رساله توضيح المسائل با تجديد نظر و اضافات

آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (ره)

- ۹ -


مـسـالـه 933 - اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد رود و ببيند جماعت تمام شده , تا وقتى كه صفها بهم نخورده و جمعيت متفرق نشده ,مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.

مـسـالـه 934 - در جائى كه عده اى مشغول نماز جماعتند, يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نـخورده است , اگر انسان بخواهد فرادى يا باجماعت ديگرى كه برپا مى شود نماز بخواند, با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط مى شود: اول : آنـكـه نماز جماعت در مسجد باشد, و اگر در مسجد نباشد, ساقط شدن اذان و اقامه معلوم نيست .
دوم : آنكه براى آن نماز, اذان و اقامه گفته باشند.
سوم : آنكه نماز جماعت باطل نباشد.
چهارم : آنكه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشد, پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند, مستحب است اذان و اقامه بگويد.
پنجم : آنكه نماز او و نماز جماعت هر دو اداء باشد.
شـشـم : آنكه وقت نماز او و نماز جماعت , مشترك باشد, مثلا هر دو نماز ظهر, يا هر دو نماز عصر بـخـوانند, يا نمازى كه به جماعت خوانده مى شود,نماز ظهر باشد و او نماز عصر بخواند, يا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد.

مـسـالـه 935 - اگر در شرط سوم از شرطهائى كه در مـسـالـه پيش گفته شد شك كند, يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه , اذان واقامه از او ساقط است , ولى اگر در يكى از پنج شرط ديگر شك كند مستحب است اذان و اقامه بگويد.

مـسـالـه 936 - كـسى كه اذان و اقامه ديگرى را بشنود مستحب است هر قسمتى را كه مى شنود آهسته بگويد.

مـسـالـه 937 - كسى كه اذان و اقامه ديگرى را شنيده باشد, چه با او گفته باشد يا نه , در صورتى كه بـين آن اذان و اقامه و نمازى كه مى خواهدبخواند زياد فاصله نشده باشد, مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.

مـسـالـه 938 - اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود, اذان او ساقط نمى شود, بلكه اگر قصد لذت هم نداشته باشد, ساقط نمى شود.

مـسـالـه 939 - اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد, ولى در نماز جماعت زنان اگر زن اذان و اقامه بگويد كافى است .

مـسـالـه 940 - اقامه بايد بعد از اذان و در حال ايستادن و با طهارت گفته شود.

مـسـالـه 941 - اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد, مثلا حي على الفلاح را پيش از حي على الصلاة بگويد بايد از جائى كه ترتيب بهم خورده دوباره بگويد.

مـسـالـه 942 - بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد, و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى را كـه گـفته اذان اين اقامه حساب نشود, مستحب است دوباره اذان را بگويد.
و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشود, مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و اقامه بگويد.

مـسـالـه 943 - اذان و اقـامه بايد به عربى صحيح گفته شود, پس اگر به عربى غلط بگويد, يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد, يا مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد, صحيح نيست .

مـسـالـه 944 - اذان و اقـامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود, و اگر عمدا يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد باطل است .

مـسـالـه 945 - اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه بايد اذان را بگويد, ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه ,گفتن اذان لازم نيست .

مـسـالـه 946 - اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آنكه قسمتى را بگويد شك كند كه قسمت پيش از آن را گـفـتـه يـا نه , بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك كرده بگويد, ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شك كند كه آنچه پيش از آن است گفته يا نه , گفتن آن لازم نيست .

مـسـالـه 947 - مستحب است انسان در موقع اذان گفتن , رو به قبله بايستد و با وضو يا غسل باشد و دسـتـهـا را به گوش بگذارد و صدا را بلندنمايد و بكشد و بين جمله هاى اذان كمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند.

مـسـالـه 948 - مستحب است بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگويد و جمله هاى آن را بهم نچسباند, ولى به اندازه اى كه بين جمله هاى اذان فاصله مى دهد, بين جمله هاى اقامه ندهد.

مـسـالـه 949 - مستحب است بين اذان و اقامه يك قدم بردارد, يا قدرى بنشيند, يا سجده كند, يا ذكـر بگويد, يا دعا بخواند, يا قدرى ساكت باشد, يا حرفى بزند, يا دو ركعت نماز بخواند, ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح و نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب مستحب نيست .

