رساله توضيح المسائل
با تجديد نظر و اضافات

آيت الله العظمی لطف‌الله صافی گلپايگانی (مد ظله العالى)

- ۱۰ -


(مساله 978) اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود, بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود, بايد بخوابد, ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند.

(مساله 979) تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند, نبايد بنشيند مثلا كسى كه درموقع ايستادن , بـدنش حركت مى كند, يا مجبور است به چيزى تكيه دهد, يا بدنش را كج كند, يا خم شود يا پاها را بـيشتر از معمول باز بگذارد, بايد بهر طور كه مى تواندبايستد و نماز بخواند ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد,بايد راست بنشيند ونشسته نماز بخواند.

(مـساله 980) تا انسان مى تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواندراست بنشيند, بايد هـر طـور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيندبايد بطورى كه در احكام قبله گـفـتـه شد, به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند به پهلوى چپ و اگر آنهم ممكن نيست به پشت بخوابد, بطوريكه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

(مـسـالـه 981) كـسـى كه نشسته نماز مى خواند, اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد, وركـوع را ايستاده بجا آورد, بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع برود و اگر نتواند, بايد ركوع را هم نشسته بجا آورد.

(مـساله 982) كسى كه خوابيده نماز مى خواند, اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايدمقدارى را كه مـى تـوانـد, نشسته بخواند و نيز اگر مى تواند بايستد, بايد مقدارى را كه مى تواند, ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته , بايد چيزى نخواند.

(مـسـالـه 983) كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر در بين نماز بتواند بايستد بايدمقدارى را كه مى تواند, ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته , بايد چيزى نخواند.

(مساله 984) كسى كه مى تواند بايستد اگر بترسد كه بواسطه ايستادن , مريض شوديا ضررى به او برسد, مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد,مى تواند خوابيده نماز بخواند.

(مساله 985) اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند بنابر احتياط لازم بايد نماز راتاخير بيندازد.

پس اگر نتوانست بايستد, درآخر وقت مطابق وظيفه اش نماز بجا آورد.

(مساله 986) مستحب است درحال ايستادن بدن را راست نگهدارد, شانه ها راپايين بيندازد, دستها را روى رانـهـا بـگـذارد, انـگشتها را بهم بچسباند, جاى سجده رانگاه كند, سنگينى بدن را بطور مـساوى روى دو پا بيندازد, با خضوع وخشوع باشدپاها را پس وپيش نگذارد, اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب فاصله دهد و اگر زن است پاها را بهم بچسباند.

قرائت (مساله 987) در ركعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه , انسان بايد اول حمد وبعد از آن يك سوره تـمام بخواند, و دو سوره والضحى و الم نشرح و همچنين دوسوره فيل و لايلاف در نماز يك سوره حساب مى شود.

(مساله 988) اگر وقت نماز تنگ باشد, يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند مثلابترسد كه اگر سوره را بخواند, دزد يا درنده يا چيز ديگرى به او صدمه بزند, نبايدسوره را بخواند.

(مـسـالـه 989) اگر عمدا سوره را پيش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگراشتباها سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد, بايد سوره را رها كندو بعد از خواندن حمد, سوره را از اول بخواند.

(مـسـالـه 990) اگـر حـمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند وبعد از رسيدن به ركوع بفهمد, نمازش صحيح است .

(مـسـالـه 991) اگـر پيش از آن كه براى ركوع خم شود, بفهمد كه حمد و سوره رانخوانده , بايد بـخـوانـد و اگـر بـفـهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره را بخواند ولى اگربفهمد حمد تنها را نـخـوانـده بـايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نيزاگر خم شود وپيش از آن كه به ركـوع بـرسـد, بـفـهمد حمد و سوره , يا سوره تنها, ياحمد تنها را نخوانده , بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.

(مـسـالـه 992) اگـر در نـماز فريضه يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد و درمساله 361 گفته شد, عمدا بخواند نمازش باطل است .

(مـسـالـه 993) اگر اشتباها مشغول خواندن سوره اى شود كه سجده واجب داردچنانچه پيش از رسـيدن به آيه سجده بفهمد بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگربخواند واگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد بنابر احتياط براى سجده واجب اشاره كند و سوره را تمام كند وبعد يك سوره ديگر احـتـياطا به قصد قربت مطلقه بخواند وبه ركوع رود و نماز را تمام كند وبعد از نماز بنا بر احتياط سجده آن را بجا آورد.

(مـسـاله 994) اگر در نماز آيه سجده را بشنود, نمازش صحيح است و بنا بر احتياطبراى سجده واجب اشاره كند وبعد از نماز هم سجده را بجا آورد.

(مـسـالـه 995) در نـماز مستحب خواندن سوره لازم نيست , اگر چه آن نماز بواسطه نذر كردن واجب شده باشد, ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز وحشت كه سوره مخصوصى دارد, اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد, بايد همان سوره را بخواند.

