ قتب به معنى پالان است وليكن منظور از آن ، با تعميم علت ، به جهاز همه حيوانات اطلاق مى گردد - مترجم .
23- گرچه براى مرد نيز مستحب است كه خود را براى همسرش ، خوشبو و پاكيزه كند، ليكن براى زن در اين مورد سفارش بيشترى شده است - مترجم .
24- يكى از امتيازات دين اسلام اين است كه ؛ همواره تلاش مى كند كه غرائز انسانها را بطور طبيعى و از راه قانونى ، اشباع نمايد، تا نيازى به راههاى خلاف طبيعت و غير قانونى نباشد. مخصوصا در مسائل خانوادگى و جنسى كه اگر از طريق سالم و فطرى ، اشباع نگردد چه بسا از راههاى غير قانونى و خلاف شرع اشباع شود، و فرد و جامعه را به فساد بكشاند. لذا اسلام به زن دستور داده كه هر چه مى تواند با آزادى كامل در محيط خانه ، نياز و خواسته هاى مشروع شوهر را تاءمين كند تا فكر و انديشه او را از جاهاى ديگر و شيطانى حفظ نمايد. و برعكس در محيط بيرون خانه ، خودنگهدار و با پوشش كامل قدم بردارد، ولى متاءسفانه در حال حاضر بعضى جوامع اسلامى برخلاف و به عكس دستورات اسلام حركت مى كنند - مترجم :
25- شايد مراد حضرت اين است كه نگاه اول ، غالبا تصادفى و بدون قصد مى شود، ليكن نگاه دوم غالبا همراه با قصد و انگيزه ، خواهد بود. چنانكه اين معنا از احاديث بعدى به خوبى روشن مى گردد - مترجم .
26- اين توهم در كتاب المراءة فى القرآن نوشته عباس محمود عقاد ص 92 چاپ دارالكتاب العربى - بيروت سال 1969 آمده است - مولف .
27- و نظير اينگونه قسم ها در هر زمانى وجود دارد چنانكه در زبان فارسى نيز گاهى افراد به جاى قسم به نام خدا به حضرت ابوالفضل (عليه السلام ) و امام حسين (عليه السلام ) و امام زمان عجل الله تعالى و امثال آن قسم ياد مى كنند كه از نظر شرعى اعتبارى ندارد و موجب كفاره نمى گردد، لكن در پيشگاه خدا مواخذه دارد - مترجم .
28- مثل اينكه شخصى بدروغ قسم ياد كند كه در گذشته چنين كارى را انجام نداده است . مترجم .
29- در اين خصوص احاديث فراوانى در كتب حديث وجود دارد، علاقمندان به وسائل ، ج 18، 522 مراجعه نمايند - مترجم .
30- تخصيص يك اصطلاح اصولى و فقهى است كه به معناى خارج ساختن يك يا چند نفر از شمول حكم عام است - مترجم .
31- تعزير به مجازات كمتر از حد شرعى گفته مى شود كه براى ادب كردن افراد مجرم از طرف حاكم و قاضى شرع تعيين مى گردد مانند زدن 20 ضربه شلاق به مجرم - مترجم .
32- سعدان گياهى است داراى خارهاى تيز - مترجم .
33- اصل حديث در ج 2 كتاب كافى / 447 از امام صادق (عليه السلام ) چنين آمده است : ان للحق دولة و للباطل دولة ... به نقل از ميزان الحكمة / ج 3، 358.
34- و در خطبه 199 نهج البلاغه ابن ابى الحديد و 197 فيض الاسلام و 206 صبحى صالح چنين آمده است : انى اكره لكم ان تكونوا سبابين و لكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكرتم حالهم كان اصوب فى القول و ابلغ فى العذر و قلتم مكان سبكم اياهم : اللهم احقن دمائنا و دمائهم و اصلح ذات بيننا و بينهم واهدهم من ضلالتهم حتى يعرف الحق من جهله و رعوى عن الغى و العدوان من لهج به - مترجم .
35- ديوث به كسى مى گويند كه نسبت به ناموس خود، سهل انگارى نمايد. مانند اينكه خوش دارد كه ناموس خود را در معرض ديد ديگران قرار دهد و از تماشاى بد مردم به ناموسش خوشحال شود. - مترجم .
36- منظور از جايگاه محكم عبارت از جلب رضايت الهى است كه با اخلاص بدست مى آيد و مقابل آن جايگاه سست رياكارى است كه سست و غير قابل اطمينان است .
37- قدر در لغت به معنى اندازه گيرى و قانون جارى خدا در نظام طبيعت است كه خداوند هر چيزى را با اندازه و قانون معين قرار داده است . چنانكه در قرآن كريم آمده است : انا كل شى ء خلقناه بقدر - (قمر / 45)= ما هر چيزى را به اندازه آفريديم . بنابراين معناى فرمايش پيامبر صلى الله عليه و آله چنين مى شود كه نزديك است حسد در موازين و قوانين طبيعى خللى ايجاد نمايد و اين معنى كاملا قابل درك و فهم است .
براى توضيح بيشتر به باب حسد ذيل حديث 4، جلد سوم اصول كافى / ص 452 مراجعه شود. مترجم
38- امور حسبيه به كارهائى گفته مى شود كه مربوط به مصلحت كل جامعه اسلامى مى باشد كه يكى از آنها تشويق مردم به نيكيها و جلوگيرى از منكرات است - مترجم .
39- سوره نجم / 39.
40- اءبى الصلاح كنانى مى گويد: از امام صادق (عليه السلام ) درباره تفسير آيه يا ايها الذين امنوا توبوا الى الله توبة نصوحا (تحريم / 8) اى كسانى كه به خدا ايمان آورده اى توبه كنيد توبه اى خالص . سوال كردم ، فرمود: ينوب العبد من الذنب ثم لايعود فيه (وسائل / ج 11، 375) بنده از گناهان خود توبه كند و در آن بازگشت ننمايد - مترجم .
41- تواكل عبارت از اعتماد داشتن به ديگران در انجام كار و انتظار داشتن از آنها است كه وظيفه وى را آنان انجام دهند. برخلاف توكل كه عبارت از انجام كار با اعتماد به خداوند است - مترجم .
42- براى توضيح بيشتر درباره حديث فوق به ج 3، 350 از وسائل الشيعه مراجعه شود.
43- حديث چنين است : شخصى در حضور پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم )نسبت به ديگرى بدگوى كرد آتش غضب در دل او برافروخته شد پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم ) فرمود: انى لاءعلم كلمة لو قالها لذهب عنه الغضب . (تفسيرنمونه / ج 20، 287).
44- حرب به معنى جنگ است .
45- سلم به معنى صلح و سلامتى است .
46- (نسخه بدل ) جذاوى - مترجم .
47- اين جمله قسمتى از حديث شريف است و معناى آن اين است كه خداوند مانع مى شود كه كارى انجام پذيرد مگر با اسباب و علل آن - مترجم .