مـسـالـه 950 - مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان معين مى كنند عادل و وقت شناس و صدايش بلند باشد و اذان را در جاى بلندبگويد.

واجبات نماز

واجبات نماز يازده چيز است : اول نيت .
دوم قيام يعنى ايستادن .
سوم تكبيرة الاحرام يعنى گفتن اللّه اكبر در اول نماز.
چهارم ركوع .
پنجم سجود.
ششم قرائت .
هفتم ذكر.
هشتم تشهد.
نهم سلام .
دهم ترتيب .
يازدهم موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.

مـسـالـه 951 - بعضى از واجبات نماز ركن است , يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد - عمدا باشد يا اشـتـباها - نماز باطل مى شود.
و بعضى ديگرركن نيست , يعنى اگر اشتباها كم گردد نماز باطل نمى شود.
و ركن نماز پنج چيز است : اول : نيت .
دوم : تكبيرة الاحرام .
سوم : قيام متصل به ركوع , يعنى ايستادن پيش از ركوع .
چهارم : ركوع .
پنجم : دو سجده از يك ركعت .
و امـا نـسـبت به زيادى در صورتى كه عمدى باشد, مطلقا نماز باطل مى شود, و در صورتى كه از روى اشـتـبـاه بـاشد اگر زيادى در ركوع يا در دوسجده از يك ركعت باشد, نماز باطل است و الا باطل نيست .
نيت مـسـالـه 952 - انسان بايد نماز را به نيت قربت ,يعنى براى انجام دادن فرمان خداوند عالم بجا آورد, و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند يامثلا به زبان بگويد: چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم قربة الى اللّه .

مـسـالـه 953 - اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيت كند كه چهار ركعت نماز مى خوانم و معين نكند, ظهر است يا عصر, نماز او باطل است , و نيزكسى كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است , اگـر در وقـت نـماز ظهر بخواهد آن نماز قضا يا نماز ظهر را بخواند, بايد نمازى را كه مى خواند, درنيت معين كند.

مـسـالـه 954 - انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقى باشد, پس اگر در بين نماز به طورى كه غافل شود كه اگر بپرسند چه مى كنى ؟نداند چه بگويد, نمازش باطل است .

مـسـالـه 955 - انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند, پس كسى كه ريا كند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند نمازش باطل است , خواه فقط براى مردم باشد, يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد.

مـسـالـه 956 - اگر قسمتى از نماز را هم براى غير خدا بجا آورد, نمازش باطل است , بلكه اگر نماز را بـراى خـدا بـجا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مثل مسجد, يا در وقت مـخصوصى مثل اول وقت , يا به طرز مخصوصى , مثلا با جماعت نماز بخواند نمازش باطل است .
و بنابر احتياط اگر جزء مستحبى را نيز مثل قنوت براى غير خدا بجا آورد, آن را تمام كرده بعد نماز را اعاده كند.
تكبيرة الاحرام مـسـالـه 957 - گفتن اللّه اكبر در اول هر نماز واجب و ركن است , و بايد حروف اللّه و حروف اكـبـر و دو كـلـمه اللّه و اكبر راپشت سر هم بگويد, و نيز بايد اين دو كلمه به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط بگويد, يا مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست .

مـسـالـه 958 - احـتـيـاط مـسـتحب آن است كه تكبيرة الاحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مى خواند, مثلا به اقامه يا به دعائى كه پيش ازتكبير مى خواند نچسباند.

مـسـالـه 959 - اگـر انسان بخواهد اللّه اكبر را به چيزى كه بعد از آن مى خواند, مثلا به بسم اللّه الـرحمن الرحيم بچسباند, بهتر است راء اكبر را پيش بدهد, ولى احتياط مستحب آن است كه در نماز واجب نچسباند.

مـسـالـه 960 - مـوقـع گفتن تكبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد, و اگر عمدا در حالى كه بدنش حركت دارد, تكبيرة الاحرام را بگويد باطل است .

مـسـالـه 961 - تـكبير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طورى بخواند كه خودش بشنود, و اگر بـواسـطـه سنگينى يا كرى گوش يا سر و صداى زياد نمى شنود, بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نباشد بشنود.

مـسـالـه 962 - كـسـى كه لال است يا زبان او مرضى دارد كه نمى تواند اللّه اكبر بگويد بايد به هر طـورى كـه مـى تواند بگويد, و اگر هيچ نمى تواندبگويد بنابر احتياط بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير اشاره كند و زبانش را هم اگر مى تواند حركت دهد.