(مـسـالـه 996) در نماز جمعه ودر نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اول بعد از حمد, سـوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد, سوره منافقين بخواند و اگرمشغول يكى از اينها شود, بنا بر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگربخواند.

(مـساله 997) اگربعد از حمد مشغول خواندن سوره توحيد يا سوره كافرون شود,نمى تواند آن را رهـا كـنـد و سـوره ديگر بخواند ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى بجاى سوره جمعه و منافقين , يكى از اين دو سوره را بخواند, تا به نصف نرسيده , مى تواند آن را رها كند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.

(مساله 998) اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمدا سوره توحيد يا سوره كافرون بخواند, اگـر چه به نصف نرسيده باشد, بنا بر احتياط واجب نمى تواند رهاكند و سوره جمعه ومنافقين را بخواند.

(مـسـالـه 999) اگر در نماز, غير سوره توحيد و كافرون , سوره ديگرى بخواند, تا به نصف نرسيده مى تواند رها كند و سوره ديگر بخواند و بنابر احتياط ما بين نصف وثلث آن را رها نكند و پس از اين كه به دو ثلث رسيد عدول جايز نيست .

(مـساله 1000) اگر مقدارى از سوره را فراموش كند, يا از روى ناچارى مثلا بواسطه تنگى وقت يا جـهـت ديـگر نشود آن را تمام نمايد, مى تواند آن سوره را رها كند وسوره ديگر بخواند, اگر چه از نصف گذشته باشد, يا سوره اى را كه مى خوانده توحيد, يا كافرون باشد.

(مساله 1001) بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلندبخواندوبرمرد وزن واجب است حمد وسوره نماز ظهروعصر را آهسته بخوانند.

(مـسـالـه 1002) مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

(مـسـالـه 1003) زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح ومغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند, ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود, بنا بر احتياط واجب بايدآهسته بخواند.

(مـسـالـه 1004) اگر در جايى كه بايد نماز را بلند بخواند, عمدا آهسته بخواند يا درجايى كه بايد آهـسته بخواند, عمدا بلند بخواند, نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مساله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده , لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.

(مـسـاله 1005) اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلندكند, مثل آن كه آنها را با فرياد بخواند, نمازش باطل است .

(مساله 1006) انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ قسم نمى تواند صحيح آن را يـاد بگيرد, بايد هر طور كه مى تواند, بخواند و احتياط لازم آن است كه نماز را به جماعت بجا آورد مگر آن كه بر او حرج باشد.

(مساله 1007) كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داندومى تواند ياد بگيرد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد, بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است بنابراحتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد, بايدنمازش رابه جماعت بخواند.

(مـساله 1008) مزد گرفتن براى ياد دادن واجبات نماز حرام است بنا بر احتياطواجب .

ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد.

(مـسـاله 1009) اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند يا عمدا آن را نگويد يابجاى حرفى حرف ديـگـر بـگـويد مثلا بجاى ض ظ بگويد, يا جايى كه بايدبدون زير وزبر خوانده شود, زير وزبر بدهد, يا تشديد را نگويد نماز او باطل است .

(مـسـالـه 1010) اگر انسان كلمه اى را صحيح بداند ودر نماز همان طور بخواند وبعدبفهمد غل ط خوانده , بايد دوباره نماز را بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

(مـسـاله 1011) اگر زير وزبر كلمه اى را نداند يا نداند مثلا كلمه اى به س است يابه ص , بايد ياد بگيرد وچنانچه دو جور يا بيشتر بخواند, مثل آن كه در اهدناالصراط المستقيم , مستقيم را يك مرتبه با سين ويك مرتبه با صاد بخواند,نمازش باطل است .

(مساله 1012) اگر در كلمه اى واو باشد وحرف قبل از واو در آن كلمه پيش داشته باشد وحرف بعد از واو در آن كـلـمـه هـمـزه بـاشـد مثل كلمه سو بايد آن واو را مدبدهد يعنى آن را بكشد و هـمـچنين اگر در كلمه اى الف باشد وحرف بعد از الف درآن كلمه همزه باشد مثل ج بايد الف آن را بـكـشـد و نـيز اگر در كلمه اى ى باشدوحرف پيش از ى در آن كلمه زير داشته باشد وحـرف بـعد از ى درآن كلمه همزه باشد مثل جى بايد ى را بامد بخواند و اگر بعد از اين واو و الف و يا,بجاى همزه حرفى باشد كه ساكن است يعنى زير وزبر وپيش ندارد باز هم بايد اين سه حـرف را بـا مـد بخواند, مثلا در ولا الضالين كه بعد از الف , حرف لام ساكن است , بايد الف آن را بـامـد بخواند وچنانچه به دستورى كه گفته شد رفتار نكند,احتياط آن است كه نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـساله 1013) احتياطن است كه در نمازوقف به حركت ووصل به سكون ننمايد.

و معنى وقف به حـركـت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعد فاصله دهد مـثـلا بـگويد الرحمن الرحيم وميم رحيم را زير بدهدوبعد قدرى فاصله دهد وبگويد مالك يوم الدين و معنى وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آن كه بگويد الرحمن الرحيم وميم الرحيم را زير ندهد وفورا مالك يوم الدين را بگويد.

(مـساله 1014) در ركعت سوم وچهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند, يا يك مرتبه تسبيحات اربـعـه بـگـويـد يـعـنـى بـگويد, سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر وبهتر آن است كه ايـن تـسبيحات را سه مرتبه بگويد و مى تواند در يك ركعت حمد ودر ركعت ديگر تسبيحات بگويد وبهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.

(مـسـاله 1015) در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد و در وسعت وقت يك مرتبه كافى است , لكن سزاوار است ترك نشود سه مرتبه مگر در ضرورت .

(مساله 1016) بر مرد وزن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز, حمد ياتسبيحات را آهسته بخوانند.

(مساله 1017) اگر در ركعت سوم وچهارم حمد بخواند, بنا بر احتياط واجب بايد بسم اللّه آن را هم آهسته بگويد.

(مـسـالـه 1018) كـسـى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند, بايد درركعت سوم وچهارم حمد بخواند.

(مـسـاله 1019) اگر در دو ركعت اول نماز بخيال اين كه در دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد, چـنـانـچه پيش از ركوع بفهمد, بايد حمد و سوره را بخواند و اگر درركوع يا بعد از ركوع بفهمد, نمازش صحيح است .

(مـساله 1020) اگر در دو ركعت آخر نماز بخيال اين كه در دو ركعت اول است حمد بخواند, يا در دو ركـعت اول نماز با گمان اين كه در دو ركعت آخر است حمدبخواند, چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن نمازش صحيح است .

(مـسـالـه 1021) اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد, يا مـى خـواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد, بايد آن را رها كندودوباره حمد يا تسبيحات را بـخـوانـد ولـى اگر قصدش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده اگر چه بواسطه عادت باشد, مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است .

(مساله 1022) كسى كه عادت دارد, در ركعت سوم وچهارم تسبيحات بخواند اگربا غفلت از عادت خود به قصد اداى وظيفه , حمد بخواند كفايت مى كند.

(مـسـالـه 1023) در ركعت سوم وچهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفاركند, مثلا بگويد: استغفر اللّه ربى واتوب اليه يا بگويد: اللهم اغفر لى .

و كسى كه مشغول استغفار است , اگر شك كند كـه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه چنانچه خود را در استغفار بعد از حمد يا تسبيحات ببيند بايد بـه شـك خـود اعـتنا ننمايد والابايد حمد يا تسبيحات را بخواند و نيز اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى ركوع درحالى كه مشغول استغفار نيست شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه بايدحمد يا تسبيحات را بخواند.

(مـسـالـه 1024) اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم يا در حال رفتن به ركوع شك كندكه حمد يا تسبيحات خوانده يا نه , به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـالـه 1025) هـرگاه بعد از تمام شدن آيه يا كلمه اى شك كند كه آن را درست گفته يا نه تا داخل در ركن بعد نشده مى تواند برگردد واحتياطا آن آيه يا كلمه را بطورصحيح بگويد ولى اگر جـز بعدى ركن باشد مثلا در ركوع شك كند كه سوره رادرست خوانده يا نه نمى تواند برگردد و بايد به شك خود اعتنا نكند.

(مـسـاله 1026) مستحب است در ركعت اول , پيش از خواندن حمد بگويد: اعوذباللّه من الشيطان الـرجـيـم و در ركـعـت اول ودوم نـمـاز ظهر و عصر بسم اللّه الرحمن الرحيم را بلند بگويد و نيز مستحب است در تمام نمازها حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند, يعنى : آن را بـه آيـه بعد نچسباند ودرحال خواندن حمد و سوره بمعناى آيه توجه داشته باشد و اگر نماز را به جـمـاعت مى خواند بعداز تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مى خواند, بعد از آن كه حمد خودش تـمـام شـد,بـگـويـد: الـحـمـد للّه رب الـعـالمين , وبعد از خواندن سوره توحيد, يك , يا دو, يا سه مـرتبه كذلك اللّه ربى يا سه مرتبه كذلك اللّه ربنا بگويد, وبعد از خواندن سوره , كمى صبركند, بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد, يا قنوت را بخواند.

(مـسـالـه 1027) مـسـتحب است در تمام نمازها در ركعت اول سوره قدر و در ركعت دوم , سوره توحيد را بخواند.

(مساله 1028) مكروه است انسان در تمام نمازهاى يك شبانه روز سوره توحيد رانخواند.

(مساله 1029) خواندن سوره توحيد به يك نفس مكروه است .

(مـسـالـه 1030) سوره اى را كه در ركعت اول خوانده مكروه است در ركعت دوم بخواند ولى اگر سوره توحيد را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست .

ركوع (مـساله 1031) در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتوانددست را بزانو بگذارد واين عمل را ركوع مى گويند.