مـسـالـه 963 - مستحب است بعد از تكبيرة الاحرام بگويد: يا محسن قد اتاك المسي ء وقد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسي ء انت المحسن وا نا المسي ء بحق محمد وآل محمد صل على محمد وآل مـحـمد وتجاوز عن قبيح ما تعلم مني يعنى اى خدائى كه به بندگان احسان مى كنى , بنده گـنـهـكار به در خانه تو آمده و تو امر كرده اى كه نيكوكار از گناهكار بگذرد, تو نيكوكارى و من گناهكار, به حق محمد وآل محمد (ص ) رحمت خود را بر محمد وآل محمد بفرست و از بديهائى كه مى دانى از من سر زده بگذر.

مـسـالـه 964 - مستحب است موقع گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهاى بين نماز, دستها را تا مقابل گوش بالا ببرد.

مـسـالـه 965 - اگر شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه , چنانچه مشغول خواندن چيزى از قرائت شده , به شك خود اعتنا نكند, و اگرچيزى نخوانده , بايد تكبير را بگويد.

مـسـالـه 966 - اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن را صحيح گفته يا نه , چه مشغول خواندن چيزى شده باشد يا نه , به شك خوداعتنا نكند.
قيام ( ايستادن ) مـسـالـه 967 - قـيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متصل به ركـوع مـى گـويـنـد ركن است , ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست , و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند, نمازش صحيح است .

مـسـالـه 968 - واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين كند كه در حال ايستادن تكبير گفته است .

مـسـالـه 969 - اگـر ركـوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده , بايد بايستد و به ركوع رود, و اگر بدون اينكه بايستد به حال خميدگى به ركوع برگردد, چون قيام متصل به ركوع را بجا نياورده , نماز او باطل است .

مـسـالـه 970 - موقعى كه براى تكبيرة الاحرام يا قرائت ايستاده است بايد بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود, و بنابر احتياط به جائى تكيه نكند, ولى اگر از روى ناچارى باشد اشكال ندارد.

مـسـالـه 971 - اگر موقعى كه ايستاده , از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود يا به جائى تكيه كند, اشكال ندارد.

مـسـالـه 972 - احتياط مستحب آن است كه در موقع ايستادن , هر دو پا روى زمين باشد, ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد, واگر روى يك پا هم باشد اشكال ندارد.

مـسـالـه 973 - كسى كه مى تواند درست بايستد, اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه ايستادن بر او صدق نكند, نمازش باطل است .

مـسـالـه 974 - موقعى كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزى از اذكار واجب است , بايد بدنش آرام بـاشـد, و در مـوقـعـى كه مى خواهد كمى جلو يا عقب رود, يا كمى بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد, بايد چيزى نگويد.

مـسـالـه 975 - اگر در حال حركت بدن ذكر مستحبى بگويد, مثلا موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد, نمازش صحيح است , و بحول اللّه وقوته اقوم واقعد را بايد در حال برخاستن بگويد.

مـسـالـه 976 - حركت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد, اشكال ندارد, اگرچه احتياط مستحب آن است كه آنها را حركت ندهد.

مـسـالـه 977 - اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات , بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن خارج شود, احتياطمستحب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن , آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

مـسـالـه 978 - اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند, و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد, ولى تا بدنش آرام نگرفته بايدچيزى از ذكرهاى واجب را نگويد.

مـسـالـه 979 - تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند, نبايد بنشيند, مثلا كسى كه در موقع ايستادن , بدنش حركت مى كند, يا مجبور است به چيزى تكيه دهد, يا بدنش را مختصرى كج كند, بايد به هر طـور كـه مى تواند ايستاده نماز بخواند, ولى اگر به هيچ قسم نتواند بايستد, بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

مـسـالـه 980 - تا انسان مى تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند, و اگر نتواند راست بنشيند بايد هـر طـور كه مى تواند بنشيند, و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند بايد طورى كه در احكام قبله گـفـتـه شـد بـه پـهـلـوى راست بخوابد, و اگر نمى تواند, به پهلوى چپ بخوابد, و اگر آن هم ممكن نيست , به پشت بخوابد به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

مـسـالـه 981 - كسى كه نشسته نماز مى خواند, اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد, بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود, و اگر نتواند بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد.