(مـسـالـه 1032) اگـر بـه اندازه ركوع خم شود, ولى دستها را بزانو نگذارد اشكال ندارد, اگر چه احتياط مستحب اين است كه دستها را به زانو بگذارد.

(مساله 1033) هرگاه ركوع را بطور غير معمول بجا آورد, مثلا به چپ يا راست خم شود, اگر چه دستهاى او به زانو برسد, صحيح نيست .

(مـسـالـه 1034) خم شدن بايد به قصد ركوع باشد, پس اگر به قصد كار ديگر - مثلابراى كشتن جـانـور خـم شود - نمى تواند آن را ركوع حساب كند بلكه بايد بايستد ودوباره براى ركوع خم شود وبواسطه اين عمل , ركن زياد نشده ونماز باطل نمى شود.

(مـسـاله 1035) كسى كه دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد, مثلادستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود بزانو مى رسد, يا زانوى او پايين تر ازمردم ديگر است كه بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد, بايد به اندازه معمول خم شود.

(مساله 1036) كسى كه نشسته ركوع مى كند, بايد بقدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد وبهتر است بقدرى خم شود كه صورت نزديك جاى سجده برسد.

(مـسـاله 1037) احتياط مستحب آن است كه در ركوع , سه مرتبه سبحان اللّه يا يك مرتبه سبحان ربـى الـعـظيم وبحمده بگويد, هر چند ظاهر اين است كه گفتن هر ذكرى كه به اين مقدار باشد مثل سه مرتبه اللّه اكبر كفايت مى كند, ولى در تنگى وقت و درحال ناچارى گفتن يك سبحان اللّه كافى است .

(مساله 1038) ذكر ركوع بايد به عربى صحيح گفته شود, و مستحب است آن راسه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.

(مـساله 1039) در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد, و در ذكر مستحب هم اگر آن را بقصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند, بگويد بنابر احتياط واجب ,آرام بودن بدن لازم است .

(مـسـاله 1040) اگر موقعى كه ذكر واجب ركوع را مى گويد, بى اختيار بقدرى حركت كند كه از حـال آرام بودن بدن خارج شود, بايد بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد, ولى اگر كمى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج نشود, ياانگشتان را حركت دهد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1041) اگـر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود وبدن آرام گيرد عمدا ذكرركوع را بگويد, بايد بعد از رسيدن به ركوع وآرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد, وبنابر احتياط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نمايد, و اگر بهمان ذكر اول اكتفا نمايدنماز باطل است .

(مـسـاله 1042) اگرپيش از تمام شدن ذكر واجب , عمدا سر از ركوع بردارد نمازش باطل است , و اگـر سهوا سر بردارد, چنانچه پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود,يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده , بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر را بگويدو اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد يادش بيايد, نماز او صحيح است .

(مـسـاله 1043) اگر نتواند به مقدار ذكر در ركوع بماند, احتياط واجب آن است كه بقيه آن را در حال برخاستن بگويد.

(مساله 1044) اگر بواسطه مرض ومانند آن در ركوع آرام نگيرد, نماز صحيح است ولى بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود, ذكر واجب را بگويد.

(مـساله 1045) هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود, بايد به چيزى تكيه دهدوركوع كند و اگر مـوقـعى هم كه تكيه داده نتواند بطور معمول ركوع كند, بايد به هراندازه مى تواند, خم شود ودر ايـن صـورت احتياط لازم آن است كه نماز را دوباره بخواند, و ركوع آن را نشسته بجا آورد, و اگر هـيـچ نـتواند خم شود بايد موقع ركوع بنشيند ونشسته ركوع كند واحتياط لازم آن است كه نماز ديگرى هم بخواند, و براى ركوع آن با سر اشاره نمايد.

(مـساله 1046) كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند, اگر در حال ايستاده يانشسته نتواند ركوع كـنـد, بـايد ايستاده نماز بخواند وبراى ركوع با سر اشاره كند و اگرنتواند اشاره كند, بايد به نيت ركوع چشم ها را هم بگذارد وذكر آن را بگويد, و به نيت برخاستن از ركوع چشمها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است , بايد در قلب نيت ركوع كند, و ذكر آن را بگويد.

(مساله 1047) كسى كه نمى تواند ايستاده يا نشسته ركوع كند وبراى ركوع فقطمى تواند در حالى كـه نـشـسـته است كمى خم شود, يا در حالى كه ايستاده است با سراشاره كند, بايد ايستاده نماز بـخـواند, و براى ركوع با سر اشاره نمايد, و احتياطمستحب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند, و موقع ركوع آن بنشيند, و هر قدرمى تواند براى ركوع خم شود.

(مساله 1048) اگر بعد از رسيدن بحد ركوع سر بردارد, و دو مرتبه به اندازه ركوع خم شود, يا بعد از آن كـه بـه انـدازه ركـوع خـم شود, بقدرى خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد, نمازش باطل است .