مـسـالـه 982 - كسى كه خوابيده نماز مى خواند, اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقدارى را كه مـى تـوانـد, نشسته بخواند.
و نيز اگر مى تواندبايستد بايد مقدارى را كه مى تواند, ايستاده بخواند, ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى از اذكار واجب را نخواند.

مـسـالـه 983 - كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر در بين نماز بتواند بايستد, بايد مقدارى را كه مى تواند, ايستاده بخواند, ولى تا بدنش آرام نگرفته , بايد چيزى از ذكرهاى واجب را نخواند.

مـسـالـه 984 - كسى كه مى تواند بايستد اگر بترسد كه بواسطه ايستادن , مريض شود يا ضررى به او برسد, مى تواند نشسته نماز بخواند, و اگراز نشستن هم بترسد, مى تواند خوابيده نماز بخواند.

مـسـالـه 985 - اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند, بهتر است نماز را تـاخـيـر بيندازد.
پس اگر نتوانست بايستد, درآخر وقت مطابق وظيفه اش نماز را بجا آورد, و در صـورتـى كـه اول وقـت نـمـاز را خـوانده و در آخر وقت قدرت بر ايستادن حاصل نمود بايد نماز رادوباره بجا آورد.

مـسـالـه 986 - مستحب است در حال ايستادن , بدن را راست نگهدارد, و شانه ها را پائين بيندازد, و دستها را روى رانها بگذارد, و انگشتها رابهم بچسباند, و جاى سجده را نگاه كند, و سنگينى بدن را بـه طـور مساوى روى دو پا بيندازد, و با خضوع و خشوع باشد, و پاها را پس وپيش نگذارد, و اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد, و اگر زن است پاها را بهم بچسباند.
قرائت مـسـالـه 987 - در ركعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه , انسان بايد اول حمد و بعد از آن - بنابر احـتـياط - يك سوره تمام بخواند, و سوره والضحى و الم نشرح و همچنين سوره فيل و لايلاف در نماز يك سوره حساب مى شود.

مـسـالـه 988 - اگر وقت نماز تنگ باشد, يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند, مثلا بترسد كه اگر سوره را بخواند, دزد يا درنده يا چيزديگرى به او صدمه بزند, نبايد سوره را بخواند.

مـسـالـه 989 - اگر عمدا سوره را پيش از حمد بخواند نمازش باطل است , و اگر اشتباها سوره را پـيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد,بايد سوره را رها كندو بعد از خواندن حمد, سوره را از اول بخواند.

مـسـالـه 990 - اگـر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد, نمازش صحيح است .

مـسـالـه 991 - اگـر پـيـش از آنكه براى ركوع خم شود, بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده , بايد بـخـوانـد, و اگـر بفهمد سوره را نخوانده , بايد فقطسوره را بخواند, ولى اگر بفهمد حمد تنها را نـخـوانـده , بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند.
و نيز اگر خم شود و پيش از آنكه به ركوع برسد, بفهمد حمد و سوره يا سوره تنها يا حمد تنها را نخوانده , بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.

مـسـالـه 992 - اگر در نماز يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد و در مـسـالـه ( 361 ) گفته شد عمدا بخواند, بنابر احتياط نمازش باطل است .

مـسـالـه 993 - اگر اشتباها مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب دارد, چنانچه پيش از رسـيـدن به آيه سجده بفهمد, بايد آن سوره رارها كند و سوره ديگر بخواند, و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد, احتياطا به سجده اشاره نموده و سوره را تمام كند و بعد از نماز بايد سجده آن را بجا آورد.

مـسـالـه 994 - اگر در نماز آيه سجده را گوش دهد نمازش صحيح است , و بنابر احتياط به سجده اشاره نمايد و بعد از نماز سجده آن رابجا آورد.

مـسـالـه 995 - در نـمـاز مستحبى خواندن سوره لازم نيست اگرچه آن نماز بواسطه نذر كردن واجب شده باشد, ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد, اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد, بايد همان سوره را بخواند.

مـسـالـه 996 - در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اول بعد از حمد, سوره جمعه , و در ركعت دوم بعد از حمد, سوره منافقين بخواند, و اگر مشغول يكى از اينها شود, بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.

مـسـالـه 997 - اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره قل هو اللّه احد يا سوره قل يا ايها الكافرون شود, نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند, ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فـرامـوشـى بجاى سوره جمعه و منافقين يكى از آن دو سروه را بخواند, مى تواندآن را رها كـنـد وسـوره جمعه ومنافقين را بخواند, واحتياط اين است كه بعد از تجاوز از نصف , سوره را رها ننمايد.