(مـسـاله 1049) بعد از تمام شدن ذكر ركوع , بايد راست بايستد وبعد از آن كه بدن آرام گرفت به سجده رود, و اگر عمدا پيش از ايستادن , يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود, نمازش باطل است .

(مساله 1050) اگر ركوع را فراموش كند وپيش از آن كه به سجده برسد, يادش بيايد, بايد بايستد بعد به ركوع رود, و چنانچه بحالت خميدگى به ركوع برگردد, نمازش باطل است .

(مـسـالـه 1051) اگـر بعد از آن كه براى سجده دوم پيشانى به زمين رسيد, يادش بيايد كه ركوع نـكـرده نـمازش باطل است .

ولى تا داخل سجده دوم نشده اگر يادش بيايد كه ركوع نكرده , بايد بـايستد و ركوع را بجا آورد وبعد از تمام شدن نماز براى زيادى سجده احتياطا دو سجده سهو بجا آورد, و اگر احتياطا نماز را دوباره بخواندبهتر است .

(مـساله 1052) مستحب است پيش از رفتن به ركوع در حالى كه راست ايستاده تكبير بگويد, و در ركوع زانوها را به عقب دهد, و پشت را صاف نگهدارد, و گردن رابكشد, و مساوى پشت نگهدارد, و بـيـن دو قـدم را نـگـاه كـند, و پيش از ذكر يا بعد ازآن صلوات بفرستد, و بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ايستاد در حال آرامى بدن بگويد: سمع اللّه لمن حمده .

(مساله 1053) مستحب است در ركوع زن دست را از زانو بالاتر بگذارد, و زانوهارا به عقب ندهد.

سجود (مـسـالـه 1054) نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب , بعدازركوع دو سجده كـنـد وسـجده آن است كه پيشانى وكف دو دست وسر دو زانو وسردو انگشت بزرگ پا را بر زمين بگذارد.

(مـسـالـه 1055) دو سجده از يك ركعت با هم ركن است , كه اگر كسى در نمازواجب عمدا يا از روى فراموشى هر دو را ترك كند, يا دو سجده اضافه نمايد,نمازش باطل است .

(مساله 1056) اگر عمدا يك سجده كم يا زياد كند, نمازش باطل مى شود.

و اگرسهوا يك سجده كم كند, حكم آن بعدا درمسائل 1260 تا1271 گفته خواهد شد.

(مـسـاله 1057) اگر پيشانى را عمدا يا سهوا به زمين نگذارد, سجده نكرده است ,اگر چه جاهاى ديگر به زمين برسد.

ولى اگر پيشانى را به زمين بگذارد, و سهواجاهاى ديگر را به زمين نرساند, يا سهوا ذكر نگويد سجده صحيح است .

(مـساله 1058) احتياط مستحب آن است كه در سجده , سه مرتبه سبحان اللّه يا يك مرتبه سبحان ربـى الاعلى وبحمده بگويد, هر چند ظاهر اين است كه اكتفا به گفتن هرذكرى كه به اين مقدار باشد, مثل سه مرتبه اللّه اكبر جايز است , و بايد اين كلمات به عربى صحيح گفته شود, و مستحب است سبحان ربى الاعلى وبحمده را سه يا پنج ياهفت مرتبه بگويد.

(مساله 1059) در سجده بايد به مقدار ذكر واجب بدن آرام باشد, و موقع گفتن ذكرمستحب هم اگر آن را بقصد ذكرى كه براى سجده دستور داده اند بگويد, آرام بودن بدن لازم است .

(مساله 1060) اگر پيش از آن كه پيشانى به زمين برسد يا پيش از آن كه بدن آرام بگيرد, عمدا ذكر سجده را بگويد, بايد بعد از رسيدن پيشانى به زمين وآرام گرفتن بدن دوباره ذكر را بگويد, وبنابر احتياط لازم نماز را پس از اتمام , اعاده نمايد و اگربه همان ذكر اول اكتفا نمايد نماز باطل است .

و همچنين اگر پيش از تمام شدن ذكرعمدا سر از سجده بردارد, نماز باطل است .

(مـسـالـه 1061) اگر پيش از آن كه پيشانى به زمين برسد, و بدن آرام گيرد, سهوا ذكرسجده را بـگـويـد, و پـيش از آن كه سر از سجده بردارد, بفهمد اشتباه كرده است , بايددوباره در حال آرام بودن , ذكر را بگويد.

(مساله 1062) اگر بعد از آن كه سر از سجده برداشت , بفهمد كه پيش از آرام گرفتن بدن ذكر را گفته , يا پيش از آن كه ذكر سجده تمام شود, سر برداشته , نمازش صحيح است .

(مساله 1063) اگر موقعى كه ذكر سجده را مى گويد, يكى از هفت عضو را عمدا اززمين بردارد, احـتـياط لازم آن است كه بعد از آرام گرفتن همه اعضا دوباره ذكرواجب را بگويد, و نماز را تمام كـنـد و اعاده نمايد, ولى موقعى كه مشغول گفتن ذكرنيست , اگر غير پيشانى جاهاى ديگر را از زمين بردارد ودوباره بگذارد, اشكال ندارد.

(مساله 1064) اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده سهوا پيشانى را از زمين برداردنمى تواند دوباره به زمين بگذارد, و بايد آن را يك سجده حساب كند.

ولى اگرجاهاى ديگر را سهوا از زمين بردارد, بايد دو مرتبه به زمين بگذارد, و ذكر را بگويد.

(مساله 1065) بعد از تمام شدن ذكر سجده اول , بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد ودوباره به سجده رود.

(مساله 1066) جاى پيشانى نمازگزار بايد از جاى زانوها وسر انگشتان پاى اوبلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.

بلكه احتياط واجب آن است كه جاى پيشانى اواز جاى انگشتان وسر زانوهايش از چهار انگشت بسته پست تر نيز نباشد.

(مـسـالـه 1067) در زمـيـن سـراشـيـب كه سراشيبى آن درست معلوم نيست , اگر جاى پيشانى نـمـازگـزار از جاى انگشتان پا وسر زانوهاى او مختصرى بيش از چهار انگشت بسته بلندتر باشد, اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1068) اگر پيشانى را به چيزى بگذارد كه از جاى انگشتان پا و سر زانوهاى او بلند تر از چهار انگشت بسته است , چنانچه بلندى آن بقدرى است كه نمى گوينددر حال سجده است , بايد سـر را بـردارد وبـه چـيزى كه بلندى آن به اندازه چهارانگشت بسته يا كمتر است , بگذارد و اگر بلندى آن بقدرى است كه مى گويند درحال سجده است , احتياط واجب آن است كه پيشانى را از روى آن چـيـزى كـه بـلـندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا كمتر است بكشد, و اگر كشيدن پيشانى ممكن نيست , بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام كند ودوباره بخواند.

(مـسـالـه 1069) بايد بين پيشانى وآنچه بر آن سجده مى كند, چيزى نباشد.

پس اگرمهر بقدرى چـرك بـاشـد كه پيشانى بخود مهر نرسد, سجده باطل است .

ولى اگر مثلارنگ مهر تغيير كرده باشد, اشكال ندارد.

(مساله 1070) در سجده بايد كف هر دو دست را بر زمين بگذارد, ولى در حال ناچارى پشت دست هـم مـانـعـى نـدارد.

و اگر پشت دست ممكن نباشد, بايد مچ دست را بگذارد.

و چنانچه آن را هم نتواند, بايد تا آرنج هر جا را كه مى تواند بر زمين بگذارد.

و اگر آن هم ممكن نيست , گذاشتن بازو كافى است .

(مـسـاله 1071) در سجده بايد سر دو انگشت بزرگ پا را به زمين بگذارد, و اگرانگشتان ديگر پا يا روى پـارا به زمين بگذارد, وسر دو انگشت بزرگ رابه زمين نگذارد, يا بواسطه بلند بودن ناخن , سر شست به زمين نرسد, نماز باطل است .

وكسى كه بواسطه ندانستن مساله نمازهاى خود رااينطور خوانده , بايد بنابراحتياطلازم دوباره بخواند.

(مساله 1072) كسى كه مقدارى از شست پايش بريده , بايد بقيه آن را به زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نـمـانده , يا اگر مانده خيلى كوتاه است , احتياط لازم آن است كه همان را به زمين بگذارد و ذكـر سـجـده را بگويد, و باز بقيه انگشتان را به زمين بگذارد و دو مرتبه ذكر را بگويد و اگر هيچ انگشت ندارد, بايد هر مقدارى كه ازپا باقى مانده به زمين بگذارد.

(مـساله 1073) اگر بطور غير معمول سجده كند, مثلا سينه و شكم را به زمين بچسباند, يا پاها را دراز كـنـد, ولى هفت عضوى كه گفته شد به زمين برسد, اگرطورى است كه عرفا مى گويند: سجده كرده , صحيح است , والا باطل است .

(مساله 1074) مهر ياچيز ديگرى كه بر آن سجده مى كند, بايد پاك باشد, ولى اگرمثلا مهر را روى فرش نجس بگذارد, يا يك طرف مهر نجس باشد وپيشانى را بطرف پاك آن بگذارد, اشكال ندارد.

(مساله 1075) اگر در پيشانى دمل ومانند آن باشد, چنانچه ممكن است بايد باجاى سالم پيشانى سـجـده كـند.

و اگر ممكن نيست بايد زمين را گود كند ودمل را درگودال , و جاى سالم را به مقدارى كه براى سجده كافى باشد, بر زمين بگذارد.

(مـسـالـه 1076) اگـر دمـل يا زخم تمام پيشانى را گرفته باشد, بايد به يكى از دو طرف پيشانى سـجـده كـنـد.

و اگـر مـمكن نيست , به چانه و اگر به چانه هم ممكن نيست , بايدبه هر جايى از صـورت كـه ممكن است رجاا سجده كند, و اگر به هيچ جاى از صورت ممكن نيست با جلوى سر سجده نمايد رجاا, و در اين دو صورت با اشاره نيز رجااسجده نمايد.