مـسـالـه 998 - اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره قل هو اللّه احد يا سوره قل يـا ايـهـا الكافرون بخواند, اگرچه به نصف نرسيده باشد, بنابر احتياط واجب نمى تواند رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.

مـسـالـه 999 - اگـر در نـمـاز, غير سوره قل هو اللّه احد و قل يا ايها الكافرون سوره ديگرى بخواند, تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند وسوره ديگر بخواند.

مـسـالـه 1000 - اگـر مـقـدارى از سـوره را فراموش كند, يا از روى ناچارى , مثلا بواسطه تنگى وقت ياجهت ديگر نشود آن را تمام نمايد,مى تواند آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند اگرچه از دو ثلث هم گذشته باشد,ياسوره اى را كه مى خوانده قل هواللّه احد يا قل ياايهاالكافرون باشد.

مـسـالـه 1001 - بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند, و بر مرد و زن واجب است حمد وسوره نماز ظهر وعصر را آهسته بخواند.

مـسـالـه 1002 - مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

مـسـالـه 1003 - زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند, ولى اگر نا محرم صدايش را بشنود, بنابر احتياطآهسته بخواند.

مـسـالـه 1004 - اگر در جائى كه بايد نماز را بلند بخواند, عمدا آهسته بخواند, يا در جائى كه بايد آهسته بخواند, عمدا بلند بخواند, نمازش باطل است , ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مـسـالـه بـاشـد صـحـيـح اسـت , و اگـر در بـيـن خـوانـدن حـمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده , لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.

مـسـالـه 1005 - اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند, مثل آنكه آنها را با فرياد بخواند, نمازش باطل است .

مـسـالـه 1006 - انـسـان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند, و كسى كه به هيچ قسم نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد, بايد به هر طورى كه مى تواند بخواند, و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد.

مـسـالـه 1007 - كسى كه حمد و سوره وچيزهاى ديگر نماز را بخوبى نمى داند ومى تواند يادبگيرد, چـنـانچه وقت نماز وسعت دارد, بايد يادبگيرد, و اگر وقت تنگ است , در صورتى كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.

مـسـالـه 1008 - مزد گرفتن براى ياد دادن واجبات نماز اشكال دارد, و مزد گرفتن براى ياد دادن مستحبات آن بدون اشكال جايزاست .

مـسـالـه 1009 - اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمدا آن را نگويد يا به جاى حرفى حرف ديـگـر بـگـويد مثلا بجاى ض ظ بگويد, يا جائى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود, زير و زبر دهد, يا تشديد را نگويد نماز او باطل است .

مـسـالـه 1010 - اگر انسان كلمه اى را كه ياد گرفته صحيح بداند و در نماز همان طور بخواند و بعد بفهمد كه غلط خوانده , لازم نيست دوباره نماز را بخواند.

مـسـالـه 1011 - اگر زير و زبر كلمه اى را نداند, يا نداند مثلا كلمه اى به س است يا به ص , بايد ياد بگيرد, و چنانچه دو جور يا بيشتربخواند مثل آنكه در اهدنا الصراط المستقيم مستقيم را يك مـرتـبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند, نمازش باطل است , ولى اگر آن كلمه اى را كه دو جور خوانده از اذكار باشد و غلط خواندنش از ذكر بودن خارجش نكند, نمازش صحيح است .

مـسـالـه 1012 - اگر در كلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن كلمه پيش داشته باشد و حرف بـعـد از واو در آن كـلـمه همزه باشد مثل كلمه سوء بنابر احتياط آن واو را مد بدهد يعنى آن را بـكشد, و همچنين اگر در كلمه اى الف باشد و حرف قبل از الف در آن كلمه زبر داشته باشد و حـرف بـعد از الف در آن كلمه همزه باشد مثل جء الف آن را بكشد, و نيز اگر در كلمه اى ى باشد و حرف پيش از ى در آن كلمه زير داشته باشد و حرف بعد از ى در آن كلمه همزه باشد مثل جى ء ى را با مد بخواند, و اگر بعد از اين حروف واو و الف و يا بجاى همزه حرفى باشد كـه سـاكـن اسـت يـعنى زير و زبر و پيش ندارد, باز هم اين سه حرف را با مد بخواند, مثلا در ولا الضالين كه بعد از الف , حرف لام ساكن است , بايد الف آن را با مد بخواند, و چنانچه به دستورى كه گفته شد رفتار نكند, بنابر اظهر نماز صحيح است .

مـسـالـه 1013 - احتياط مستحب آن است كه در نماز, وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد, و مـعـنـى وقف به حركت آن است كه زير يا زبر ياپيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بـعـدش فاصله دهد, مثلا بگويد: الرحمن الرحيم , و ميم الرحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهـد و بـگويد مالك يوم الدين .
و معنى وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعدبچسباند مثل آنكه بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فورا مالك يوم الدين را بگويد.

مـسـالـه 1014 - در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند, يا يك مرتبه تسبيحات اربعه بگويد, يعنى يك مرتبه بگويد سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر و بهتر آن است كـه سـه مـرتبه بگويد, و مى تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگرتسبيحات بگويد.
و در نماز فرادى بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
و براى ماموم در نمازهاى جهريه احوط لزومى اختيارتسبيحات است .

مـسـالـه 1015 - در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.

مـسـالـه 1016 - بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز, حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.

مـسـالـه 1017 - اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند, بنابر احتياط واجب بايد بسم اللّه آن را هم آهسته بگويد.

مـسـالـه 1018 - كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند, بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.

مـسـالـه 1019 - اگـر در دو ركعت اول نماز به خيال اينكه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد, چـنـانچه پيش از ركوع بفهمد, بايد حمد وسوره را بخواند, و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد, نمازش صحيح است .

مـسـالـه 1020 - اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اينكه در دو ركعت اول است حمد بخواند, يا در دو ركـعت اول نماز با اينكه گمان مى كرده دردو ركعت آخر است حمد بخواند, چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن نمازش صحيح است .

مـسـالـه 1021 - اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد, يا مـى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد, بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بـخـوانـد, ولـى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده , مى تواند همان راتمام كند و نمازش صحيح است .

مـسـالـه 1022 - كسى كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر از عادت خود غـفلت نمايد و به قصد اداء وظيفه مشغول خواندن حمد شود, كفايت مى كند و لازم نيست دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.

مـسـالـه 1023 - در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند, مثلا بگويد اسـتـغـفر اللّه ربي واءتوب اليه يا بگويد اللهم اغفر لي , و اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركـوع اگرچه مشغول گفتن استغفار يا بعد از فراغ از آن باشد, شك كند كه حمد ياتسبيحات را خوانده يا نه , بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.

مـسـالـه 1024 - اگر در ركوع ركعت سوم ياچهارم شك كند كه حمد ياتسبيحات را خوانده يانه , بايد به شك خود اعتنا نكند, و اگر پيش ازرسيدن به حد ركوع شك كند لازم است برگردد و حمد يا تسبيحات را بخواند.

مـسـالـه 1025 - هرگاه شك كند كه آيه يا كلمه اى را درست گفته يا نه , مثلا شك كند كه قل هو اللّه احد را درست گفته يا نه , مى تواند به شك خود اعتنا نكند, ولى اگر احتياطا آن آيه يا كلمه را دوباره به طور صحيح بگويد اشكال ندارد.
و اگر چند مرتبه هم شك كند, مى تواند چند باربگويد, اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد, بنابر احتياط مستحب نمازش را دوباره بخواند.

مـسـالـه 1026 - مستحب است در ركعت اول , پيش از خواندن حمد بگويد اعوذ باللّه من الشيطان الـرجيم , و در ركعت اول و دوم نماز ظهرو عصر بسم اللّه را بلند بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند, يعنى آن را به آيه بعد نچسباند, و در حال خواندن حمدو سوره به معناى آيه توجه داشته باشد, و اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام , و اگر فـرادى مـى خـوانـد بـعد از آنكه حمدخودش تمام شد, بگويد الحمد للّه رب العالمين , و بعد از خواندن سوره قل هو اللّه احد, يك يا دو يا سه مرتبه كذلك اللّه ربي يا سه مرتبه كذلك اللّه ربنا بگويد, وبعد از خواندن سوره كمى صبر كند, بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد, يا قنوت را بخواند.

مـسـالـه 1027 - احتياط مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول , سوره انا انزلناه , ودر ركعت دوم , سوره قل هو اللّه احد را بخواند.