(مـساله 1077) كسى كه نمى تواند پيشانى را به زمين برساند, بايد بقدرى كه مى تواند خم شود, و مـهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است , روى چيزبلندى گذاشته , و طورى پيشانى را بـر آن بـگـذارد كـه بـگـويند: سجده كرده است , ولى بايد كف دستها و زانوها وانگشتان پا را بطور معمول به زمين بگذارد.

(مساله 1078) كسى كه هيچ نمى تواند خم شود, بايد براى سجده بنشيند وبا سراشاره كند و اگر نـتواند, بايد با چشمها اشاره نمايد, و در هر دو صورت احتياطواجب آن است كه اگر مى تواند مهر را بـلند كند, و پيشانى را بر آن بگذارد و اگرممكن نيست مهر را به پيشانى بگذارد, و اگر با سر يا چشمها هم نمى تواند اشاره كند, بايد در قلب نيت سجده كند, وبنابر احتياط واجب با دست ومانند آن هم براى سجده اشاره نمايد.

(مـساله 1079) كسى كه نمى تواند بنشيند, بايد ايستاده نيت سجده كند, و چنانچه مى تواند, براى سجده با سر اشاره كند, و اگر نمى تواند با چشمها اشاره نمايد و اگراين را هم نمى تواند, در قلب نيت سجده كند, و بنابر احتياط واجب با دست ومانند آن هم براى سجده اشاره نمايد.

(مساله 1080) اگر پيشانى بى اختيار بجاى سجده بخورد وبلند شود, سجده به عمل نيامده است , و بـايـد سجده را بطور صحيح بجا آورد وبعد از تمام شدن ,احتياط مستحب آن است كه دو مرتبه نماز را بخواند.

(مـساله 1081) جايى كه انسان بايد تقيه كند اگر بتواند بر حصير يا چيزى كه سجده بر آن صحيح مـى بـاشـد, طـورى سجده كند كه به زحمت نيفتد, نبايد بر فرش ومانندآن سجده نمايد, و اگر نـمـى تـوانـد, احـتياط آن استكه در صورت امكان براى نمازبجاى ديگر برود, والا در همانجا نماز بخواند و بر فرش و مانند آن سجده نمايد.

ظاهر اين است كه در مورد تقيه به جهت تحبيب وتاليف قلوب لازم نيست كه براى نماز به جاى ديگر برود.

(مساله 1082) اگر روى تشك پر يا چيز ديگرى كه بدن روى آن آرام نمى گيردسجده كند, باطل است .

ولى چنانچه بعد از سر گذاشتن و مقدارى پايين رفتن بدن آرام بگيرد اشكال ندارد.

(مـسـالـه 1083) اگـر انـسان ناچار شود كه در زمين گل نماز بخواند, چنانچه آلوده شدن بدن ولـبـاس بـراى او مشقت ندارد, بنابر احتياط لازم سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد.

و اگر مشقت دارد, مى تواند در حالى كه ايستاده , براى سجده باسر اشاره كند وتشهد را ايستاده بخواند.

و اگر در عين مشقت سجده و تشهد را بطورمعمول بجا آورد, نمازش صحيح است .

(مساله 1084) در ركعت اول و ركعت سوم كه تشهد ندارد, مثل ركعت سوم نمازظهر وعصر و عشا بـنـابر احتياط واجب , بايد بعد از سجده دوم قدرى بى حركت بنشيند و بعد برخيزد, و اين عمل را جلسه استراحت مى گويند.

چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است (مساله 1085) بايد بر زمين وچيزهاى غير خوراكى كه از زمين مى رويد, مانندچوب و برگ درخت سجده كرد وسجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى و معدنى مانند عقيق صحيح نيست .

(مساله 1086) احتياط واجب آن است كه بر برگ مو سجده نكنند.

(مـسـالـه 1087) سـجـده بر چيزهايى كه از زمين مى رويد, و خوراك حيوان است مثل علف وكاه صحيح است .

(مـسـالـه 1088) سـجـده بـر گـلهايى كه خوراكى نيستند, صحيح است , ولى سجده بردواهاى خوراكى كه از زمين مى رويد, مانند گل بنفشه وگل گاوزبان صحيح نيست .

(مساله 1089) سجده بر گياهى كه خوردن آن در بعضى از شهرها معمول است ودر شهرهاى ديگر معمول نيست , و نيز سجده بر ميوه نارس اگر چه ماكول نباشدصحيح نيست .

(مـسـالـه 1090) سـجده بر سنگ آهك و سنگ گچ صحيح است .

و جواز سجده درحال اختيار به گچ و آهك پخته و آجر و كوزه گلى ومانند آن مورد تامل است .

(مـسـالـه 1091) اگـر كاغذ را از چيزهايى كه سجده بر آن صحيح است مثلا از كاه ساخته باشند, مـى شـود بر آن سجده كرد.