مـسـالـه 1028 - مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره قل هو اللّه احد را نخواند.

مـسـالـه 1029 - خواندن سوره قل هو اللّه احد به يك نفس مكروه است .

مـسـالـه 1030 - سوره اى را كه در ركعت اول خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند, ولى اگر سوره قل هو اللّه احد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست .
ركوع مـسـالـه 1031 - در هـر ركـعـت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد, و اين عمل را ركوع مى گويند.

مـسـالـه 1032 - اگر به اندازه ركوع خم شود ولى دستها را به زانو نگذارد, اشكال ندارد.

مـسـالـه 1033 - هـرگـاه ركـوع را به طور غير معمول بجا آورد, مثلا به چپ يا راست خم شود, اگرچه دستهاى او به زانو برسد, صحيح نيست .

مـسـالـه 1034 - خـم شـدن بايد به قصد ركوع باشد, پس اگر به قصد كار ديگر مثلا براى كشتن جانور خم شود, نمى تواند آن را ركوع حساب كند, بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود, و بواسطه اين عمل , ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.

مـسـالـه 1035 - كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد, مثلا دستش خيلى بـلـنـد است كه اگر كمى خم شود به زانومى رسد, يا زانوى او پائين تر از مردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد, بايد به اندازه معمول خم شود.

مـسـالـه 1036 - كـسى كه نشسته ركوع مى كند, بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد, و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت مقابل جاى سجده باشد.

مـسـالـه 1037 - بهتر آن است كه در حال اختيار در ركوع , سه مرتبه سبحان اللّه يا يك مرتبه سبحان ربي العظيم وبحمده بگويد, وظاهر اين است كه گفتن هر ذكرى كه به اين مقدار باشد كفايت مى كند, ولى در تنگى وقت و در حال ناچارى گفتن يك سبحان اللّه كافى است .

مـسـالـه 1038 - ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود, و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتربگويند.

مـسـالـه 1039 - در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب , بدن آرام باشد, و در ذكر مستحب هم آرام بودن بدن بهتر است .

مـسـالـه 1040 - اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد, بى اختيار به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود, بهتر اين است كه بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد, ولى اگـر كـمـى حـركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان را حركت دهد, ضررى ندارد.

مـسـالـه 1041 - اگـر پـيش از آنكه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد عمدا ذكر ركوع را بگويد, بنابر احتياط لازم است دوباره ذكر رابعد از آرام گرفتن بدن بگويد و نماز را اعاده كند.

مـسـالـه 1042 - اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب , عمدا سر از ركوع بردارد كه از حد ركوع خارج شـود نـمـازش بـاطـل است , و اگر سهوا سربردارد چنانكه پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود, يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده , بايد در حال آرامى بدن ذكر را بگويد, و اگربعد از آنكه از حال ركوع خارج شد, يادش بيايد نماز او صحيح است .

مـسـالـه 1043 - اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند, احتياط واجب آن است كه بقيه آن را در حال برخاستن بگويد, و تا مى تواند قبل ازخروج از حد ركوع ذكر را تمام كند.

مـسـالـه 1044 - اگر بواسطه مرض و مانند آن در ركوع آرام نگيرد, نماز صحيح است , ولى بايد پيش از آنكه از حال ركوع خارج شود, ذكرواجب را به نحوى كه گذشت بگويد.

مـسـالـه 1045 - هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود, بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند, و اگر مـوقـعى هم كه تكيه داده نتواند به طورمعمول ركوع كند بنابر احتياط بايد به هر اندازه مى تواند خم شود و اشاره به ركوع نيز بنمايد, و اگر هيچ نتواند خم شود, بايد براى ركوع با سراشاره نمايد.

مـسـالـه 1046 - كسى كه براى ركوع بايد با سر اشاره كند اگر نتواند اشاره كند, بايد به نيت ركوع چشم ها را هم بگذارد و ذكر آن را بگويد وبه نيت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند, و اگر از اين هم عاجز است بنابر احتياط در قلب نيت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.

مـسـالـه 1047 - كسى كه نمى تواند ايستاده ركوع كند ولى براى ركوع مى تواند در حالى كه نشسته است خم شود, بايد ايستاده نماز بخواند وبراى ركوع با سر اشاره نمايد, و احتياط مستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و موقع ركوع آن بنشيند و براى ركوع خم شود.

مـسـالـه 1048 - اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن , سر بردارد و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود, نمازش باطل است .

مـسـالـه 1049 - بـعد از تمام شدن ذكر ركوع بايد راست بايستد و بعد از آنكه بدن آرام گرفت به سـجده رود, و اگر عمدا پيش از ايستادن ياپيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است .

مـسـالـه 1050 - اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به سجده برسد يادش بيايد, بايد بايستد بعد به ركوع رود, و چنانچه به حالت خميدگى به ركوع برگردد, نمازش باطل است .

مـسـالـه 1051 - اگـر بـعد از آنكه پيشانى به زمين رسيد, يادش بيايد كه ركوع نكرده لازم است بـرگـردد و ركـوع را بعد از ايستادن بجا آورد, ودر صورتى كه در سجده دوم يادش بيايد نمازش باطل است .

مـسـالـه 1052 - مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد, و در ركـوع زانوها را به عقب دهد و پشت راصاف نگهدارد و گردن را بكشد و مساوى پشت نگهدارد و بين دو قدم را نگاه كند, و پيش از ذكر يا بعد از آن صلوات بفرستد, و بعد از آنكه ازركوع برخاست و راست ايستاد در حال آرامى بدن بگويد سمع اللّه لمن حمده .

مـسـالـه 1053 - مـسـتـحب است در ركوع , زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند.
سجود مـسـالـه 1054 - نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب بعد از ركوع دو سجده كـنـد, و سـجـده آن است كه پيشانى را به قصدخضوع به زمين بگذارد.
و در حال سجده در نماز واجب است كه كف دو دست و دو زانو و دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد.

مـسـالـه 1055 - دو سـجـده روى هم يك ركن است , و اگر كسى در نماز واجب عمدا يا از روى فـرامـوشـى در يـك ركعت هر دو را ترك كند, يادو سجده ديگر به آنها اضافه نمايد, نمازش باطل است .

مـسـالـه 1056 - اگر عمدا يك سجده كم يا زياد كند, نمازش باطل مى شود, و اگر سهوا يك سجده كم كند حكم آن بعدا گفته خواهدشد.

مـسـالـه 1057 - اگر پيشانى را عمدا يا سهوا به زمين نگذارد, سجده نكرده است , اگرچه جاهاى ديـگر به زمين برسد, ولى اگر پيشانى را به زمين بگذارد و سهوا جاهاى ديگر را به زمين نرساند يا سهوا ذكر نگويد, سجده صحيح است .

مـسـالـه 1058 - بهتر آن است كه در حال اختيار در سجده سه مرتبه سبحان اللّه يا يك مرتبه سـبحان ربي الاعلى وبحمده بگويد, وبايد اين كلمات دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود, و ظـاهـر ايـن اسـت كـه گـفتن هر ذكرى كه به اين مقدار باشد كفايت مى كند, و مستحب است سبحان ربي الاعلى وبحمده را سه يا پنج يا هفت مرتبه يا بيشتر بگويد.

مـسـالـه 1059 - در سجود بايد به مقدار ذكر واجب , بدن آرام باشد, و موقع گفتن ذكر مستحب هم , آرام بودن بدن بهتر است .

مـسـالـه 1060 - اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام بگيرد عمدا ذكر سجده را بگويد, بـايد دوباره ذكر را بعد از گذاشتن پيشانى و آرام شدن تكرار كند, و بنابر احتياط نماز را نيز اعاده نمايد, و اگر پيش از تمام شدن ذكر عمدا سر از سجده بردارد, نماز باطل است .

مـسـالـه 1061 - اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد سهوا ذكر سجده را بگويد, و پيش از آنكه سر از سجده بردارد, بفهمد اشتباه كرده است , بايد دوباره در حال آرام بودن , ذكر را بگويد.

مـسـالـه 1062 - اگر بعد از آنكه سر از سجده برداشت , بفهمد پيش از آنكه ذكر سجده تمام شود سر برداشته , نمازش صحيح است .

مـسـالـه 1063 - اگر موقعى كه ذكر سجده را مى گويد, يكى از هفت عضو را عمدا از زمين بردارد بـايـد ذكـر را دوبـاره بـعـد از گذاشتن تمام اعضاءتكرار و بعد نماز را اعاده كند, ولى موقعى كه مـشـغـول گـفـتـن ذكر نيست اگر غير پيشانى جاهاى ديگر را از زمين بردارد و دوباره بگذارد اشكال ندارد.