ولى سجده بر كاغذى كه از پنبه ومانند آن ساخته شده , اشكال دارد و نيز سجده كردن بر كاغذى كه انسان نمى داند از چيزى كه سجده بر آن صحيح است , ساخته شده يا از چيزى كه سجده بر آن صحيح نيست , اشكال دارد.

(مساله 1092) براى سجده بهتر از هر چيز تربت حضرت سيد الشهدا (ع ) مى باشد, بعد از آن خاك , بعد از خاك , سنگ وبعد از سنگ , گياه است .

(مساله 1093) اگر چيزى كه سجده بر آن صحيح است ندارد, يا اگر دارد بواسطه سرما يا گرماى زياد ومانند اينها نمى تواند بر آن سجده كند, بايد به لباسش سجده كند.

و اگر بر آن هم نشود, بايد بـر پـشـت دسـت يـا چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد ولى احتياط لازم آن است كه تا سجده بر پشت دست ممكن است , برچيز معدنى سجده نكند.

(مساله 1094) سجده بر گل و خاك سستى كه پيشانى روى آن آرام نمى گيرد, باطل است .

(مـساله 1095) اگر در سجده اول مهر به پيشانى بچسبد, و بدون اين كه مهر رابردارد, به سجده رود اشكال دارد, بلكه بايد مهر را از پيشانى بردارد, و بعد به سجده رود.

(مساله 1096) اگر در بين نماز چيزى كه بر آن سجده مى كند, گم شود و چيزديگرى كه سجده بـر آن صـحيح است نداشته باشد, چنانچه وقت وسعت دارد بايدنماز را رها كند, و اگر وقت تنگ است , بايد به ترتيبى كه در مساله 1093 گفته شدعمل نمايد.

(مـسـاله 1097) هرگاه در حال سجده بفهمد پيشانى را بر چيزى گذاشته كه سجده بر آن باطل اسـت , اگـر مـمـكـن باشد بايد پيشانى را از روى آن به روى چيزى كه سجده بر آن صحيح است بـكـشد, و اگر ممكن نباشد, چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايدنماز را رها كند.

و اگر وقت تنگ است به ترتيبى كه در مساله 1093 گفته شد, عمل نمايد.

(مـسـالـه 1098) اگر بعد از سجده بفهمد پيشانى را روى چيزى گذاشته كه سجده برآن باطل است , اشكال ندارد.

(مـساله 1099) سجده كردن براى غير خداوند متعال حرام مى باشد.

و بعضى ازمردم كه مقابل قبر ائمه (ع ) پيشانى را به زمين مى گذارند, اگر براى شكر خداوندمتعال باشد اشكال ندارد, وگرنه حرام است .

مستحبات و مكروهات سجده (مساله 1100) در سجده چند چيز مستحب است : 1 - كـسـى كه ايستاده نماز مى خواند بعد از آن كه سر از ركوع برداشت , و كاملاايستاد, و كسى كه نشسته نماز مى خواند, بعد از آن كه كاملا نشست , براى رفتن به سجده تكبير بگويد.

2 - موقعى كه مى خواهد به سجده برود, مرد اول دستها را, و زن اول زانوها را به زمين بگذارد.

3 - بينى را به مهر يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است , بگذارد.

4 - در حـال سجده انگشتان دست را بهم بچسباند وبرابر گوش بگذارد, بطورى كه سر آنها رو به قبله باشد.

5 - در سـجـده دعـا كـنـد واز خدا حاجت بخواهد, و اين دعا را بخواند: يا خيرالمسئولين ويا خير المعطين ارزقنى وارزق عيالى من فضلك فانك ذو الفضل العظيم يعنى :اى بهترين كسى كه از او سـوال مـى كـنـند, و اى بهترين عطا كنندگان روزى بده به من و عيال من از فضل خودت , پس بدرستى كه تو داراى فضل بزرگى هستى .

6 - بعداز سجده بر ران چپ بنشيند, و روى پاى راست را بر كف پاى چپ بگذارد.

7 - بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت , تكبير بگويد.

8 - بعد از سجده اول بدنش كه آرام گرفت استغفر اللّه ربى واتوب اليه بگويد.

9 - سجده را طول بدهد, و در موقع نشستن دستها را روى رانها بگذارد.

10 - براى رفتن به سجده دوم , در حال آرامى بدن اللّه اكبر بگويد.

11 - در سجده ها صلوات بفرستد.

12 - در موقع بلند شدن , مرد اول زانوها, و زن اول دستها را از زمين بردارد.

13 - مـرد آرنجها وشكم را به زمين نچسباند, و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارد, و زن آرنجها و شكم را بر زمين بگذارد, و اعضا بدن را به يكديگر بچسباند, و مستحبات ديگر سجده در كتابهاى مفصل گفته شده است .

(مـسـالـه 1101) قرآن خواندن در سجده مكروه است .

و نيز مكروه است براى برطرف كردن گرد وغـبـار, جاى سجده را فوت كند.

و اگر در اثر فوت كردن دو حرف ازدهان بيرون آيد, نماز باطل است , و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتابهاى مفصل گفته شده است .